ارزش‌گذاری در انفجار اطلاعات

بنابراین دسترسی به اطلاعات از لوازم حکمرانی جدید است و بدون آن نمی‌شود حکومت کرد اما در عمل نکاتی وجود دارد که باید به بررسی آنها پرداخت. ما در حال حاضر که طرح دولت الکترونیک را می‌خواهیم پیاده‌سازی کنیم، همچنان در لایه G۲G قرار داریم و نمی‌توانیم G۲B را حل کنیم. بنابراین نکته این است که ما با همه پیچیدگی‌ها و به‌رغم گرایش‌های همگرایی و اشتراک‌گذاری در سطح تکنولوژی و چالش‌های پیش‌روی مفاهیم جدید همانند حکمرانی، باید گام در پیاده‌سازی اطلاعات بگذاریم.

ما یک معمای حریم خصوصی و یک معمای دسترسی آزاد به اطلاعات داریم که هر دو مساله باید حل شود. اما اساسا معنای حریم خصوصی در فضای مجازی چیست؟ وقتی حریم ما از بایو نانو متریک شروع می‌شود و ما به فضای مجازی وصل می‌شویم، در واقع یک فضا و یک همزیستی انسان و اشیا آغاز می‌شود، در اینجا حریم خصوصی در کجا قرار می‌گیرد که پیرو آن، مباحث حقوقی جدیدی مطرح می‌شود و مجددا در حریم خصوصی تعریف جدیدی به عمل می‌آید و آزادی دسترسی به اطلاعات هم با تعریف جدیدی مواجه می‌شود.

پدیده‌های نرم افزاری در فضای مجازی بسیار پیچیده است و سخت افزارها نیز در این فضا هویت دینامیک دارند. البته این فضا تعمدی بوده است. تعمد از این باب که نظام کاپیتالیستی برای تصرف بازار معطل هویت بخشی موجودیت‌ها در فضای مجازی نشده است. غیرتعمدی نیز به این دلیل که این فضا به دلایل رشدی که پیدا کرد، غیرقابل کنترل شده و این فضا خود به خود گسترش پیدا کرد. محصول این جریان، مسوولیت‌ناپذیری و برآمده این جریان در فضای مجازی، عدم شفافیت است که در سال‌های اخیر به شدت آزاردهنده شده است.

مقوله‌هایی همانند جعل از واقعیت یا شکاف دیجیتال جزو چالش هایی است که در بحث دسترسی به اطلاعات می‌توان به بحث و نظر جدی در این‌باره پرداخت. مقوله دیگر مفهوم کنش‌پذیری نسبت به زمانی است که شخص دسترسی تسلط به اطلاعات پیدا کرده است.

مفهوم دیگر کنش است، به‌طور مثال به اطلاعات دسترسی پیدا کرده‌ایم و استطاعت این بوده که این اطلاعات آنالیز شود، بعد از آن چه کنشی در سطح محلی و جهانی باید انجام شود؟ بنابراین باید به این مفاهیم در مقام قرارگیری در یک جریان دسترسی آزاد به اطلاعات به‌عنوان مساله پرداخته شود.

مقوله شکاف اطلاعاتی هم مساله مهم دیگری است.  بین صاحبان پلت‌فرم‌ها وکاربران یک شکاف عمیق ایجاد شده است و روز به روز این پلت‌فرم‌های فضای مجازی اعم از پلت‌فرم‌های اطلاعاتی، رسانه‌ای، سلامتی و تجاری در حال تمرکز بخشیدن به اطلاعات هستند که البته حکمرانی آنها در سطح ملی روشن نیست. همچنین درخصوص نقش‌ها در هنجارسازی و ارزش‌گذاری برای نحوه دسترسی و حل معماهای پیش گفته برای معماهای پلت‌فرم‌ها، کار عمیق و سنگینی تاکنون صورت نگرفته است.

