برآیند بردارهای پنجگانه
در هفتههای اخیر تغییری محسوس در عوامل موثر بر قیمتها پدید آمده و این تغییر نگرانکننده است. قیمت نفت بیش از آنکه به اظهار نظرهای وزرای نفت کشورهای تولیدکننده این ماده خام واکنش نشان دهد به توییتهای ترامپ درباره روابط تجاری آمریکا و چین واکنش نشان میدهد. این تغییر چندان غیرمنطقی نیست اما تکیه به سخنان رئیسجمهوری آمریکا درک وضعیت بازار و آینده قیمتها را دشوار و مبهم میکند، زیرا در ماههای اخیر بارها شاهد تغییر دیدگاه ترامپ بودهایم و بدون تردید این تغییرات در دیدگاهها ادامه پیدا خواهد کرد. در ادامه به سه عامل اصلی که این روزها بر قیمتها اثر میگذارند اشاره میکنیم.
نخستین عامل روابط تجاری چین و آمریکا است. هفته گذشته بار دیگر اثبات شد که تغییرات قیمت نفت عمدتا تحتتاثیر پیشبینیها درباره تقاضا در آینده قرار دارد و تقاضا بهطور مستقیم از سرنوشت مذاکرات تجاری چین و آمریکا اثر میپذیرد. هفته قبل هنگامی که ترامپ اعلام کرد اعمال تعرفه بر بقیه کالاهای صادراتی چین را به تعویق میاندازد قیمت نفت رشد قابلملاحظهای پیدا کرد البته پس از زمانی اندک شاهد کاهش مجدد قیمتها بودیم زیرا خریداران به این واقعیت توجه کردند که ممکن است نظر ترامپ عوض شود. از سوی دیگر این باور وجود داشت که حتی همین میزان تعرفه نیز بهتدریج بر ضعف اقتصاد دو کشور و جهان میافزاید. نکته دیگر این است که ترامپ همانطور که وعده داده باید اواسط ماه دسامبر تعرفه بر ۳۰۰ میلیارد دلار دیگر از کالاهای صادراتی چین اعمال کند زیرا بعید است چین به درخواستهای تجاری آمریکا پاسخ مثبت دهد. با آنکه تنشهای تجاری به اقتصاد چین هم لطمه وارد کرده اما زمان به زیان ترامپ است و چین برای مدتی نسبتا طولانی میتواند با اجرای سیاستهای حمایتی مالی و پولی اثرات تعرفهها را کم کند. همچنین به احتمال زیاد چین به تدریج از ارزش یوآن خواهد کاست تا بر صادرات کالاهای خود بیفزاید. در واقع چین برای حفظ ثبات اقتصاد خود ابزارهای مختلف در اختیار دارد در حالی که ترامپ در آینده نه چندان دور باید نشان دهد عملکرد اقتصادی مثبت داشته است در غیر این صورت احتمال پیروزی او در انتخابات ریاستجمهوری سال آینده به شدت کاهش پیدا میکند.
دادههای مربوط به مصرف نفت دومین عامل موثر بر قیمتهاست. اخیرا هنگامی که اداره اطلاعات انرژی آمریکا بهطور غیرمنتظره اعلام کرد رشد تقاضا برای نفت در سالجاری کمتر از میزانی است که قبلا پیشبینی شده بود و ذخیره نفت این کشور افزایش یافته است، قیمت نفت کاهش یافت. در مورد اروپا نیز همین قاعده صادق است. سومین عامل، دادههای اقتصادی هستند. هر نشانه بالقوه از بروز رکود اقتصادی و کاهش نرخ رشد اقتصاد جهان در آینده، زمینه را برای کاهش قیمت نفت فراهم میکند. البته این نشانهها بر تمامی بازارها اثر میگذارند. هفته قبل وارونه شدن منحنی بازده اوراق خزانه در آمریکا و دادههای منفی از بخش تولید صنعتی چین همین اثر را بر بازارهای مختلف از جمله بازار نفت بر جا گذاشت. روز جمعه در پایان معاملات هفته در بازارهای جهان وضعیت بازارهای مالی خوب بود و نرخ بازده اوراق خزانه ۱۰ ساله در آمریکا بالا رفت اما این رشد ممکن است زودگذر باشد، زیرا شاخصهای اقتصاد جهان مستحکم نیستند.
