باشگاهداری در بحران
پس موضوع ابعاد وسیع و پیچیدهای ندارد که نتوان آن را حل کرد. باید وزارت ورزش و جوانان یک بار و برای همیشه این مساله را حل کرده و دولت همانگونه که برای هنجارهای اجتماعی هزینه میکند به مشکلات ورزش هم بهعنوان یکی از شاخصترین شاخههای آن رسیدگی جدی کند، باشگاهها را از بلاتکلیفی فعلی خارج کند و بهانههای ارزی را از دست مدیران ورزشی بگیرد. والیبال،کشتی، فوتبال و دو و میدانی و ... هم با یکدیگر فرقی ندارند، با برآوردی دقیق، تمامی مصارف ارزی بخشهای مختلف ورزش را محاسبه کند و تخصیص دهد. اینکه گفته شود رسیدگی به بخش ورزش در شرایط فعلی ضرورتی ندارد، حرف بسیار غلطی است و اتفاقا در شرایط سخت اقتصادی اینچنینی است که کارکرد اجتماعی ورزش پررنگتر میشود.نمیتوان از باشگاهها انتظار داشت که در بازار آزاد به دنبال تامین مایحتاج ارزی خود باشند، بلکه اتفاقا این بخش نیز باید همچون بخشهایی که به نوعی از ارز یارانهای استفاده میکنند، از کمکهای دولتی بهرهمند شود. در گذشته نیز همینطور بود و در دوران مدیریتی بنده نیز به کرات میتوان مواردی را ذکر کرد که با موافقت مسوولان بالادستی ورزش، ارز دولتی به تیمهای باشگاهی اختصاص مییافت.
به هرصورت تامین هزینههای ارزی برای باشگاههایی که در سطح آسیا به رقبا تنه میزنند و در عرصه جهانی حضور دارند یا تیمهای ملی، ضروری است و باید از طریق دولت تامین شود. کما اینکه ارز کافی در اختیار مسوولان قرار دارد و عنوان میکنند که در حال مدیریت آن هستند.متاسفانه صنعتِ ورزش حرفهای دچار حوادث و تلاطمات عجیبی شده است. بهعنوان مثال دوستان نمیدانند که وقتی حرف از لغو برنامه عادل فردوسیپور میزنند، چه ضربه مهلکی به بخش اقتصادی ورزش وارد میشود! حذف نود نه تنها به هویت و حیثیت صدا و سیما ضربه وارد میکند، بلکه چوبی را لای چرخ اقتصاد ورزش میگذارد. درآمدی که به هرصورت باشگاهها از آن سهم دارند و حذف آن به نوعی موجب آسیب دیدگی آنها میشود.
باید دقت داشت که ایجاد زنجیرهای برای ورود ارز میتواند بسیاری از مشکلات مالی فعالان این حوزه را برطرف کند. این یعنی در شرایط فعلی میتوان به ترانسفر بازیکن و انتقال تکنولوژیهای ورزشی بهعنوان قطعه مهمی از پازل اقتصادی ورزش نگاه کرد.همین امروز بسیاری از کشورها ورزشهایی نظیر کشتی یا فوتبال سالنی یا والیبال قدرتمندی ندارند و ما میتوانیم در جوانب مختلف این رشتهها از این کشورها درآمد کسب کنیم. اما میبینیم که مدیران دست روی دست گذاشتهاند و در شرایطی که امکان درآمدزایی خوبی برایمان فراهم شده، منفعل عمل میکنند.
در پایان لازم به تکرار است که در شرایط فعلی ضرورت دارد دو اقدام بهصورت موازی انجام شود، اول پرورش بازیکن و استفاده از پتانسیل داخلی برای کاستن از نرخ ورود بازیکنان ارز بر خارجی، دیگری ترانسفر بازیکن ایرانی، آن هم در شرایطی که بر اساس قرارداد برای باشگاه نیز عایدی داشته باشد، نه اینکه بازیکن بعد از آزاد شدن ترانسفر شود. اقداماتی که متاسفانه مشاهده نمیشود و به تعبیری مدیران ما، مدیران هزینه شدهاند که انعطاف برای تطبیق با شرایط را از بدنه ورزش سلب کردهاند.
ارسال نظر