نظام ارزش‌گذاری جدیدی که در حوزه فضای مجازی موجب تراکم داده تراکم اطلاعات روی پلت‌فرم‌ها شده، نشان می‌دهد ارزش‌گذاری در دست صاحبان پلت‌فرم‌هاست. به‌طور مثال فیس‌بوک و گوگل تعیین‌کننده آن هستند که پلت‌فرم‌ها چه باشد و در واقع یک نوع بی‌اعتباری در رابطه با فضای مجازی شکل گرفته که در نظام حقوقی و قانون‌گذاری مغفول مانده است.

نخستین جایی که باید این مباحث به چالش کشیده شود، در دانشگاه‌های ماست زیرا حکومت‌ها به دنبال منافع خود هستند. البته جهانی‌شدن و جهان‌گرایی ممکن است نسبت به کاهش حساسیت‌ها در فضای مجازی و در حوزه دسترسی به اطلاعات دامن بزنند، اما این موضوع از ارزش علمی پرداختن به این مطلب کم نمی‌کند. با تمام ارزش‌هایی که می‌تواند در ذهن تک‌تک ما وجود داشته باشد، اما باید حد و حدود این بی‌اعتباری را در نهایت تعیین کرد. همچنین باید درباره بحث‌های جدی که درخصوص رابطه نظام حکمرانی جدید با نظام دموکراسی، نظام نمایندگی و رابطه‌ای که با این بی‌اعتباری در سطح جهانی در حال تبادل است، پرداخته شود.فشار ناشی از فوران اطلاعات ممکن است  چالش‌های جدی در سطح دولت‌ها و حاکمیت‌ها مطرح کند که می‌تواند به تضعیف رابطه دولت-ملت و افزایش بازیگران جدید منجر شود. در این رابطه تهدید واقعی وجود دارد که باید به آن هم دقت شود. ما حتی در رابطه با صیانت و حفاظت از اطلاعات هم دچار مشکل هستیم، درحالی‌که می‌توانستیم جلوتر باشیم. به‌طور مثال در حال حاضر حریم خصوصی ما در بسیاری از بانک‌ها در خطر است و حفاظت لازم را ندارد، این درحالی است که داده در فضای مجازی ارزش اقتصادی دارد.

برای نظام ارزشمند جدیدی که در حال شکل‌گیری است، کمپانی‌های بزرگ دنیا همچون اَپل، مایکروسافت یا گوگل با هم رقابت می‌کنند و آنها به جای اینکه کمپانی‌های نفتی بزرگ دنیا باشند، کمپانی‌های فضای مجازی هستند. در این فضا ما با قدرت اقتصادی که وجود دارد نمی‌توانیم به‌صورت شعارگونه زندگی کنیم و همین است که رابطه ما با مقوله دسترسی به اطلاعات را هزینه-فایده (به‌صرفه بودن و اقتصادی) می‌کند.مقوله پایانی، بحث توجه به زاده شدن قدرت نرم از اطلاعات است. به هر حال یک قدرت نرم موجود است که شانه به شانه قدرت سخت قرار دارد. قدرت نرم قدرتی پراکنده در شبکه است و ما می‌دانیم وقتی قدرت عاملیت پیدا می‌کند که متمرکز شود و قدرت سخت هم اگر در یک سیستم منظم متمرکز نشود، عاملیت پیدا نمی‌کند و این قدرت نرم در پلت‌فرم‌هایی که متمرکز شده، عاملیت پیدا می‌کند.در اینجاست که بحث بازدارندگی و اقتدار عملی می‌تواند به‌صورت فرامرزی و در چارچوب کشورها اعمال کند. البته محرومیتی که می‌تواند برای ما ایجاد کنند نیز در این بحث جای می‌گیرد. بحث دسترسی همگان به اطلاعات وجوه متعددی دارد که وجه سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن باید دیده شود. ما در شورای عالی فضای مجازی این تصویری را که وجود دارد، در اولویت قرار داده و به تدریج به جلو حرکت می‌کنیم.