کارنامه مصوبات ۳+۷
دومین موردی که باید مورد بررسی قرار گیرد اینکه باید در ذات حمایت به طراحی ابزارهایی بپردازیم که کارکرد را تقویت کند. نام بازار سرمایه برگرفته از بازار است؛ یک واژه کاملا مشخص و آشکار. بازار یعنی محلی که باید در آن دادوستد صورت گیرد و در آن تقاضاکننده و عرضهکننده وجود دارد.
این موارد باید در کنار یکدیگر درنظر گرفته شوند و تمامی آنها یکپارچه مدنظر قرار گیرند. درحالحاضر سمت تقاضا تضعیف شده و به حد کافی، مناسب و کارآمد نیست.
در نتیجه باید سیاستهایی اتخاذ شود که در جهت تقویت سمت تقاضا مفید و موثر واقع شود. باید بررسیهای لازم در این زمینه صورت گیرد که چرا سمت تقاضا تمایلی به حضور فعال در این بازار ندارد و ضعفهای موجود، آسیبشناسی شود تا بتوانیم آنها را مرتفع کنیم. هر زمان به درک عمیقی از این موضوع دست یافتیم که چرا سمت تقاضا حاضر به ورود نقدینگی خود به بازار سهام نیست، میتوانیم به رفع مشکلات و تقویت این جبهه بپردازیم.
از سوی دیگر باید به این نکته توجه کرد که در چنین بازاری، همچنان فروش اوراق با حجم بالا از سوی دولت در دستور کار است. به عبارت دقیقتر، طبق برنامهریزیهای صورت گرفته از سوی دولت، فروش اوراق دولتی در برنامه قرار دارد و دولت حساب ویژهای برای تامین مالی از بستر بازار سرمایه دارد. این درحالی است که همانطور که عنوان شد، تقاضایی برای خرید این اوراق وجود ندارد.
در واقع سهامداران عمده، حقوقیهای بزرگ و بانکها، منابع خود را صرف خرید اوراق دولتی میکنند، در نتیجه هیچ محرک دیگری برای بازار سرمایه وجود نخواهد نداشت. اینکه کلیت بازار سرمایه را به خرید اوراق دولتی مجبور و موظف کنید که تنها یک کالای خاص را خریداری کنند، قطعا قیمت دیگر کالاها که در این بازار همان سهام دیگر شرکتهاست، با افت مواجه خواهد شد.