سیاست‌های ترامپ انگلیسی

بحران بر سر توقیف نفتکش بریتانیایی در زمانی رخ داده که انگلستان از لحاظ سیاسی بسیار آسیب‌پذیر است. روز گذشته ترزا می، نخست‌وزیر انگلستان از سمت خود استعفا کرد و دولت جدید این کشور با چالش‌های مختلف و بزرگ مواجه است. در هفته‌های اخیر رقابت بر سر رهبری حزب و نخست‌وزیری انگلستان درون حزب محافظه‌کار شدت پیدا کرده بود. از سوی دیگر سرنوشت برنامه خروج انگلیس از اتحادیه اروپا همچنان مبهم است و تغییر مقامات ارشد اتحادیه اروپا بر ابهام‌ها درباره آینده این برنامه افزوده است. مدتی است دولت انگلستان کارآیی خود را از دست داده و اکنون ابهام درباره جهت‌گیری دولت آینده در حوزه‌های گوناگون سبب شده مقامات دولت نتوانند بر سر واکنش مناسب به اقدام ایران به اتفاق نظر برسند. تاکنون چند نشست اضطراری از سوی دولت انگلستان برگزار شده اما هنوز مشخص نیست شرایط به چه شکل در خواهد آمد. اما فعلا یک تحول قطعی است و آن اینکه توقیف کشتی ایرانی از سوی انگلستان و اقدام مشابه ایران سبب شده تنش‌ها بین ایران و غرب شدت پیدا کند.

در سه ماه اخیر این تنش‌ها وجود داشته و حتی در برهه‌ای، رویارویی نظامی بین آمریکا و ایران بسیار محتمل شد. یک پنجم نفت صادراتی جهان از طریق نفتکش‌ها، از تنگه هرمز می‌گذرد و طی روزهای اخیر یکی از عوامل موثر بر قیمت این ماده خام اخبار مربوط به تحولات در خلیج‌فارس بوده است. اما اقدامات بعدی از سوی ایران و انگلستان درباره موضوع نفتکش‌ها بر روابط دو کشور و سرنوشت پیمان هسته‌ای اثر خواهد گذاشت. در اینجا باید به یک نکته مهم اشاره کرد و آن اینکه بوریس جانسون، فردی بسیار غیرقابل پیش‌بینی است و عده‌ای او را ترامپ انگلستان می‌نامند. در هفته‌های اخیر یعنی از زمانی که موضوع اقدام ایران در رعایت نکردن برخی بندهای پیمان هسته‌ای مطرح شده او بارها گفته است مانند دیگر رهبران اروپایی خواهان حل مساله به شکل دیپلماتیک است و تمایلی به رویارویی ندارد اما آقای جانسون نردبان ترقی درون حزب محافظه‌کار را در حالی طی کرده که همواره علیه اروپا موضع‌گیری کرده و خواستار روابط نزدیک‌تر با آمریکا بوده است و ترامپ کسی است که با اعمال تحریم‌های بی‌سابقه‌ای علیه ایران قصد دارد این کشور را به مذاکره مجدد بر سر پیمان هسته‌ای سال ۲۰۱۵ وادار کند.

آمریکا ماه مه ‌سال قبل از پیمان یاد شده خارج شد و در ماه‌های اخیر بر شدت تحریم‌ها علیه ایران افزوده شده است. اقدامات ترامپ منشأ اصلی تنش‌هاست و اکنون این باور پدید آمده که مناقشه بر سر نفتکش‌ها سبب تغییر موضع کنونی انگلستان و قرار گرفتن این کشور در کنار آمریکا علیه ایران خواهد شد. تاکنون انگلستان همراه با دو کشور اروپایی دیگر امضا‌کننده پیمان هسته‌ای ایران یعنی آلمان و فرانسه، در مخالفت با آمریکا به دنبال راه‌هایی برای حفظ این پیمان بوده‌اند. یکی از کارشناسان موسسه تحقیقاتی لندن می‌گوید: «به زودی لحظه‌ای فرا می‌رسد که دولت انگلستان و احتمالا دولت‌های فرانسه و آلمان از خود می‌پرسند آیا مبارزه با ترامپ در تمامی جبهه‌ها ارزشش را دارد؟» در این میان ایران باید ترتیبی دهد تا موضع اروپایی‌ها در قبال پیمان هسته‌ای تغییر نکند. البته اروپایی‌ها نیز برای تغییر موضع در قبال پیمان هسته‌ای و قرار گرفتن در کنار ترامپ با موانع مختلف مواجهند و ترجیح می‌دهند این پیمان حفظ شود. تاکنون علل مختلفی از سوی ایران برای توقیف نفتکش انگلستان مطرح شده و انگلستان این دلایل را رد کرده است. بعید نیست برای مدتی شرایط به همین شکل باقی بماند. آمریکا تاکنون موضع صریحی در قبال مشکل پدید آمده اتخاذ نکرده است. ترامپ گفته است: «ما مشغول کار با یکدیگر هستیم. ما با هم توافق‌نامه مکتوب نداریم. من فکر می‌کنم یک توافق‌نامه قدیمی وجود دارد.»

