اهداف پشت پرده
در اینجا باید به چند واقعیت توجه کرد: طرح یاد شده بدون نظر خواستن از فلسطینیها تهیه شد، رونمایی از آن در همان روزی انجام شد که پارلمان اسرائیل درباره مصونیت سیاسی نتانیاهو رایگیری کرد و تنها چند ماه تا انتخابات ریاستجمهوری آمریکا زمان باقی است. بر مبنای این واقعیتها میتوان به انگیزههای پشت پرده درباره زمانبندی ارائه طرح پی برد. نخست آنکه ترامپ اکنون که کمتر از ۶ هفته تا برگزاری انتخابات در اسرائیل باقی مانده مایل بود به نتانیاهو کمک کند از وضعیت بدی که گرفتارش شده رها شود. از سوی دیگر ترامپ با رونمایی از طرح یادشده بهدنبال کمک به خود از طریق افزایش حمایت جمهوریخواهان محافظهکار و اسرائیلیهای ساکن آمریکا بود.
منتقدان میگویند باید تا ماه مارس یعنی زمان برگزاری انتخابات در اسرائیل و تشکیل دولت بعدی صبر میشد. اما این فرآیند تا ماه مه طول میکشید و ممکن بود انتخابات به تشکیل دولت منجر نشود. در این حالت احتمالا اصلا زمانی مناسب برای مطرح کردن طرح فراهم نمیشد. از سوی دیگر رونمایی از این طرح توجهات را از موضوع استیضاح ترامپ منحرف کرد و به او امکان داد ادعا کند مشغول رسیدگی به مسائل مهم است.
تیم ترامپ معتقد است طرح معامله قرن بدون تردید به ترامپ و نتانیاهو کمک خواهد کرد بنیانهای قدرت خود را مستحکمتر کنند. برخی راستگرایان اسرائیلی میگویند طرح ترامپ در نهایت به شکلگیری حکومت فلسطینی منجر خواهد شد اما واقعیت این است که تشکیل چنین حکومتی صرفا پس از تامین شرایط غیر واقعبینانه از سوی فلسطینیها ممکن است و نیز حتی اگر چنین حکومتی تشکیل شود آن حکومت چنان تحت کنترل اسرائیل خواهد بود که صرفا در نام حکومت است. بهطور خلاصه طرح ترامپ طرحی است که به اسرائیل هر چه را میخواهد میدهد و سهم فلسطینیها چیزهایی است که برای اسرائیل هیچ اهمیتی ندارد. در مقابل به فلسطینیها وعده کمک ۵۰ میلیارد دلاری داده شده، وعدهای که به احتمال زیاد هرگز تحقق نخواهد یافت. طرحی که سهشنبه هفته پیش از سوی ترامپ ارائه شد به روشنی نشان داد از دید آمریکا و اسرائیل راه حل دو کشور چیزی مربوط به گذشته است. اما این طرح همچنین زوایایی از ماهیت سیاست خارجی ترامپ را برای همه نمایان کرده است.
ماهیت سیاست خارجی ترامپ تلاش رو به گسترش و تهاجمی برای حذف قواعد سنتی و تحمیل قواعد جدید است. به رسمیت شناختن بیتالمقدس بهعنوان پایتخت اسرائیل و طرحی که هفته گذشته از سوی ترامپ ارائه شده نشان میدهد دولت آمریکا بدون توجه به دیدگاه دیگران در پی اعمال قدرت و اراده خود در حوزههای مختلف است و این روند بدون مقاومت موثر و فوری از سوی دیگر نقشآفرینها ادامه یافته است.
برای دولت کنونی آمریکا آنچه مهم است اکنون است و تیم ترامپ معتقد است مقاومتی مشاهده نخواهد شد. البته نباید تصور کرد دولت آمریکا از هیچ استراتژی پیروی نمیکند. در واقع استراتژی دولت آمریکا پیش چشم ما به نمایش گذاشته شده است. تیم ترامپ معتقد است قدرتی که اعمال نشود قدرت به هدر رفته است و باید از قدرت استفاده کرد تا راه پیش رو همراه شود. به باور آنها، دولتهای قبلی آمریکا زمان بیش از حد طولانی را صرف بررسی واکنش رقبای آمریکا به اقدامات این کشور کردند درحالیکه رقبای آمریکا باید نگران واکنش این کشور به اقداماتشان میبودند. دولت آمریکا در این مسیر به حرکت خود ادامه خواهد داد و جهان با دولتی لجامگسیخته مواجه است.