مشق شب سیاست‌گذاران

۱- آیا ایران حتی یک آژانس تشویق سرمایه‌گذاری خارجی (Investment Promotion Agency) در کل کشورهای جهان دارد؟ خیر!

۲- آیا سفارت‌خانه‌های ما دارای رایزنان اقتصادی و جذب سرمایه‌گذاری خارجی هستند؟ خیر، ما تنها رایزن بازرگانی داریم که آن هم از سوی وزارت صمت تعیین می‌شود و در ضمن آموزشی در مورد جذب سرمایه‌گذاری خارجی نیز نمی‌بینند.

۳- آیا قوانین و مقررات ما در مورد خرید و فروش سهام و سایر دارایی‌های مالی در بازارهای متشکل اوراق بهادار نسبت به قوانین و مقررات جهانی پیچیده‌‌تر است؟ خیر! اما مشکل آنجاست که این قوانین و مقررات برای سرمایه‌گذاران خارجی آشنا نیست.

۴- چرا سرمایه‌گذاران خارجی در ایران سرمایه‌گذاری نمی‌کنند؟ سه دلیل اصلی وجود دارد: عدم آگاهی و شناخت کافی. دوم: عدم اطمینان در مورد نرخ ارز و سوم: ترس بابت تنش‌های اقتصادی و سیاسی.

۵- آیا انتقال ارز به ایران و بازگرداندن آن توسط سرمایه‌گذاران خارجی آسان است؟ نه آسان است و نه مطمئن و نه شفاف.

۶- انتشار اوراق ارزی نیازمند اخذ رتبه کشوری توسط یکی از سه موسسه رتبه‌بندی جهانی است، آیا می‌توانیم از آنان رتبه اخذ کنیم؟ خیر. در شرایط فعلی نمی‌توانیم.

تجویز راهبردی

با چنین شرایطی چه می‌توان کرد؟ باید بپذیریم که محدودیت‌های متعددی داریم، اما فضای گزینه‌های ما هر چند محدود باشد، نباید ما را به انفعال و بی‌کنشی بکشاند.

یکی از روش‌های حل مساله، ایجاد همزمان صندوق‌های تغذیه‌کننده (Feeder) و تغذیه‌شونده (Master) در بازار سرمایه است. در این روش یک صندوق به‌عنوان تغذیه‌کننده (Feeder Fund) در خارج از کشور مثلا لوکزامبورگ یا کیمن آیلند تاسیس می‌شود و یک صندوق نیز در داخل کشور (Master Fund) در امیدنامه صندوق تغذیه‌کننده نوشته شده است که منابع این صندوق به سرمایه‌گذاری و خرید یونیت در صندوق‌های فعال در خاورمیانه از جمله در ایران تخصیص داده خواهد شد.  صندوق تغذیه‌شونده که در ایران فعال است، می‌تواند در دارایی‌های ارزی (اوراق قرضه ارزی در صورت انتشار) یا اوراق بهادار ارز پایه (سهام شرکت‌های با درآمد ارزی) سرمایه‌گذاری کند.  به این ترتیب چند مساله را به‌صورت همزمان با یکدیگر حل کرده‌ایم:

۱- مساله قوانین و مقررات شناخته نشده را حل می‌کنیم چون قرار نیست سرمایه‌گذاران با ساختار حقوقی ابزارها و نهادهای ایرانی که برای آنان ناشناخته است، کاری داشته باشند، آنها با صندوق تغذیه‌کننده‌ای که در یک قلمرو حقوقی و مالی شناخته شده است، تعامل می‌کنند.

۲- ریسک نرخ ارز از معادلات حذف یا کمرنگ می‌شود چون سرمایه‌گذاری ارزی در دارایی‌های ارزی یا ارزپایه است.

۳- سرمایه‌گذاران خارجی نیازی به مراجعه حضوری، افتتاح حساب و دریافت کدبورسی ندارند و فقط با یک کد بورسی متعلق به صندوق تغذیه‌کننده تمام عملیات انجام می‌شود.

۴- بسیاری از ایرانیان خارج از کشور هستند که می‌خواهند و می‌توانند در تامین مالی کشور مشارکت کنند، اما می‌خواهند کمترین تعامل و حضور را با نهادهای رسمی و غیررسمی کشور داشته باشند. در صورت ایجاد چنین پلت‌فرمی در یک کشور شفاف که دارای کمترین سربار مالیاتی و هزینه‌ای باشد، این صندوق می‌تواند برای ایرانیان خارج از کشور نیز جذاب باشد.

۵- مشابه این الگو در عمل نیز پیاده شده است و دارای سابقه است.

۶- سرمایه‌گذاران خارجی از پشتیبانی و حمایت نهاد ناظر دو کشور (هم کشوری که صندوق تغذیه‌شونده و هم کشوری که صندوق تغذیه‌کننده در آن فعال است) برخوردارند.

۷- خزانه‌داری کشور می‌تواند بدون دریافت رتبه کشوری از موسسات رتبه‌بندی جهانی، اوراق ارزی از جمله اوراق صکوک ارزی منتشر کند.

۸- در بلندمدت اطمینان سرمایه‌گذاران خارجی به سرمایه‌گذاری در بازار سرمایه ایران (FPI) جلب خواهد شد و البته این زمینه‌ساز اعتماد بیشتر برای سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) نیز خواهد بود.

آیا این کار در شرایط تحریم امکان‌پذیر است؟ به نظر می‌رسد در شرایطی بدتر از این، در صورتی که سازمان بورس و اوراق بهادار، خزانه‌داری کل کشور و بانک مرکزی اراده کنند، این کار شدنی است، هر چند دشوار است و نیازمند طراحی تکنیکال و جزئی جدی و هماهنگی بین سازمانی است. در هر صورت این پلت‌فرم باید راه‌اندازی شود، دیر یا زود شرایط تغییر خواهند کرد و ما باید مشق شب (Homework) خود را انجام داده باشیم.