جنبه دیگر ماجرای توقیف نفتکش انگلستان، معطوف شدن توجهات به لزوم حفاظت از کشتی‌هایی است که از تنگه هرمز عبور می‌کنند اما در اینجا یک موضوع مهم وجود دارد و آن اینکه ایالات‌متحده تاکید کرده به تنهایی مسوولیت اسکورت کشتی‌ها را بر عهده نخواهد گرفت و برای موفقیت این برنامه به همکاری‌های منطقه‌ای و بین‌المللی نیاز است. دولت آلمان در یک بیانیه ضمن محکوم کردن اقدام ایران آورده است، شدت یافتن تنش‌ها در خاورمیانه بسیار خطرناک است و تمامی تلاش‌ها برای یافتن راهی جهت خروج از بحران کنونی را تضعیف می‌کند. برخی کارشناسان معتقدند شدت پیدا کردن تنش‌ها بین ایران و غرب حاصل اثرگذاری عمیق تحریم‌های آمریکا علیه ایران است. میزان فروش نفت ایران نسبت به قبل از اعمال تحریم‌ها به شدت کاهش یافته و ایران برای دریافت پول نفت صادراتی خود با مشکلات گوناگون مواجه است. ایران در واکنش به این فشارها از میزان پایبندی خود به برنامه هسته‌ای کاسته است و اکنون سه کشور اروپایی تلاش می‌کنند زمینه را برای حفظ این پیمان فراهم کنند. البته تنش بر سر موضوع توقیف نفتکش‌ها می‌تواند این تلاش‌ها را با شکست مواجه کند.

اکنون خطوط کشتیرانی در خلیج‌فارس و دریای عمان در خطر قرار دارند و تداوم تنش‌ها هزینه‌های گوناگون به غرب و کشورهای منطقه وارد خواهد کرد. این امر برای غرب قابل تحمل نیست. بسیاری از کارشناسان و نیز مقامات سیاسی جهان از دو طرف خواسته‌اند کاری نکنند که تنش‌ها شدت پیدا کند اما هر اتفاقی ممکن است خارج از کنترل رخ دهد. ایران در واکنش به تحریم‌های فراگیر آمریکا احساس می‌کند غرب را وادار کرده است هزینه‌هایی در قبال عمل نکردن به تعهدات خود در پیمان هسته‌ای پرداخت کند. توقیف نفتکش انگلیسی می‌تواند در این چارچوب تحلیل شود. چند هفته پیش انگلستان یک نفتکش ایران را به اتهام صادرات نفت به سوریه توقیف کرد. ایران این اقدام را دزدی دریایی و آمریکا را عامل اصلی این اقدام می‌داند. بسیار بعید است که تنش‌ها بین ایران و انگلستان در توقیف نفتکش‌ها به سطوح خطرناک افزایش یابد، به ویژه انگلستان خواهان حل مشکلات کنونی با رویه‌های قانونی است. اما دولت جدید انگلستان باید درباره این موضوع و در سطح کلان و میزان همکاری و همراهی با آمریکا تصمیم‌گیری کند.

دوره رقابت آقای هانت با بوریس جانسون بر سر رهبری حزب محافظه‌کار پایان یافته و اکنون دولت جدید باید درباره مسیری که انگلستان در آینده قصد دارد طی کند تصمیم بگیرد. این تصمیم‌گیری اثرات بلندمدتی بر جایگاه انگلستان در اروپا و روابط انگلستان با آمریکا و ایران خواهد داشت. سرنوشت نفتکش توقیف شده ایران در دست دادگاه است و آزاد شدن سریع این نفتکش بعید به نظر می‌رسد. از سوی دیگر هر چه تنش‌ها بر سر توقیف نفتکش‌ها بیشتر طول بکشد، اثرات آن بر موضع‌گیری‌های انگلستان و دو کشور دیگر یعنی آلمان و فرانسه در قبال پیمان هسته‌ای ایران بیشتر خواهد شد. از سوی دیگر این باور وجود دارد که اگر ایران به مسیری برای فروش نفت و دریافت پول آن دست یابد، شرایط تغییر می‌کند. شکل بدبینانه ماجرا این است که انگلستان با آمریکا همراهی کند و تحریم‌هایی علیه ایران اعمال کند. در این حالت پیمان هسته‌ای در معرض از میان رفتن قرار خواهد گرفت.