چالش تعارض منافع
تهران بهعنوان یک کلانشهر باید بهگونهای ساخته میشد که در سطح بینالمللی یا جهانی در یکی از حوزههای اقتصاد، فرهنگ و سیاست بتواند تاثیرگذار باشد و بهعنوان یک مرکز و قطب برتر در سطح منطقهای بزرگ مطرح شود.
زمان مثل برق و باد گذشت و به سال 1400 رسید. تهران با وجود تمامی تلاشها برای تکمیل زیرساختهای فیزیکی و عمرانی هنوز با الگویهای ترسیم شده در آن زمان فاصله دارد. شاهد آن، شعار و وعده شهردار کنونی تهران در سال 1397 است.
او «تهران شهری برای همه» را شعار خود عنوان کرد. انتخاب این شعار نشان میدهد تهران هنوز برای شهروندانش نتوانسته شهری برای زندگی باشد بنابراین برای تبدیل شدن به الگوی منطقهای کار زیادی دارد. اما چرا تهران نتوانست به آنچه در ذهن و باور مدیران وقت بود بهطور کامل جامه عمل بپوشاند؟ آیا منابع در اختیار کم بود یا توانمندی مدیران بعدی پایین تر بود؟
بودجه شهرداری تهران از حدود 10 هزار میلیارد تومان به بیش از 40 هزارمیلیارد تومان رسیده است. اما قدرت این منابع به میزان آن سال نیست، چرا؟
با وجود آنکه مدیریت شهری انتخابی شد و از وضعیت انتصابی خارج شد، اما پاسخگویی و شفافیت در این حوزه نهتنها به سطح رضایتبخش نرسید، بلکه امروز شوراها و نهادهای انتخابی محلی به گرفتاری جدید در نظام اداری از جهت شفافیت و تخصیص بهینه منابع تبدیل شدهاند.
همین موارد نشان میدهد نوسازی در تهران بهعنوان یکی از کلانشهرهای مهم کشور باید در کنار فرم در محتوا نیز دنبال میشد. اصلاح مناسبات مدیریتی در گام اول نیازمند حل پدیده تعارض منافع است. اگر این پدیده شناخته نشود و برای آن تدبیری اتخاذ نشود در نهایت تمامی اصلاحات، شروع نشده ناکام میماند. این تعارض منافع است که اجازه نمیدهد مناسبات اقتصادی در تهران اصلاح و الگوی درآمدی پایدار شود.
این تعارض منافع است که اجازه نمیدهد روابط شهرداری بهعنوان یک دولت محلی با دولت مرکزی شفاف و قاعده مند شود.
مساله تعارض منافع به دلایل گوناگون آنچنان که شایسته است، شناخته شده نیست. برای جلب حمایت افکار عمومی و کسانی که از رفع تعارض منافع منتفع میشوند، باید مفهوم تعارض منافع و پیامدهای مخرب آن را برای مردم روشن کرد. بدون چنین درکی، احتمال پشتیبانی سیاسی و ایجاد ائتلاف و همافزایی برای موفقیت پروژههای مدیریت تعارض منافع ناچیز خواهد بود.
مقابله با تعارض منافع نیازمند حمایت گروهی از مردم است که درحالحاضر از پیامدهای منفی تعارض منافع متضرر میشوند.
اگر برای این حل این مساله گامی برداشته نشود، تهران 1400 نیز مانند دیگر سالها، تهران مبتنی بر درآمدهای ناشی از ساخت و ساز و تراکم فروشی است. شهرداری برای جبران هزینههای خود یا باید هوای شهر را بفروشد یا داراییهای آن را.