فلج سیاسی در بروکسل
در واقع طی نیمه نخست سالجاری میلادی، پنج بانک در اروپا با بالاترین درآمد از محل بانکداری سرمایهگذاری همگی آمریکایی بودند و طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ تنها یک بانک اروپایی توانست در بین ۵ بانک با بالاترین درآمد از محل عملیاتهای بانکداری سرمایهگذاری قرار گیرد. در سال ۲۰۱۰ پنج بانک با بالاترین درآمد در این حوزه به ترتیب دویچه بانک، جیپی مورگان، کردیت سوئیس، گلدمن ساکس و یو بیاس بودند. اما در سالجاری میلادی این فهرست شامل جیپی مورگان، گلدمنساکس، سیتی گروپ، مریل لینچ و مورگان استنلی است، که هیچ کدام اروپایی نیستند.
اما دلیل این وضعیت وخیم در نظام بانکداری اروپا چیست؟ واقعیت این است که سیستم بانکداری در اروپا دچار مشکلات عمیق است. برخی از این بانکهای اروپایی پس از بحران مالی و رکود اقتصادی سالهای ۲۰۰۷ و ۲۰۰۸ برای حذف عملیاتهای زیانده یا بدون سود به اندازه کافی اقدام نکردند. رشد پایین اقتصادی و نرخهای منفی بهره بر سوددهی آنها اثرات بسیار منفی داشته و با کمال تعجب مشاهده میشود که اقدامات کافی برای تغییر این وضعیت انجام نشده است. در واقع آنها نسبت به رقبای آمریکایی خود مزیت رقابتی بسیار پایینتری دارند.
میتوان گفت ضعف بانکهای اروپایی حاصل اقدامات اشتباه یا بیعملی در چندین سطح است. سطح نخست، مدیریت خود بانکهاست. طی بیش از یک دهه اخیر، رویههایی که بانکهای اروپایی در انجام فعالیتهای خود داشتهاند عموما تغییری نکرده درحالیکه شرایط اقتصاد جهان و دنیای بانکداری بسیار متحول شده و همزمان با از میان رفتن برخی حوزههای سودده، حوزههای جدید پدید آمده است. همچنین برنامههای بانکها برای گسترش فعالیتهای بینالمللی یا کافی نبوده یا فاقد مولفههای موثر بوده است. سطح بعدی ساختارهای موجود در اتحادیه اروپاست. واقعیت این است که فلج سیاسی در بروکسل سبب شده اصلاح ساختار بانکداری کند پیش برود و ناتمام باقی بماند. در حال حاضر هیچ بیمهای در سطح منطقه یورو برای سپردهها وجود ندارد و بانکها به راحتی نمیتوانند از یک کشور به کشور دیگر سرمایه منتقل کنند. از این موارد بسیار وجود دارد. عامل بعدی برنامه جدایی انگلستان از اتحادیه اروپاست. طی دو سال اخیر بانکهای اروپایی برای منتقل کردن عملیاتها از لندن به دیگر مراکز مالی اروپا هزینههای سنگینی متحمل شدهاند و هنوز هم سرنوشت برنامه جدایی انگلستان از اتحادیه اروپا و تبعات آن برای صنعت بانکداری اروپا مشخص نیست. هیچ مرکز مالی در اتحادیه اروپا از جمله فرانکفورت، پاریس یا آمستردام برنده رقابت بر سر تبدیل شدن به مرکز مالی بعدی اروپا پس از خروج انگلستان از اتحادیه اروپا نشده است.
در واقع نوعی سردرگمی در بین مراکز مالی مهم اروپا و بانکهای بزرگ در این قاره درباره مسیر حرکت در آینده وجود دارد. غیر از دویچه بانک، بانکهای بزرگ دیگر از جمله سوسیته ژنرال و بانکای ان جی هلند در حال کاستن از عملیاتهای سرمایهگذاری خود هستند. از سوی دیگر هلدینگ اچ اس بیسی در حال حذف تعداد زیادی از فرصتهای شغلی در بخش بانکداری سرمایهگذاری و تعطیل کردن مراکز بانکداری تراکنشی است. همچنین دو بانک یو بیاسای جی و گروه مالی کردیت سوئیسای جی از حجم عملیاتهای بانکداری سرمایهگذاری خود کاستهاند و در مسیر افزایش فعالیتها در حوزه مدیریت سرمایه در حرکت هستند.
