تخریب انگیزه‌های اجتماعی

به استناد ادبیات علوم اجتماعی، هر پدیده اجتماعی آثار و پیامدهایی دارد که می‌توان دسته‌بندی‌های مختلفی برای آن ارائه کرد: پیامدهای مستقیم و غیرمستقیم، پیامدهای سازنده و مخرب، پیامدهای کوتاه و بلندمدت. حال اگر پدیده اجتماعی ابعاد مختلف و پیچیدگی‌ نیز داشته باشد، بر آثار و پیامدهای آن افزوده می‌شود. در این میان، فساد اقتصادی به‌عنوان یکی از مهم‌ترین مسائل نظام‌‌های حکمرانی و یکی از پیچیده‌ترین پدیده‌های اجتماعی از این قاعده مستثنی نیست. به بیان دیگر، فساد اقتصادی پیامدهای مختلفی دارد که گاه برخی از آنها، همانند عاملی برای فسادهای آتی عمل می‌کنند؛ چون مشاهده یا اطلاع از فساد که منجر به ادراک فساد می‌شود، زنجیره‌ای از تعاملات اجتماعی را رقم خواهد زد که مهم‌ترین رکن تصمیم‌ساز افراد (ساختار انگیزشی)، توسط آن تخریب شده است. حال علوم مختلف درباره پیامدهای فساد اقتصادی چه می‌گویند؟ در ادبیات موضوع، برای فساد اقتصادی، آثار و پیامدهای متعدد و مختلفی ذکر شده است؛ اما با توجه تجربیات کشورها و اتفاقات به وقوع پیوسته در جمهوری اسلامی ایران، برای مهم‌ترین پیامدهای فساد اقتصادی می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد: آثار مخرب آن در ترکیب مخارج دولت، افزایش هزینه‌های حکمرانی کشور، آثار ضدتوسعه‌ای و تضعیف‌کننده رشد اقتصادی، ناکارآمد کردن و ناکارآمد جلوه دادن دولت، تقویت سازوکارهای ایجاد فقر و تبعیض، انحراف منابع و تخصیص‌ها، کاهش مقبولیت و مشروعیت نظام سیاسی، تخریب وجهه بین‌المللی کشور، تضعیف ارزش‌های فردی، انحراف نظام ارزش‌گذاری و پاداش‌دهی، تضعیف سازوکارهای شکوفایی استعدادها، تسخیر دولت و تسخیر مقررات، تضعیف حقوق اجتماعی دولت‌‌ها و تقویت سازوکارهای ترجیح تقلب بر سلامت.

در پاسخ به این پرسش که مهم‌ترین پیامد فساد اقتصادی چیست، می‌توان چنین بیان کرد که فساد اقتصادی، بسان موجود جاندار باهوش و قدرتمند، چنان در ساختار انگیزشی افراد جامعه تاثیر سوء می‌گذارد که همانند سرطان، تمام بافت‌ها و اعضا و جوارح آدمی را دربرمی‌گیرد و تمام تعاملات و رفتار روزمره آدمی را به‌صورت ناخودآگاه تحت‌ا‌‌لشعاع قرار می‌دهد و هدف اصلی آن نشانه‌گرفتن مقبولیت سیاسی نظام سیاسی است. بدیهی است که در یک فرآیند تدریجی و با ایراد هجمه‌های مکرر به مقبولیت سیاسی، موجبات کاهش میزان امید عموم مردم را فراهم می‌آورد و با تضعیف امید در جامعه، مشروعیت سیاسی نیز دچار اختلال می‌شود.این تاثیر در ساختار انگیزشی که باعث خدشه‌دار شدن مقبولیت سیاسی و تضعیف‌ امید اجتماعی می‌شود، با توصیه‌های اخلاقی و استدلال‌های نصیحت‌گونه نیز به راحتی خنثی نمی‌شود؛ چون ترتیبات ارزشی و فرهنگی آدمی به‌گونه‌ای است که تخریب آن بسیار راحت‌تر از ساختن و مستحکم‌تر کردن آن است. پس شایسته و لازم است که در وهله نخست، پدیده فساد اقتصادی را از مجرای آثار مخرب و سازوکارهای تاثیرگذاری در زندگی آحاد جامعه مورد بررسی قرار دهیم تا در قبال جامعه فردای خود و آینده فرزندان خود در ایران عزیز حساس‌تر شده و پیشگیری از مفاسد اقتصادی را با عزمی راسخ‌تر و تدابیر عالمانه‌تر دنبال کنیم.