استادان چند منظوره
اگر چه روی کاغذ اکثر دانشگاهها برخوردار از سیستمهای آموزشی مبتنی بر اینترنت و پلتفرمهای متناظر آن بودند؛ برای اولین بار با تعطیلی موقت دانشگاهها، کارآیی این سیستمها و پلتفرمها آزمون شد. گذشته از ناکارآمدی اکثر پلتفرمهای معرفی شده از سوی دانشگاههای مختلف، مقاومت دانشجویان و مهارت اندک بسیاری از استادان در استفاده از ابزار و مدیریت کلاسهای مجازی سبب شد که ترم گذشته عملا دستاوردی برای دانشجویان نداشته باشد. افزون بر این، کارهای اداری دانشجویان هم دچار تاخیرهای طولانی شد. در یکی از دانشگاههای آزاد تهران ثبت پروپوزال رساله دکتری که بهطور معمول پیش از سامانه پژوهشیار حدودا یک هفتهای انجام میشد، بیش از ۶ ماه به طول انجامیده است. شرکتهایی که برای آموزش مجازی با دانشگاهها قرارداد داشتند، اصل بنیادین «سادهتر از این نشود» را رعایت نکردند، به همین خاطر با پیچیده شدن آموزش و طولانی شدن یادگیری نحوه استفاده و رفع عیوب از پلتفرمهای پیچیدهای مانند ادوبی کانکت، فرصت یادگیری اندک شد. اما کرونا باعث شد چه مشکلاتی در نظام آموزش بیشتر خودشان را نشان دهند؟ به واقع نظام آموزش عالی در کشور به اندازه گسترش سریعاش نتوانسته کیفیت را نیز افزایش دهد که یکی از این نبود کیفیتها در جذب برخی از اعضای هیات علمی در دانشگاهها است. در کلاسهای حضوری برخی از این استادان شیوههای مختلفی را برای کشتن وقت و اتمام ترم دارند، از تعریف خاطرات و خطابههای سیاسی گرفته تا سرکوفت زدن مدام به دانشجویان که اینها را باید در مقاطع یا دروس پیشین میدانستید و دوباره بدیهیات را مرور میکنند یا اینکه تکالیفی شبیه معماهای وقتگیر به دانشجویان ارائه میکنند تا ضعف دانششان در حین تدریس معلوم نشود. با فراگیر شدن آموزش مجازی امکان ضبط و بازپخش این کلاسها فراهم میآید چرا که دانشجویان امکان ضبط صفحه نمایش (screen recorder) دارند و در این مدت هم نمونههایی از این دست در اینترنت دیدیم.
در سالهای اخیر فعالیتهای آموزشی و پژوهشی در دانشگاهها به رفتاری فردگرایانه و تصادفی تبدیل و برخلاف بسیاری از محافل علمی جهان «تولید جمعی دانش» کمرنگ شده است. به همین دلیل فرآیند انباشتگی دانش و پیوند آن با دانش جهانی دچار اختلال است. کرونا باعث شده این فرآیند شتاب بیشتری گیرد. به عبارت دیگر آحاد منفرد استادان- البته از گونه دانشگر- همان امکان صوری نزدیکی مکانی پیشین را هم از دست دادهاند. این وضعیت برای علوم انسانی حادتر است.
موضوع دیگری که در اثر کرونا آشکارتر شده است، مشی معدود استادان پروژه بگیر است. برخلاف سنت روشنفکری که در آن بر سر سرمایه نمادین رقابت میکنند، اینجا رقابت بر سر سرمایههای اقتصادی است و با تاسف باید بگویم در برخی موارد قواعد حاکم بر میدان آکادمی ایران را تعیین میکنند. در سالهای اخیر هنجارهـای حرفـهای علم و اخلاق آکادمیک کم جان شده و رفتارهای خلاف استانداردهای علمی و دانشگاهی زیاد مشاهده میشود.برخی استادان پروژه بگیر با ایجاد شبکه روابط در ساختار سیاسی و اداری کشور و سهیم کردن متصدیان و مدیران در منافع پروژهها «ساختار فرصت شخصی»شان را تقویت میکنند. برای این دسته از استادان جایگاه تدریس صرفا دستاویزی است برای فراهم آوردن امکانات و دسترسیهای بیشتر. این استادان به شیوهای هدفمند و حسابگرانه تحت لوای فعالیت علمی هدفهای دیگری مانند کسب مناصب اجتماعی-سیاسی و بدهبستانهای اقتصادی را جستوجو میکنند. تعطیلی دانشگاهها در دوران کرونا برای این دسته استادان فرصت بیشتری فراهم آورده تا با کیفی پر از پروپوزالهایی ظاهرا علمی در راهروهای وزارتخانهها یا در اتاق مدیران کالایشان را عرضه کنند. مشکل اینجاست که این پروژهها به خاطر اینکه محقق اساسا توان حل مساله را ندارد، در نهایت به جیب مالیاتدهندگان تحمیل میشود و احتمالا فساد اداری را هم گسترش میدهد. البته به قول پروفسور رفیعپور در کتاب ارزشمند «موانع رشد علمی در ایران و راه حلهای آن» رابطه دانش و درآمد در ایران تاحد زیادی معکوس است و اگر استاد پروژه بگیر بخواهد مانند استاد دانشگر به فکر تحکیم سرمایه علمی باشد، سرمایه اقتصادی را از کف خواهد داد. اما کرونا برای آن دسته از استادان دانشگر فرصت مغتنمی فراهم آورد تا دانش خود را عمیقتر کنند و بهخاطر تواناییهای خود پیوندهای علمی بیشتری با دانشگران جهانی برقرار کنند. شاید بهتر باشد کسی آشکارا این را بگوید، استادی که نمیتواند یک پاراگراف به زبانهای علمی جهان بنویسد و مهارتهای لازم برای بهکارگیری ابزارهای تکنولوژی اطلاعات را ندارد، چه آموزش حضوری باشد و چه مجازی- بر اثر کرونا- غیر از «توزیع نادانی» کار دیگری نخواهد کرد. کرونا باعث شد تا زیرساختهای آموزش مجازی دانشگاهها بهبود یابد و امکان اداره کلاسها با چند استاد یا میهمان همزمان را فراهم آورد. باعث شد تا در آینده نزدیک استادان طرح درسهایشان را جدیتر بگیرند و بر اثر مطالعه بیشتر تدریس منسجمتری داشته باشند. از این گذشته برخی از مراکز اطلاعاتی جهان، قسمتهایی از آرشیو علمی- تاریخی خود را به رایگان در اختیار محققان قرار دادند که میتواند با توجه به قیمت ارز در کشور برای دانشگاهها، استادان و دانشجویان فرصت مناسبی فراهم آورد.