دو عامل دیگر که در ادامه به آنها اشاره میکنیم کمتر مورد توجه بازار نفت قرار گرفته و این در حالی است که این عوامل جزو عوامل سنتی موثر بر قیمتها هستند. نخستین عامل تنش در خاورمیانه است. چند هفته پیش ایران یک نفتکش با پرچم انگلستان را در خلیج فارس توقیف کرد. قبل از این رویداد انگلستان یک نفتکش عظیم ایران را توقیف کرده بود و قبل از این دو رویداد چند نفتکش در خلیج فارس مورد حمله قرار گرفتند و ناامنی در تنگه هرمز افزایش پیدا کرد. از سوی دیگر آمریکا بر نیروهای خود در منطقه افزوده اما هیچ یک از این رویدادها بر قیمت نفت اثر نگذاشتند. یک دلیل این است که احتمال رویارویی نظامی در منطقه بسیار پایین است و اخیرا از شدت تنشها کاسته شده است. عامل دوم که اثرات بزرگ بر قیمت نفت نداشته اظهارنظرهای عربستان، روسیه و دیگر تولیدکنندگان نفت درباره بازار است. قبلا هر گونه اظهار نظر درباره عرضه سبب افت و خیزهای بزرگ در قیمتها میشد اما اخیرا صحبتهای وزرای نفت اوپک بهویژه عربستان و امارات و نیز وزیر نفت روسیه تغییری معنادار در بازار به وجود نمیآورد. در هفتههای اخیر مقامات نفتی این کشورها بر پایبندی خود به حمایت از قیمتها و حفظ ثبات بازار تاکید کردهاند اما این سخنان بسیار کمتر از قبل سبب رشد قیمتها شده است. شاید دلیل این وضعیت آن است که غیر از عربستان هیچ یک از اعضای اوپک بیانیهای قاطع درباره کاهش عرضه منتشر نکردهاند.
اخیرا صحبتهایی درباره کاهش یک میلیون بشکهای عرضه غیر از کاهش ۲/ ۱ میلیون بشکهای که از ابتدای سالجاری میلادی انجام شده به گوش میرسد اما این صحبتها به رشد پایدار قیمتها کمکی نکرده است. مدتی است شاخصهای بنیادی اقتصاد جهان و عواملی که بر این شاخص اثر میگذارند در مرکز توجه سرمایهگذاران قرار دارد و اهمیت آنها بالاتر از سیاستهای اوپک است. فعالان بازار نفت میدانند که تنها دو کشور حاضر هستند از عرضه خود بکاهند و نیز توانایی آنها برای این کار نامحدود نیست. همچنین کاهش عرضه از سوی اوپک عملا سهم این سازمان را در تامین نفت مورد نیاز جهان کم میکند و این سهم به دیگر تولیدکنندگان تعلق میگیرد. پیشبینیهایی درباره کاهش مستمر سهم اوپک در تامین نفت مورد نیاز جهان در سالهای آینده مطرح شده است. البته آنچه بیان شد به این معنا نیست که اوپک توانایی اثرگذاری بر بازار نفت را از دست داده است.
این سازمان حدود یکسوم نفت مورد نیاز جهان را تامین میکند اما برخی روندها از جمله رشد کند تقاضا برای نفت و افزایش تولید نفت شیل در آمریکا و چند کشور دیگر، از اثرگذاری سیاستهای اوپک کاسته است. یک دلیل همراه شدن روسیه با اوپک در سیاستهای تولید نفت طی دو سال اخیر همین است. در واقع شرایط به شکلی درآمده که بدون روسیه اثرگذاری اوپک به شدت کم میشود.
ارسال نظر