الیگارشی ورزشی
فوتبال همواره دارای یک بعد سیاسی بوده است. جنگ سال ۱۹۶۹ بین هندوراس و السالوادور تحت تاثیر یک مسابقه فوتبال آغاز شد. البته گاه فوتبال یک ابزار حاکمیت و تقویت دموکراسی بوده است. اوایل سده پیش فوتبال در برزیل نمادی برای برتری بر سفیدپوستان بود و رنگینپوستان برای بازی در تیم فوتبال باید صورت خود را به رنگ سفید میکردند. در دهه ۱۹۵۰ با نژادپرستی در فوتبال برزیل مقابله شد یعنی در دورهای که بازیکنان بزرگ نظیر پله به میدان مسابقات فوتبال وارد شدند. در واقع این باور وجود دارد که پله به از میان رفتن باورهای نژادپرستانه در برزیل کمک فراوان کرده است. مواردی از این دست زیاد است؛ اما در دوران حاضر جنبههای دموکراتیک ورزش در معرض خطر قرار گرفته است؛ زیرا رویههای فسادآلود و غیرعادلانه به شکل پیچیدهتر دنبال میشود. برای مثال لیگ قهرمانان را در نظر بگیرید. در این لیگ تنها باشگاهها از پنج کشور ثروتمند اروپایی یعنی آلمان، اسپانیا، ایتالیا، فرانسه و انگلستان میتوانند به مرحله نیمه نهایی و نهایی برسند، زیرا تنها آنها قادر هستند با صرف پول هنگفت بهترین بازیکنان را بخرند.
در دوران حاضر که یک الیگارشی اقتصادی، همه چیز از سیاست گرفته تا فوتبال را در کنترل خود دارد. میزان بسیار عظیم پول در باشگاهها سرمایهگذاری میشود. اما هیچ کس نمیپرسد، این پول از کجا میآید. برخی معتقدند سرمایهگذاری در باشگاهها راهی برای پولشویی است و درآمدهای حاصل از فعالیتهای غیر قانونی نظیر قاچاق مواد مخدر، فروش سلاح یا فرار مالیاتی، در فوتبال سرمایهگذاری میشود تا منشأ آن پنهان شود. باشگاهها و بازیکنان نیز از روشهای متنوع برای فرار مالیاتی استفاده میکنند. سال گذشته باشگاههای بزرگ در سه ماه بیش از ۶/ ۳ میلیارد دلار برای نقل و انتقالات هزینه کردند؛ اما تنها حدود ۳۷ درصد این پول در صورتهای مالی منعکس شده است. برخی گزارشها که از منابع گوناگون منتشر شده نشان میدهد برخی بازیکنان معروف از جمله لیونل مسی از پرداخت مالیات برای درآمدهای نجومی خود اجتناب میکنند. روشهای فرار مالیاتی آنقدر متنوع و چندلایه هستند که معمولا تحقیقات درباره آن به نتیجه نمیرسد؛ زیرا شواهد و مدارک کافی برای اثبات تحقق این گونه اقدامات غیرقانونی پیدا نمیشود. در کمیته پانا PANA یعنی کمیته تحقیق پارلمان اروپا برای تحقیقات پاناما، نمایندگان فیفا و یوفا UEFA برای ادای شهادت دعوت شدند. از آنها بهروشنی سوال شد چطور قصد دارند با روشهای کنونی فرار مالیاتی مبارزه کنند و آیا نسبت به فقدان شفافیت نگران هستند یا نه؟ هیچ پاسخ منطقی و قابل اتکا به این سوالات داده نشد.