به باور تحلیلگران، بانکهای اروپایی قبل از هر کار دیگر باید با توجه به شرایط جدید دنیای بانکداری جهان به ترسیم نقشه راه برای آینده اقدام کنند و با شناسایی نقاط ضعف و موانع موجود ترتیبی دهند تا با سرعت بیشتر فعالیتهای خود را گسترش دهند. تنها در این حالت امکان جبران عقب ماندگی از بانکهای آمریکایی وجود دارد. بانکهای آمریکایی برای رسیدن به اهداف کوتاهمدت و بلندمدت بینالمللی خود، بازارهای سالمتری در داخل این کشور دارند. در حال حاضر نرخهای بهره در آمریکا مثبت است و نرخ رشد اقتصاد آمریکا بسیار بالاتر از اروپاست. بانکهای آمریکایی برخلاف بانکهای اروپایی، پس از بحران مالی و رکود اقتصادی ۱۱ سال پیش، خیلی سریع خود را از شر داراییهای سمی رها کردند. برای مثال در آمریکا بازده عرضههای اولیه بین ۶ درصد و ۷ درصد است درحالیکه در اروپا این رقم ۵/ ۲ درصد تا ۵/ ۳ درصد است. این درآمد بالاتر به بانکهای آمریکایی امکان میدهد برای گسترش فعالیتهای خود در سطح بینالمللی منابع مالی بیشتری در اختیار داشته باشند. کارآیی بالاتر بانکهای آمریکایی سبب شده در اروپا شرکتها برای انجام عملیاتهای خود به این بانکها رجوع کنند.
اندازه بزرگ بانکهای آمریکایی به آنها در حوزههای مختلف مزیت و برتری داده است. برای مثال بانکهای آمریکایی اطلاعات بسیار گستردهتری درباره بازار و مشتریها در اختیار دارند که میتوانند در اختیار شرکتها قرار دهند. ماهیت عملیاتهای بانکهای آمریکایی بینالمللی است؛ درحالیکه در اروپا بانکها عموما ماهیت داخلی و منطقهای دارند. بانکهای آمریکایی هنگام ارائه توصیه و مشاوره به مشتریهای خود اطلاعات کامل از جوانب مختلف هدف در اختیار آنها قرار میدهند در نتیجه احتمال تحقق اهداف بسیار بالاتر است. در واقع بانکهای آمریکایی از شبکه جهانی خود برای بررسی موضوع استفاده میکنند و تازهترین و کاملترین اطلاعات را در اختیار شرکتهای متقاضی خدمات قرار میدهند. در بسیاری از موارد اطلاعات بانکهای آمریکایی درباره وضعیت شرکتها در آسیا، آفریقا و... بسیار بالاتر از اطلاعات بانکهای مستقر در این قاره هاست و قدرت پیشبینی آنها بالاتر است، در نتیجه مشتری میتواند با دقت بیشتری برنامههای خود را پیش ببرد.
در نیمه نخست سالجاری میلادی در ۱۰ مورد از بزرگترین موارد انعقاد قرارداد که شامل شرکتهای اروپایی بود، هفده بانک آمریکایی به متقاضیان مشاوره ارائه دادهاند درحالیکه تعداد بانکهای اروپایی ارائه کننده این مشاوره تنها ۷ عدد بود. موضوع مهم دیگر این است که بانکهای اروپایی هنوز هم نتوانستهاند از اثرات منفی بحران مالی و رکود اقتصادی سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۰۹ رها شوند. یعنی تغییرات ضروری در ترازنامهها ایجاد نشده است. طبق مقررات جدید بانکداری که در سالهای آینده اجرا خواهد شد بانکهای اروپایی باید مسائلی را حل کنند که بانکهای آمریکایی مدتهاست آنها را حل کردهاند. به روزرسانی الگوسازی داخلی و کاستن از اندازه ترازنامهها جزو این مسائل هستند.
حوزه دیگر برتری بانکهای آمریکایی چابکی عملیات هاست. بانکهای آمریکایی با آنکه از تعداد کارکنان خود در اروپا کاستهاند، اما توانستهاند مشتریهای بیشتری را در این قاره جذب کنند. در سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ بزرگترین بانکهای سرمایهگذاری آمریکا از لحاظ درآمد، ۲/ ۵ درصد نیروی انسانی خود را در بخش بانکداری سرمایهگذاری در اروپا، خاورمیانه و آفریقا حذف کردند. البته بانکهای اروپایی هنوز در حوزههایی نظیر تامین مالی تجارت، مدیریت پول نقد و دیگر خدمات شرکتی قدرتمند هستند.
ارسال نظر