پیامدهای روانی خانهنشینی
هنوز چند روزی از شروع شیوع ویروس کرونا در ایران نگذشته بود که مدارس به صورت رسمی تعطیل شد. این تعطیلی در ابتدا برای دانشآموزان بسیار خوشحالکننده بود. تقریبا در ماههای ابتدایی شروع شیوع این ویروس، آموزشی صورت نگرفت و همه در بلاتکلیفی به سر میبردند. بعد از گذشت چند هفته، تعدادی از مدارس با استفاده از نرمافزارهای پیامرسان، آموزش خود را به صورت مجازی و آزمایشی آغاز کردند. بهمرور و با گذشت زمان، این نرمافزارها جای خود را به نرمافزارهای تخصصی آموزشی مانند اسکایروم، ادوبکانکت و... دادند. معلمها نیز درگیر خرید وسایل کمکآموزشی شدند. در این راستا هزینههای سرسامآور وسایل آموزشی آنلاین به خانوادهها و معلمها تحمیل شد. اما این پایان کار نبود؛ حضور دانشآموزان در منزل و تنهایی آنها در طول مدت آموزش، با توجه به تکفرزند بودن اکثر خانوادهها و شاغل بودن پدر و مادر، تاثیرات بسیار بدی بر روح و روان آنها گذاشت. دانشآموزان باید ساعتها به موبایل، تبلت یا لپتاپ خود چشم بدوزند تا آموزش انجام شود، سپس زمانی را صرف نوشتن و ارسال تکالیف خود کنند. اما مشکل اصلی در زمان آزمونهای آنلاین پیدا شد؛ استرس ناشی از ورود به نرمافزارهای آنلاین جهت آزمون که گاهی با قطعی اینترنت و عدم ارسال بهموقع پاسخنامه آزمون، تاثیر بسیار منفی بر روحیه دانشآموزان گذاشت.
اما شاید بزرگترین مشکل ایجادشده، تاثیرات روانی تنهایی دانشآموزان در منزل بود. نداشتن فعالیت مناسب، کمتحرکی، پرخوری و... و اینکه دانشآموزان طی این سالها از داشتن دوستان خوب محروم شدند. تنهایی در منزل آسیبهای مخصوص به خود را داشت.
مدیران و معلمان خود بارها شاهد بودند که وقتی دانشآموزان به صورت حضوری جهت ثبتنام به مدرسه مراجعه میکنند، بسیار خجالتی و پراسترس هستند. شاید بهسختی میتوان با بسیاری از آنها گفتوگو کرد. خانوادهها نیز در این دو سال بهطور مضاعف درگیر تحصیل فرزندان شدهاند و بسیاری از آنها بهناچار باید به روشهای مختلف به دانشآموزان خود کمک کنند. بهعنوان مثال ساعاتی را مرخصی بگیرند تا در کنار فرزندانشان باشند. حتی در مواردی بهناچار مادر خانواده از کار خود استعفا داده و خانهداری را بر گزیده است. در این سالها، دبیران و معلمان نیز با چالشهای جدیدی مواجه شدهاند. بهعنوان مثال، حضور معلمها در منزل و برگزاری کلاسها به صورت مجازی تاثیر بدی بر روحیه سایر اعضای خانواده گذاشته است. مناسب نبودن تجهیزات معلمان و همچنین کمبود امکانات آموزشی آنلاین در مدارس باعث شد که بسیاری از معلمان و کادر آموزشی مدرسه با هزینههای شخصی، ابزار مورد نیاز خود را برای آموزش تهیه کنند. اما نکات قابل توجهی که نمیتوان از آنها چشمپوشی کرد، آگاهی روزافزون معلمان از فضای مجازی و استفاده بیشتر آنها از این بستر در آموزش است. معلمان بهناچار باید آموزشهایی را میدیدند تا بتوانند از آموزش مجازی در این بستر استفاده کنند. تهیه جزوهها و فیلمهای آموزشی، پاورپوینتها و جزوههای تایپشده که بهراحتی در دسترس همه دانشآموزان قرار میگیرد، از مزایای این فضا بود. از سوی دیگر، مدارس به سوی هوشمند شدن پیش رفتند تا بتوانند بستر مناسبی برای آموزش دانشآموزان فراهم کنند. دانشآموزان نیز با توجه به برگزاری کلاسها در این فضا بهناچار به استفاده از نرمافزارها و سایتهای آموزشی ترغیب شدند. اما نباید فراموش کنیم که این روند آموزش باید تعمیم پیدا کند تا مکمل آموزش در موارد زیادی شود. بهعنوان مثال، دانشآموزانی که به کلاسهای خوب مراکز استان دسترسی ندارند، میتوانند از این شیوه آموزش برای پیشرفت تحصیلی استفاده کنند. شاید این شیوه آموزشی بتواند عدالت آموزشی را حتی برای دورافتادهترین شهرها و روستاها به ارمغان بیاورد؛ البته به شرط توسعه زیرساختهای اینترنتی و وسایل مورد نیاز.