تحلیل روندهای ارزشی و مقداری
در ادبیات موضوع توسعه صادرات غیرنفتی به عوامل مختلفی بستگی دارد و بر حسب هر محصول این عوامل متفاوت و میزان سهم هر عامل متمایز از دیگر کالاها است. بخشی از عوامل تاثیرگذار بر صادرات غیرنفتی قیمتی و بخشی غیرقیمتی است. عوامل قیمتی از جمله نرخ ارز، سیاستهای ارزی، تورم، سیاستهای پولی و قیمت بوده که اصلاح و تغییر آنها این توانایی و استعداد را دارد که عوامل و شرایط مبنایی غیرقیمتی همانند بهرهوری و کیفیت را اصلاح کرده یا ارتقا بخشیده و به گسترش صادرات غیرنفتی کمک کند. بخش دیگری از اندیشمندان اقتصادی معتقدند عوامل غیرقیمتی بر توسعه صادرات اثرگذار است که بر اهمیت بسیار بالای عوامل غیرقیمتی مثل بهرهوری، تجارت الکترونیک، سرمایهگذاری خارجی، تنوع محصول، استانداردهای کیفی، آزادسازی تجاری یا جهانی شدن، محیط کسب و کار، سرمایهگذاری در تحقیق و توسعه، دانش و مدیریت نوآوری تاکید دارند.
آنچه مسلم است بسته به نوع کالا و محصول، عوامل موثر بر صادرات، اثرگذاری متفاوتی خواهند داشت. عوامل قیمتی و غیرقیمتی بهطور توأمان و با ترکیب و وزنهای خاص بر رفتار صادراتی هر محصول (میزان، جهت و بازار هدف) تاثیر دارد. شناخت این عوامل و سهم هر یک از آنها در توسعه و ارتقای صادرات پایدار هر کالا و محصول نیازمند تحقیق و مطالعه علمی است تا پس از آن بتوان راهبرد توسعهای متناسب با آن را در طول زنجیره ارزش محصول و با تعامل با دیگر بازیگران زنجیره طراحی و اجرا کرد.
در بخش کشاورزی نیز روند صادرات در طول زمان به عوامل مختلفی (قیمتی و غیرقیمتی) وابسته است بهطوری که این عوامل نوساناتی در صادرات ایجاد میکند. یکی از مشکلات تحلیل صادرات بخش کشاورزی نبود یک تعریف مشخص و یکسان برای صادرات بخش کشاورزی است. کدهای تعرفهای که برای محاسبه صادرات بخش کشاورزی در نظر گرفته میشود توسط سازمانهای ذیربط در طول زمان تغییر کرده و با هم متفاوت است، از این رو استناد به این آمار که دارای رویه یکسان نیست، باعث خطای آماری میشود. برای جلوگیری از این اشتباه آماری، اطلاعات آماری کدهای تعرفهای فصل یک تا ۲۴ کتاب قوانین و مقررات صادرات و واردات بهعنوان صادرات بخش کشاورزی در نظر گرفته شده است. اطلاعات نشان میدهد که ارزش دلاری صادرات بخش کشاورزی از ۳ میلیارد دلار در سال ۱۳۸۷ به رقم ۳/ ۶ میلیارد دلار در سال ۱۳۹۷ رسیده است که در سال ۱۳۹۷ ارزش دلاری صادرات بخش کشاورزی ۱/ ۲ برابر سال ۱۳۸۷ بوده است. گرچه ارزش صادرات بخش کشاورزی افزایش یافته اما نکته حائز اهمیت آن است که در سال ۹۲ و سالهای ۹۴ تا ۹۶ ارزش صادرات بخش کشاورزی روند منفی داشته است. بهعبارتی افت و خیز در صادرات بخش کشاورزی ملاحظه میشود (نمودار۱).
از نظر قیمت صادراتی محصولات کشاورزی اطلاعات نشان میدهد که در سال ۱۳۸۷ هر کیلو یک دلار بوده که در سال ۱۳۹۷ به هر کیلو ۹۰ سنت رسیده است و کاهش قیمت دلاری محصولات کشاورزی مشاهده میشود. تغییر در نرخ ارز و شیوه قیمتگذاری کالاها در گمرک بر تغییر قیمت صادراتی تاثیر دارد که لازم است در تحلیلها به این موضوع توجه شود. ارزش ریالی هر کیلو محصولات صادراتی بخش کشاورزی در سال ۱۳۸۷ حدود ۹۱۸ تومان بوده که در سال ۱۳۹۷ به رقمی در حدود ۵۴۲۷ تومان برای هر کیلو رسیده که در سال ۱۳۹۷ نسبت به سال ۱۳۸۷ حدود ۹/ ۵ برابر شده است.
بررسی همزمان ارزش، مقدار و قیمت صادرات محصولات کشاورزی حاکی از آن است که در سالهایی که ارزش صادرات بخش کشاورزی روند نزولی داشته و همچنین مقدار و قیمت صادرات روند کاهشی داشته است. بهعبارت دیگر کاهش قیمت و مقدار باعث شده که ارزش صادرات بخش کشاورزی روند نزولی داشته باشد.
