از رویا تا واقعیت
مشکلات منابع انسانی
مهمترین قسمت کار در شروع یک استارتآپ هسته اولیه افراد معروف به بنیانگذاران هستند. در مسیر این راه، بازه زمانی که شما به افراد با فرهنگ مشخص و توانایی اجرایی مشخصی نیاز دارید کاملا متفاوت است؛ اما در شروع برای انتخاب شریک حتما باید لایه ارزش و استعداد را بالاتر از لایه توانایی فنی در نظر بگیرید. عدمتوجه به این مورد و بروز مشکلات شخصی درصد بسیار بالایی از شکست استارتآپها را شامل میشود. در ادامه، مسیر استخدامها بسیار تعیینکنندهاند و استخدامهای درست میتوانند مسیر درست شرکت در آینده را تضمین کنند و البته برعکس! قد شرکت قد افرادی میشود که شما در شرکت استخدام میکنید.
مشکلات مالی
پول عنصر بسیار تاثیرگذار در هر کسبوکاری است. بسیاری از استارتآپها بهدلیل عدمدسترسی به منابع مالی شکست میخورند و بسیاری دیگر پس از تامین مالی از راههای مخالف توانایی تامین هزینهها را از دست میدهند. به هر حال هر کسبوکاری برای ادامه حیات به منابع مالی نیاز دارد که میزان، زمان و نحوه ورود و مدیریت منابع مالی از مشکلات استارتآپهاست.
عدم در نظر گرفتن بازار و نیاز آن
اینکه کسبوکار در چه فضایی به چه روشی جواب میدهد از سوالهای اساسی است که جواب مشخصی اوایل کار ندارد و این یکی از دلایلی است که این مسیر را سخت میکند و مانع از این میشود که هر کسی جرات قدم گذاشتن در مسیر را داشته باشد. معمولا (و نه لزوما) بسته به کسبوکار نیاز به مقدار خوبی داده و شهود در این زمینه برای شروع است. اما قسمت اصلی و راه طلایی در طول مسیر بر اساس ساختن، آزمایش کردن و یاد گرفتن بهدست میآید. تعداد زیادی هم در این چرخه نابود میشوند.
عدم برنامهریزی
متاسفانه دید غلطی در بعضی محافل وجود دارد که کار استارتآپی یعنی کار بیبرنامه! اتفاقا کار استارتآپی یعنی کار چابک، هدفمند و قابلتغییر. یکی از مزایای بزرگ استارتآپها توانایی چرخش سریع از سمتی به سمت دیگر است که سازمانهای بزرگ اکثرا از آن بیبهرهاند؛ اما این به معنی انجام کارهای خودسرانه و بیبرنامه نیست. متدهای بسیار مناسبی برای همراستاسازی کارها در استارتآپها وجود دارد.
مشکلات حقوقی
در کشور ما مسائل حقوقی شرکتی مثل بیمه و مالیات گریبانگیر کسبوکارهای نوپایی است که به سرعت اقدام به ثبت شرکت میکنند و پس از مدتی با حجم عظیمی از مسائل قانونی و حقوقی مواجه میشوند که توانایی حل کردن آن را ندارند. بعضا چنان انرژی از آنها میگیرد که مقدار زیادی از تمرکز خود را ازدست میدهند. به این موارد مسائل حقوقی شامل انواع قراردادها اعم از قرارداد با سرمایهگذار، قراردادهای تجاری و... را هم باید اضافه کرد.
حضور رقبا
البته شروع کار همواره با انرژی مثبت و دیدی باز همراه است؛ اما توجه به رقبای موجود در بازار، اعم از رقبای مستقیم، غیرمستقیم و جایگزین بسیار مهم است. در بسیاری از موارد استارتآپها به سمت بخشی از بازار میروند که به دلایل زیادی از جمله عدمقطعیت و انعطافپذیری بازار، به احتمال بسیار بالایی شکست خواهند خورد.
زمانبندی
زمان حضور در بازار برای یک محصول خاص موضوع بسیار مهمی است. بهعنوان مثال بعضی بخشهای بازار از دید اقتصاد کلان حتی در دوران رکود اقتصادی با رونق مواجه میشوند. بعضی محصولات زمانهای خاصی برای ورود به بازار دارند که کمی زودتر یا دیرتر استارتآپ را با شکست مواجه میکند؛ هرچند که ممکن است استارتآپی مشابه، ۶ ماه بعد شروع به کار کند و موفق شود. قطعا تمام مشکلات استارتآپها این موارد نیستند و موارد بسیاری مثل محصول بد، عدمتناسب محصول با بازار، از دست رفتن تمرکز تیم، گسترش بیش از اندازه شرکت، مکان جغرافیایی بد برای شروع، عدمتوانایی چرخش به موقع در مدل کسبوکار و... دلایل دیگری از شکستها هستند.
ارسال نظر