هم فرصت، هم تهدید
بهعنوان مثال در فوتسال شاهدیم که همین امروز ما بازیکنانی در چین، قرقیزستان، قزاقستان، اندونزی و... بهعنوان لژیونر داریم که اگر باشگاههای ما قراردادهای درست و کارشناسی شده با بازیکنان بسته باشند میتواند محل درآمد مناسبی برای آنها باشد. از طرفی رشد قیمت ارز برای اعزام و ترانسفر استعدادهای جوان کشور نیز بسیار موثر است. زیرا آنقدر قیمتها افزایش یافته که مبالغی نظیر ۱۰۰ هزار دلار هم میتواند درآمد ریالی هنگفتی را نصیب باشگاه سازنده و دارای آکادمی کند.
اما در روی دیگر سکه، تهدید آمیز بودن شرایط فعلی است به این ترتیب که باشگاههایی که با بازیکن یا مربی خارجی قرارداد داشتهاند، قطعا در پرداخت هزینهها دچار مشکل میشوند؛ ضمن اینکه درخصوص جرایم مالی نیز اگر باشگاهی تا چند سال قبل میتوانست جریمه خود را با مبلغی خاص تسویه کند، در شرایط فعلی همان هزینه چندین برابر شده و شاید کل بودجه فصل یک باشگاه معمولی صرف پرداخت ۲ یا ۳ جریمه شود. موضوعی که میتواند با حیات باشگاهها ارتباط داشته باشد و ضروری است که دولت همچون صنایع دیگر، از ورزش و باشگاهها نیز حمایت کند یا لااقل ارز نیمایی در اختیار باشگاهها قرار دهد تا بتوانند امورخود را بگذرانند. اما واقعیت این است که در شرایط موجود باید باشگاهها زمینه را برای ایجاد شرایط رشد و شکوفایی بازیکنان و استعدادهای داخلی فراهم آورند. زیرا جذب یک بازیکن خارجی سطح پایین نیز حداقل ۲۰۰ هزار دلار بودجه نیاز دارد که خود مبلغی چند میلیارد تومانی میشود، مبلغی که تقریبا معادل هزینه کل فصل یک باشگاه لیگ ۱ یا لیگ ۲ در یک استان محروم است.
در صورتی که سرمایهگذاری مناسبی در آکادمیهای ورزشی صورت گیرد و ارتباطات موثر بینالمللی را شکل دهیم، همچنین از ظرفیت بخش خصوصی برای ساخت و پرورش استعدادها استفاده کنیم بهطور قطع میتوانیم درآمدزایی خوبی برای ورزش داشته باشیم و با درآمدهای حاصله، بخش زیادی از هزینههای ارزی و ریالی خود را پوشش دهیم.
ولی قاعدتا عدم مدیریت صحیح در این زمینهها مجموعه مدیریت ورزشی ما را میتواند با اشکال روبهرو کند. بههرصورت برخی رشتهها غیربومی هستند و ما به اندازه کافی کارشناس و متخصص در آن رشته نداریم و مجبور به استفاده از افراد خارجی هستیم. بهعنوان مثال کریکت، والیبال، بیسبال یا بسیاری رشتههای ورزشی دیگر نیاز به مربی خارجی دارند و قاعدتا وزارت ورزش و جوانان باید در راستای حمایت از آنها اقدامات مقتضی را انجام دهد تا زنجیره آموزش قطع نشود و کماکان بتوانیم در آوردگاههای جهانی از اعتبار و حیثیت کشور دفاع کنیم.
قطعا آموزش یکی از ارکان بسیار مهم رشد و توسعه نظام ورزش است و اگر در زمینه آموزش نتوانیم کلاسهای معتبر برگزار کنیم و پرداختهای مناسب انجام دهیم، ممکن است در یک پروسه ۱۰ ساله، گردشی ۱۸۰ درجه و کاملا رو به عقب داشته باشیم؛ موضوعی که از جهات مختلف برایمان بسیار آسیب زاست.
ارسال نظر