آمار و ارقام گویای آن است که هر گاه عوامل تقویتکننده صادرات بخش کشاورزی غلبه بر عوامل تضعیفکننده داشته صادرات بخش کشاورزی افزایش یافته و توانسته است درآمد ارزی برای کشور و بازار فروش برای تولیدات بخش داشته باشد. آنچه مسلم است رشد نه چندان زیاد صادرات بخش کشاورزی با توجه بهشرایط حاکم بر اقتصاد ملی همانند تحریم و تورم شدید و رکود این نکته را دیکته میکند که عوامل بیرونی با توجه به ساختار اقتصادی کشور ما به شدت بر صادرات تاثیرگذار خواهند بود. از دست دادن مزیت رقابتی با محصولات مشابه به دلیل تورم و افزایش هزینه تولید، تحریم بانکی، افزایش هزینههای معاملاتی و پنهان، افزایش هزینه بستهبندی، بیثباتی سیاستهای تجاری دولت و از این قبیل بر صادرات بخش کشاورزی تاثیرگذار بوده است.
توجه به این نکته ضرورت دارد که قیمت کالای صادراتی به عوامل مختلفی همچون قیمت تمام شده تولید، تعرفه کشور واردکننده، هزینه حملونقل، نوسانات نرخ ارز و قیمت بازار داخلی بستگی دارد. در این میان میزان و نوع ارتباطات دو کشور و قدرت چانهزنی برای تغییر تعرفه و فراهمسازی امکانات تسریع در حملونقل و کارهای گمرکی و کاهش هزینههای آن میتواند بر قیمت عرضه شده در بازار کشور واردکننده تاثیرگذار باشد. محصولات کشاورزی به دلیل ویژگیهای خاص آن مانند فسادپذیری و ضایعات بالا، افت کیفیت محصولات در طول زمان و لزوم داشتن استانداردهای بهداشتی و غذایی سالم، نیاز به سازوکارهای مناسب برای توسعه صادرات و دستیابی به بازارهای هدف با حفظ کیفیت واستانداردهای آن از یکسو و عرضه محصول با قیمتی که امکان رقابت و به دست آوردن سهم از بازار را از طرف دیگر داشته باشد، دارد. به منظور توسعه صادرات محصولات کشاورزی ضرورت دارد الزامات و بسترهای لازم برای آن مهیا شود که مهمترین این الزامات عبارتند از:
۱- تدوین استراتژی توسعه صادرات محصول (تولیدات صادراتمحور و دوستدار طبیعت و دارای مزیت خلق ارزش و ثروت) با همکاری نهادها و سازمانها و وزارتخانههای مرتبط و تعهد و الزام به اجرای آن
۲- چابک کردن بخش خصوصی برای ایجاد تشکل اقتصادی و حرفهای درخصوص صادرات بخش کشاورزی در درون زنجیره عرضه محصولات
۳- برنامهریزی منسجم برای اعطای تسهیلات به صادرکنندگان حرفهای محصولات بخش کشاورزی و نظارت بر عملکرد آنان در جهت حفظ و توسعه منافع ملی
۴- نظارت و کنترل کافی بر چگونگی تعیین قیمت صادراتی محصولات کشاورزی
۵- وجود سیستم حملونقل دارای استاندارد و مجهز به کانتینر در شبکه هوایی، زمینی و دریایی
۶- ایجاد پایگاه اطلاعاتی و آماری روز آمد درخصوص زنجیره ارزش محصول صادراتی
۷- داشتن نشان تجاری برای محصولات کشاورزی
۸- توجه به بستهبندی مناسب
۹- از بین بردن انحصار و رانت
۱۰- نکته مهم دیگر نوع نگاه سیاستگذاران و تجار به صادرات محصولات کشاورزی است. اینکه به فرصتهای موجود بهطور موقت نگاه شود یا دائمی، مهم است. اگر نوع نگاه، تسخیر بازار هدف است، میطلبد که با شناخت کامل بازار هدف و نیازهای تقاضا و عملکرد رقبا و ظرفیتهای صادراتی کشور (با توجه به محدودیتهای آب و خاک) برنامهای منسجم، پایدار و روزآمد برای این منظور تدوین، اجرا و نظارت و کنترل و رصد کرد.
توسعه صادرات بخش کشاورزی با اجرای حکمرانی خوب تحقق مییابد بهطوری که حاکمیت، دولت و مردم (بخش خصوصی، تشکلهای غیردولتی و ذینفعان ) در کنار هم در جهت تدوین استراتژی و التزام و تعهد به اجرایی کردن آن وارد شوند، در غیر این صورت تدوین سندی بودن مسوولیتپذیری و پاسخگویی فقط یک گزارش تحقیقاتی خواهد بود.