نافرمانی چین از تحریمها
آنتونی بلینکن، وزیر امورخارجه ایالاتمتحده اخیرا گفته که در واشنگتن با یائیر لاپید وزیرخارجه اسرائیل و شیخ عبدالله بنزاید آلنهیان، وزیر امورخارجه امارات دیدار داشته، پس از آن لاپید ادعای پیشینش را تکرار کرد، ایران در آستانه تبدیلشدن به یک قدرت هستهای است. لاپید گفت که تهران رایزنیها در باب بازگشت به توافق هستهای ۲۰۱۵ را متوقف کرده و همزمان برای پیشبرد و گسترش فعالیتهای هستهایاش تلاش میکند. براساس دادهها، لاپید به مقامهای ارشد دولت بایدن درباره ایده اسرائیل برای طرح جایگزین، توضیحات لازم را داده، البته با لحاظ کردن این ادعا که تلاشهای کنونی ایالاتمتحده برای از سرگیری رایزنیها با تهران به جایی نخواهد رسید. جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی پس از دیدار با لاپید بیانیهای منتشر کرد که در جریان آن بر تعهد دولت بایدن جهت توقف فعالیتهای هستهای ایران تاکید شده است، اما سالیوان از بیان استراتژی دولت کنونی آمریکا جدا از رویکرد فعلی خودداری کرد. در این میان رابرت مالی، فرستاده ویژه آمریکا در امور ایران نیز اخیرا اعلام کرده که تیم بایدن در حال کار بر روی طرح «بی» است. مالی در گفتوگو با بنیاد کارنگی اذعان کرد که مقامهای رسمی جدید در ایران تمایلی برای بازگشت به مذاکرات وین از خود نشان ندادند. از زمانی که ابراهیم رئیسی بهعنوان رئیسجمهوری برگزیده شد، رایزنیها در وین متوقف شد. مالی گفته، هر روزی که آنها از میز مذاکره فاصله میگیرند، انگار اعلام میکنند که این تیمی است که ممکن است آمادگی بازگشت به توافق هستهای را نداشته باشند. ما باید برای جهانی آماده شویم که در آن ایران محدودیتی برای فعالیتهای هستهایاش ندارد؛ از همینرو ما باید گزینههایی را برای مقابله با این رخداد لحاظ کنیم حتی اگر این امید وجود داشته باشد که توافق احیا شود.
به سان سالیوان و بلینکن، مالی هم از بیان جزئیات درباره گزینههایی که در حال بررسی است خودداری کرد و حتی نپذیرفت که رایزنیها در وین مرده است. او گفت که تیم بایدن درها را باز نگاه میدارد، درحالیکه اکنون برنامهریزی در باب شکست احتمالی فزاینده روند دیپلماتیک فعلی، گزینهای محتمل است. مالی همچنین خاطرنشان کرد، آمریکا آماده است تا خود را با واقعیتهای متفاوتی تطبیق دهد که در آن باید همه گزینهها برای رسیدگی به فعالیت ایران در صورت عدمآمادگی تهران برای بازگشت به توافق ۲۰۱۵ را لحاظ کنیم. او هفته بعد از ارائه این اظهارنظر، رایزنیها با شرکای آمریکا در خاورمیانه را آغاز کرد و سفری به منطقه داشت. آمریکا شاید تصور نمیکرد ایران چنین بازی شطرنجی را با این بازیگر آغاز کند، چنین تصوری بعید بود و دور از ذهن. از زمانیکه دونالد ترامپ، رئیسجمهوری پیشین آمریکا سال ۲۰۱۸ از برجام خارج شد، ایران سطح غنیسازیاش را افزایش داد و به سانترفیوژهای پیشرفتهتری دست یافت و غنیسازی اورانیوم خود را بالا برد و موانع تازهای در راه بازرسی بازرسان آژانس تعریف کرد. تمامی این تصمیمها ناقض مفاد توافق برجام است. وادارکردن تهران به عقبنشینی از مواضعش در ازای کاهش محدود تحریمهای تحمیلی ممکن است هرگز طرفین را به هدف واقعیشان نرساند. دولت پیشین ایران از طریق واسطهها (دیپلماسی شاتلی) با نمایندگان آمریکا رایزنی داشت و هرگز مقامهای ایرانی با نمایندگان بایدن رسما و علنا گفتوگو نداشتند. گزارشهایی وجود دارد مبنیبر اینکه تیم بایدن اکنون در تلاش است چین را متقاعد کند که واردات نفت از ایران را کاهش دهد تا بدین طریق تهران برای مذاکره تحتفشار قرار بگیرد، اما فعلا پکن هیچ نشانهای دال بر پذیرفتن خواست آمریکا ارائه نکرده است. با نداشتن گزینه دیپلماتیک مشخص یا چشمانداز واقعی برای بازگشت به استراتژی مبتنی بر فشار، بهنظر نمیرسد دولت بایدن جایگزین واقعبینانهای را آماده کند. در همین حال برنامه و فعالیت هستهای ایران با سرعت در حال پیشرفت است. آرون دیوید میلر، عضو ارشد بنیاد کارنگی که با مالی مصاحبه کرده است، دراینباره به من گفت، بایدن میان تعهد به عدمگسترش فعالیت هستهای ایران و این واقعیت که تهران در حالحاضر در آستانه تبدیلشدن به قدرتی هستهای است، گرفتار شده است. شواهد نشان میدهد که تیم بایدن اکنون با تاخیر متوجه واقعیتها شده، اینکه ایران عجلهای برای بازگشت به توافق ندارد. از منظر سیاسی، بایدن، رئیسجمهوری آمریکا تلاش دارد تا مانع از آن شود که کنگره بدبین در این باب بیش ازاندازه وارد شود، از منظر امنیتی هم چشمانداز تیره و تار است؛ از همینرو اینکه به دنیا بگوییم بر روی گزینههای متعدد فعالیت میکنیم و دیدارهایی هم با متحدانمان داریم، کافی نیست. تیم بایدن باید بهسرعت تصمیم بگیرد و سپس اعلام کند واقعا چه قصدی برای جلوگیری از پیشرفت در فعالیت هستهای ایران را دارد. ایالاتمتحده باید پیش از اینکه ایران به نقطهای برسد که اسرائیل بهانهای برای واکنش احتمالی داشته باشد و آمریکا را هم به این ماجراجویی احمقانه و پر هزینه بکشاند، وارد عمل شود. این استراتژی جدید مطمئنا دارای مولفههای دیپلماتیک خواهد بود، یعنی مستلزم آن است که تعدیلهای امنیتی و اقدامهایی برای تقویت بازدارندگی منطقهای تعریف کند. اجرایی کردن همه این گزینهها و پرداختن بدانها زمانبر است، این مساله بهویژه در شرایط کنونی که زمانی باقی نمانده، نگرانکننده است. امید است که ایران پیشروی در فعالیتهای هستهایاش را متوقف کرده و به پشت میز مذاکره بازگردد، اما باید اعتراف کرد که امید، یک استراتژی نیست.