ترفند هوشمند در مهار کرونا
چراکه بسیاری از افراد که غالبا در طبقات ضعیف و کمبرخوردار اجتماع حضور داشتند، به راستی دچار «تعارض میان جان و نان» شده و اگر سلامت خود و سایر شهروندان را در اولویت قرار میدادند، ناچار به تحمل گرسنگی میشدند. اما به راستی راهحل چیست؟ اگر در قرون وسطی زندگی میکردیم، به احتمال زیاد، جریمه حداکثری افراد خاطی تنها گزینهای بود که میتوانست در کنترل اوضاع مثمر ثمر واقع شود. با این حال، در قرن بیست و یکم، در عصر دیجیتال، در برههای از تاریخ که اینترنت تمام جوانب زندگی انسانها را در برگرفته است، آیا باز هم میتوان به رویههای چندصد سال پیش اتکا کرد؟ جواب قطعا خیر است! احتمالا بهترین جوابی که با در نظر گرفتن ظرفیتها و امکانات عصر دیجیتال بتوانیم برای سوال بالا در نظر بگیریم، «حکمرانی دادهمحور» است. به عبارت دیگر، بهنظر میرسد با استفاده از این روش، به شیوهای هوشمندانهتر بتوان فاصلهگذاری اجتماعی را انجام داد. در این راستا، از جمله مداخلات فناورانه که در برخی کشورها صورت گرفته است، میتوان به استفاده از نرمافزارهای ردیابی براساس خوداظهاری، استفاده از جیپیاس (GPS) به منظور فهم موقعیت مکانی بیمار، ادغام پایگاههای دادههای مختلف با یکدیگر، استفاده از شبکههای اجتماعی و ... اشاره کرد. حال سوال اساسی این است که ایران، تا چه اندازه توانسته است از فناوریهای دیجیتال برای مهار کرونا استفاده و حکمرانی دادهمحور را جایگزین روشهای سنتی مواجهه با بحران کرونا کند؟
حکمرانی دادهمحور در ایران؛ پاسخی درخور به همهگیری کرونا
از اولین روزهای کشف همهگیری کرونا در ایران، ظرفیتهای اینترنت و مشتقات آن چاشنی کار سیاستگذاری شده و در مهار همهگیری کرونا بسیار مفید فایده واقع شدند. در زیر به برخی از این اقدامات اشاره خواهیم کرد: یکی از موارد استفاده از فناوریهای دیجیتال برای کمک به مهار کرونا، اپلیکیشن ماسک بود. این اپلیکیشن به ردیابی بیماران پرداخته، افرادی را که با بیماران در تماس بودند شناسایی کرده و به افراد در معرض خطر نیز هشدار میداد. یکی از مهمترین یافتهها در این اپلیکیشن، این بود که خیز کرونا در همه جای کشور یکسان نیست و تعطیلی همزمان کل کشور و بازگشایی همزمان آن راهگشا نیست. راهکار اپلیکیشن ماسک اهمیت دادن به میزان بستریها و افرادی بود که تست کرونای آنها مثبت نشان داده شده بود. این اپلیکیشن توانست شهرستانهایی را که وضعیت آنها قرمز و فراتر از آن است مشخص کند و در نهایت موفق به تعطیلی ۴۳ شهرستان دارای وضعیت خطرناک شد. علاوه بر این اقدامات، وزارت بهداشت نیز از سامانههایی برای خوداظهاری بیماران مبتلا به کرونا و نیز ردیابی آنان بهصورت تلفنی استفاده کرد. در این میان، سامانههای اطلاعات بیمارستانی نیز برخط شدند و اسنادی که در اوایل دوران شیوع همهگیری، مدتها برای جمعآوری آنها زمان سپری میشد، به سرعت منتقل شدند. با کمک موارد ذکر شده و سایر اقدامات هوشمند صورت گرفته در این حوزه، از فروش بلیت به افراد مبتلا به کرونا و نیز رانندگی آنان نیز جلوگیری به عمل آمد که به خودی خود تاثیر بسیار بالایی در کنترل روند رشد صعودی همهگیری در کشور داشت.
موانع و چالشهای پیشرو
یکی از مواردی که منجر به تاخیر در استفاده از فناوریهای دیجیتال در کشور ما شد، فقدان زیرساختهای فناورانه و نیز زیرساختهای حقوقی لازم بود. بهعنوان مثال با اینکه در کشورهایی مانند کره جنوبی و تایوان، زیرساختها امکان دسترسی نظاممند و آسان به دادهها را میسر کرده و از طریق تسهیل در تبادل دادهها، امکان مداخله سریعتر را فراهم کردند؛ در ایران، زیرساختها برای اینکه عکسالعمل به کرونا، سرعت و شکل مناسب و دقت مطلوب داشته باشد، کافی نبود. با این حال بهنظر میرسد در همین برهه زمانی نیز بتوان به ارزیابی وضعیت موجود پرداخته و روند رشد همهگیری در روزهای آتی را پیشبینی، کنترل و نظارت کرد. این امر نسبت به روزهای ابتدایی شیوع همهگیری، تا حدی محقق شده است؛ اما تا رسیدن به مرحله ایدهآل فاصله دارد. تجربه موفق برخی کشورها درخصوص حل مشکل امنیت و حریم خصوصی، حاکی از وجود راهحلهای فناورانه برای رفع این مشکلات است. فراهم کردن زیرساختهای حقوقی و زیرساختهای فناورانه، تسهیل دسترسی و نیز تبادل دادههای پزشکی، زیرساختهای فیزیکی و ذخیرهسازی داده در بستر امن و مطمئن که امنیت و حریم خصوصی را مدنظر قرار دهد، از پیشنهادهای کارشناسان برای دستیابی به این هدف بوده است.