بازی «اول تو »
این خبر غافلگیرکنندهای است؛ چرا که با رسیدن ابراهیم رئیسی به ریاستجمهوری در ماه ژوئن، تقریبا امیدها به احیای توافق آمریکا با ایران بهشدت کاهش یافته بود، اما امروز بهروشنی میبینیم که ظاهرا امید به آینده وجود دارد. اکنون نوبت رئیسجمهور آمریکا، جو بایدن است که با حسننیت برای احیای توافق تلاش کند. حال سوال این است که رئیسجمهور آمریکا از فرصتی که در اختیارش قرار گرفته، بهدرستی استفاده خواهد کرد یا خیر؟ سخنگفتن در اینباره دشوار است. بایدن در کمپین انتخاباتیاش، به تعامل تازه با ایران متعهد شد؛ با این همه، او پس از پیروزی در کارزار، از رویکرد گیجکنندهای پیروی میکند. در ماه فوریه، دولت بایدن این طرح پیشنهادی را که براساس آن، ایالاتمتحده و ایران بهطور همزمان دوباره وارد توافق شوند، رد و اعلام کرد تا زمانی که ایران پایبندی خود را به تعهداتش در باب فعالیتهای هستهای ثابت نکند، آمریکا تحریمهای تحمیلی علیه این بازیگر را کاهش نخواهد داد. به بیان بهتر، کاخسفید به ایران اعلام کرد که باید گام نخست را بردارد (با لحاظ کردن این حقیقت که وقتی توافق اولیه میان ایران و ۶کشور جهان، بدون ارائه هیچ دلیل موجهی از سوی آمریکا در زمان ریاستجمهوری دونالد ترامپ، در می۲۰۱۸ از هم پاشید، ارائه چنین پیشنهادی به تهران، اقدامی جسورانه و بهتر است بگوییم، گستاخانه بود). ایران به جای پذیرش این شروط نامعقول و نابرابر، ترجیح داد به غنیسازی خود ادامه دهد. فعالیت تهران یکسال پس از خروج ترامپ از توافق اولیه با ایران (برنامه جامع اقدام مشترک) از سر گرفته شد. همین مساله موجب شده است تا ایالاتمتحده همراه با اسرائیل، به شکل فزایندهای زمزمههای خصمانه خود را در قبال ایران افزایش دهند. اوایل ماه جاری، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه آمریکا و یائیر لاپید، همتای اسرائیلیاش، در خصوص امکان تکیه بر «پلنبی» در صورت عدماحیای توافق هستهای رایزنی کردند. آنها درباره جزئیات رایزنیهایشان سکوت اختیار کردند، اما شواهد بهروشنی نشان میدهد که این طرح میتواند دربردارنده اقدامهای نظامی خصمانه و مخفیانه علیه تاسیسات هستهای ایران باشد. لاپید مدعی شده است که اگر ایران میخواهد به سلاح هستهای دست یابد، باید وارد عمل شوند: «ما باید روشن کنیم که جهان متمدن، چنین اجازهای را به ایران نخواهد داد.» این ادعا در حالی مطرح شده است که مقامهای تهران بارها اعلام کردهاند به دنبال ساخت سلاح هستهای نیستند. طبیعتا ارائه چنین اظهارنظری چندان هم عجیب نیست. شواهد نشان میدهد که شاهینها در ایالاتمتحده و اسرائیل بیش از ۲۰سال است مشتاق جنگ با ایران هستند. با این همه، این تهدیدها و هیاهوهایی که به وجود آمده، موجب عقبنشینی تهران نشده است. تهران خواهان گفتوگو و مذاکره است، اما تا امروز نشان داده که حاضر نیست اندکی از مواضع و خط قرمزی که برای خود ترسیم کرده است، عقب بنشیند. دیپلماسی دولت اوباما که بهواسطه آن، زمینه و بستر لازم برای توافق اولیه در باب فعالیتهای هستهای ایران هموار شد و موجبات انعقاد برنامه جامع اقدام مشترک فراهم آمد، احتمالا بزرگترین موفقیت آمریکا و متحدانش در زمینه فعالیت هستهای ایران محسوب میشود. در شرایط کنونی، بهرغم اینکه آمریکا بدعهدی کرد و بدون دلیل موجه به این توافق پایان داد، آمادگی ایران برای بازگشت به میز مذاکرات بهروشنی نشان میدهد که ایران خواهان احیای توافق هستهای است؛ تهران به دنبال برداشته شدن تحریمهاست، خواهان صلح است و صلح را به جنگ و گزینه نظامی ترجیح میدهد. بایدن میگوید، او نیز همین را میخواهد، از همین رو باید گفت، زمان آن فرارسیده که رئیسجمهور آمریکا نیز از شانسی که دارد برای اثبات ادعایش استفاده کند. به همین دلیل لازم است، ایالاتمتحده برای نشان دادن حسننیت خود، نخستین گام را بردارد و به این طریق، زمینه را برای برگرداندن اعتماد نسبی ایران به خود هموار کند؛ در غیر اینصورت بازی «اول تو» ادامه خواهد یافت و در این باب نمیتوان تهران را مقصر دانست. ایران بازیگری است که بهواسطه بدعهدی آمریکا و خروجش از توافق اولیه موسوم به برجام آسیب دیده است و از همین رو طبیعتا نمیتواند به واشنگتن اعتماد کند و گام نخست را در راستای اعتمادسازی بردارد. خواست تهران برای بازگشت به برجام و رایزنی در این باره، شانس دوبارهای است که دولت بایدن به دست آورده و باید نهایت استفاده را از آن بکند. اگر دولت کنونی آمریکا این فرصت را از دست بدهد، امکان خروج از بنبست موجود در باب توافق هستهای با ایران و احیای توافق برجام شاید غیرممکن شود. از همین رو گزینه معقول این است که واشنگتن برای اعتمادسازی، گام نخست را بردارد و این فرصت را فراهم کند تا بستر برای آغاز رایزنیهای هستهای هموار شود. آزاد کردن پولهای بلوکهشده ایران و ایجاد فضایی برای گسترش فعالیتهای تجاری تهران موجب میشود ساختار اقتصادی آسیبدیده این کشور بهواسطه تحریمهای تحمیلشده ناشی از سیاست حداکثری دولت ترامپ، بهبود یابد و این گام نخست برای اعتمادسازی است. بایدن باید این حقیقت را بداند که تنها راه خروج از بحران حاکم، به دست آوردن اعتماد ایران است، گزینههای دیگر و «پلنبی» نتیجه نخواهد داد؛ چرا که تهران در دوران ریاستجمهوری ترامپ بهروشنی نشان داد که ادبیات زور و سیاست فشار، نتیجهای معکوس میدهد؛ پس تنها راه باقیمانده، سازش است که آمریکا باید برای آن پیشقدم شود.