آینده لیبرالیسم پس از کرونا
از ورود به قیمت کالاها گرفته تا حمایتهای دولتها از بنگاهها، نوعی دخالت در نظم خودجوش بازار است. برخی معتقدند این مساله ناکارآمدی بازار را نشان داد و اثبات کرد که در شرایط سخت، این دولت است که میتواند تعادل لازمه را بهوجود آورد. اما این مدعا تا چه میزان درست است؟ آیا میتوان بحران کرونا را شکست بازار قلمداد کرد؟ از طرفی بسیاری از اندیشمندان معتقدند دولت چین با عدم ارائه آمار درست، قصد داشت ذهن جامعه جهانی را منحرف کند و با قرنطینه نظامی و برخورد شدید با مردم کرونا را کنترل کرد، اما در بین اذهان عمومی رفتار دولت چین موفقیتآمیز قلمداد شد. این مساله شاید بتواند تاثیرات بسیار بدی بر آینده دموکراسی و نحوه برخورد دولتها داشته باشد. مفاهیمی چون آزادی بیان در اولویت قرار نگیرد و اقتدار دولتها حرف اول را بزند.
آیا میتوان دوران پساکرونا را دوران کمرنگ شدن دموکراسی قلمداد کرد؟ آیا اندیشه لیبرالیسم در سایه کرونا در خطر قرار گرفته است؟