حاکمیت هیجان در بازار
در این شرایط عملا سرمایهگذار جدیدی پا به میدان نمیگذارد و آنها که پیشتر ورود کردهاند نیز دست از کار کشیدهاند تا وضعیت توافق هستهای و تصمیم آمریکا مشخص شود. بر این اساس معاملات بازار سهام طی چند ماه گذشته نیز نشان میدهد سرمایهگذاران بورسی خود را برای هر شرایطی آماده کردهاند.
از طرف دیگر تصمیم اخیر ارزی دولت سبب ایجاد فضای روانی ابهامآلود و همچنین رکود کمسابقه شده و اقتصاد کشور را عملا متشنج وآشفته کرده است؛ دولت دوازدهم با تمام ادعای خود مبنی بر عاقلاندیشی، ریسک بسیار بزرگی انجام داد و تیر آخر خود را شلیک کرد. این تصمیم بانک مرکزی عملا آخرین شانس دولت در حوزه کنترل بازار لجامگسیخته ارز بود که در صورت پیروزی و مهار آن موفقیت بزرگی را به دست آورده و در صورت شکست این پروژه نه تنها دولت را در بدترین شرایط ۵ ساله خود قرار میدهد بلکه میتواند مقدمات شروع یک بحران اقتصادی را رقم بزند. بنابراین باید امیدوار بود بانک مرکزی با درایت تمام، تصمیم اخیر را گرفته باشد و بتواند با مدیریت صحیح منابع جو ناامیدی و بیاعتمادی قابل توجه ایجاد شده را طی هفتهها و ماههای آتی بهبود بخشد.
بر اساس تجربه بلندمدت، بازار سرمایه در درگیریهای فراوان خود با مسائل سیاسی طی سالهای گذشته، نگاه هرروزه بازار به تحلیلهای بنیادی و تکنیکی شرکتها و پیشبینیهای اقتصادی جای خود را به مباحث سیاسی و اظهار نظرهای سیاستمداران و سخنرانیها و ریز کلمات روسای جمهور و مقامات کشورها میدهد. این روزها مدیران سرمایهگذاری عملا تبدیل به مفسران سیاسی شدهاند تا شاید بتوانند پرتفوی در معرض زیان خود را نجات دهند.
مسلما در این حالت نقش دولت و بانک مرکزی در میزان عرضه دلار در «نیما» یا تغییراتی نظیر افزایش ارز مسافرتی که نمایش خوبی از فراوانی دلار خواهد داشت، پررنگ میشود. پیشبینی از وضعیت بانکی و صادرات و واردات در صورت خروج آمریکا از برجام کمی سخت است. در بازار سرمایه قطعا خیلی از پولها امکان خروج از بازار را ندارند، پس اگر صرفا از دید بورس به موضوع نگاه کنیم، اینکه چوب برجام (ابهام) از بالای سر بازار برداشته شود و افزایش قیمت دلار را در پیش داشته باشیم، نرخ قیمت سهام برخی از صنایع جذابیت خرید را ایجاد میکنند. بنابراین با نگاه محدود به بازار سهام شاید بتوان گفت حتی گزینه خروج آمریکا از برجام در کوتاهمدت میتواند به نفع برخی صنایع در بازار باشد.
توجه به این نکته نیز ضروری است که افزایش قیمت فعلی ارز یا قیمت هیجانی سکه یا فروشهای هیجانی این روزها در بازار سهام، بخش قابل توجهی از اخبار و اتفاقات آتی را اصطلاحا پیشخور کرده است. نتیجه کلی آنکه فعالان اقتصادی با تجربه و دانش خود میتوانند ریسک سیستماتیک هر صنعت و بازاری را خود مدیریت کنند. اما کمیت و کیفیت ریسکهای غیر سیستماتیک از جمله نرخ ارز، ارتباطات بانکی، شرایط سیاسی و البته تصمیمگیران اقتصادی به قدری افزایش یافته است که بیاعتمادی به شرایط کسب و کار، اقتصاد کشور را بیمار کرده است. شاید تلاش یک سازمان، ارگان یا وزارت تاثیرگذار باشد اما درمان ریشهای این بیماری یک عزم ملی با حمایت تمامی مقامات حکومتی را میطلبد.
ارسال نظر