بدون تردید مقامات این دو نهاد از وجود چنین رویههایی آگاه هستند و به نوعی با این وضعیت کنار آمدهاند؛ اما تبعیض و بیعدالتی اجتماعی به خشم، ناامیدی و خشونت منجر میشود. این همان فرآیندی است که در میادین فوتبال انگلستان در دوران نخستوزیری مارگارت تاچر مشاهده میشد. در یونان و بسیاری از کشورهای دیگر الیگارشها تلاش میکنند فوتبال را از جنبههای مختلف تحت کنترل خود درآورند و از آن برای رسیدن به مقاصد اقتصادی و سیاسی استفاده کنند. در واقع آنها هنگام خرید یک باشگاه ارتشی از طرفداران را بدون پرداخت پول خریداری میکنند. این نوع رویهها در دهههای اخیر همواره وجود داشته و مبارزه با آنها آسان نبوده است. در واقع مناسبات و ارتباطات در دنیای فوتبال آنقدر پیچیده و درهم تنیده است که یافتن سرنخ و دنبال کردن تحقیقات درباره هر پرونده به سالها زمان نیاز دارد و معمولا همکاری لازم از سوی مقامات و افراد مطلع صورت نمیگیرد. شاید بتوان گفت گسترش فساد در فوتبال در سالهای اخیر بیشتر شده و اگر ساز و کار موثر برای مبارزه با این روند ایجاد نشود، شرایط بدتر خواهد شد. ارقام ردوبدل شده در بخشهای مختلف صنعت فوتبال بسیار بزرگ هستند. برای مثال بنا به یک تحقیق که در سال ۲۰۱۳ انجام شد، تنها در آسیا هر هفته ۲ میلیارد دلار صرف شرط بندی در فوتبال میشده است. بنابراین حتی تصور اینکه تبانی و فساد در بخشهای مختلف این صنعت اندک و محدود است، اشتباه است.
اما ابعاد ادعاهای مطرح شده در یک گزارش منتشر شده از سوی یوروپل که یک نهاد پلیس اروپایی مرتبط با اینترپل است، موجب تعجب بسیاری از کارشناسان شد. محققان به این نتیجه رسیدند که در سی کشور صدها بازی از جمله ۳۸۰ بازی در اروپا طی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۱ مظنون به داشتن رویههای فسادآلود بودند. در برخی موارد نام تیمها و لیگهای بسیار بزرگ به میان آمده است. برخی مقامات فیفا اعلام کردهاند اکثر بازیها مورد بررسی قرار گرفته و پروندههای تخلف به دادگاه فرستاده شده است. یوروپل گزارش داده که ۵۰ نفر از ۴۰۰ نفر مظنون به دست داشتن در رویههای غیرقانونی دستگیر شدند.
به رغم آنچه بیان شد فوتبال هنوز هم پرطرفدارترین ورزش جهان است و ابعادی دارد که دیگر ورزشها و حتی عوامل دارای آن ابعاد نیست. برای مثال ایران در مقابل آمریکا قدرت بزرگی در سطح جهان محسوب نمیشود و تولید موز در تونگا نمیتواند با تولید اتومبیل بنز در آلمان رقابت کند اما تیمهای فوتبال ایران و تونگا میتوانند تیمهای آمریکای شمالی یا آلمان را شکست دهند. فوتبال همواره میتواند جنبههای معجزه آسا را به نمایش گذارد. نکته بسیار مهم این است که تلاشها برای رفع فساد در ورزش بهویژه فوتبال در حال افزایش است؛ اما برای اثرگذاری این تلاشها ضروری است جوانان با بحثهایی که در این حوزه صورت میگیرد همراه شوند. خواست جوانان همواره در حوزههای مختلف یک نیروی بزرگ برای تحقق اهداف گوناگون بوده که دستنیافتنی محسوب میشدند. بدون تردید از میان بردن تمامی زمینههای فساد در فوتبال عملی نیست. همانطور که در حوزههای دیگر نیز نمیتوان انتظار داشت، چنین هدفی تحقق یابد؛ اما جلوگیری از افزایش فساد قدم نخست محسوب میشود. نمایان شدن نشانههای پاک شدن فوتبال از فساد، آیندهای امید بخش را نوید میدهد؛ البته دولتها نیز باید همکاریهای لازم را داشته باشند. در واقع برای رفع رویههای فسادآلود به حمایت هواداران، همکاری دولتها و اصلاح سازمانهای بینالمللی بهویژه فیفا نیاز است. باید همکاری بین فیفا و دولتها عمیقتر باشد و رویههایی برای نظارت شفاف بر عملکردها تدوین شود.
ارسال نظر