تقویت تحلیلگری در بازار
بهطور کلی این کار امری مفید برای بازار سرمایه خواهد بود، اما بههر حال ممکن است این دستورالعملهای جدید نیز با کاستیهایی همراه باشد که نیاز به اصلاح و بازنگری در آن وجود خواهد داشت. بنابراین باید منتظر زمان بود تا نتایج حاصل از اجرای دستورالعملهای جدید در بازار مشخص شده و مورد بررسی قرار گیرد. به عبارت دقیقتر باید به بازار سرمایه در برابر این تغییرات فرصت داد و قضاوت درخصوص دستورالعمل جدید نحوه انجام معاملات زود است.معمولا هر دستورالعمل جدید در ابتدا با یکسری مقاومتهایی روبهرو میشود که در گذشته نیز با این موضوع به دفعات برخورد کردهایم. بهطور مثال در گذشته یکسری دستورالعمل درخصوص شرکتهای کارگزاری از سوی سازمان بورس ارائه شد که مخالفت جمع زیادی از فعالان و مدیران را به دنبال داشت اما با گذشت زمان بازار به این جمعبندی دست یافت که این دستورالعمل بسیار مفید بوده است.دستورالعملهای اخیر نیز همین شرایط را دارند و به مرور زمان مشکلات و اصلاحات مورد نیاز آن بروز خواهد کرد تا به پختگی و کارآیی مناسب برسد.
هر چند مسوولان بازار سرمایه قبل از اجرای این دستورالعملها درخصوص آنها اقدام به اطلاعرسانی کرده بودند، اما به نظر میرسد که این کار به اندازه کافی فراگیر نبوده و چنانچه این اطلاعرسانی و آمادهسازی فعالان بازار بهصورت گستردهتر و فراگیرتر صورت میگرفت، شاهد اعتراضات و انتقادات کمتری بودیم. ای کاش فرصت بیشتری در اختیار فعالان و معاملهگران بازار قرار میگرفت تا بتوانند درک بهتری پیدا کنند.یکی از مواردی که طی روزهای اخیر مورد بحث و انتقاد فراوان قرار گرفت موضوع حذف الزام شرکتها به ارائه پیشبینی درآمد هر سهم (EPS) از دستورالعمل اجرایی افشای اطلاعات شرکتهای ثبتشده نزد سازمان بورس و اوراق بهادار بود.بحث حذف پیشبینی سود در بسیاری از بازارهای بینالمللی امری متداول است و بحث جدیدی نیست که تنها مختص بورس ما باشد.
در حال حاضر بسیاری از فعالان بازار سرمایه از این تصمیم سازمان بورس ابراز نگرانی میکنند. در اینجا لازم است به این گروه یادآوری کنیم که در زمانی که اعلام EPS نیز داشتیم، کارشناسان به این بودجه اکتفا نمیکردند و بر مبنای مفروضات خود و اطلاعات موجود بر مبنای میزان فروش، بهای تمام شده و هزینههای مربوط به شرکتها، به ارائه تحلیل میپرداختند و سود تحلیلی را محاسبه میکردند و P/ E تحلیلی مبنای محاسبات آنها قرار میگرفت و به این ترتیب تصمیم به خرید و فروش سهم میگرفتند. مثال این موضوع را در مورد بسیاری از سهام مطرح در بازار دیدهایم. بهطوریکه در برخی مواقع سرمایهگذاران با EPS تحلیلی که با پیشبینی اعلام شده از سوی خود شرکت بسیار متفاوت بوده اقدام به خرید و فروش کردند و در بازه زمانی میانمدت و بلندمدت مشخص شده که این تحلیلها کاملا صحیح بودهاند.البته استدلال برخی مخالفان این است که ارائه پیشبینی سود از سوی خود شرکت میتواند دیدگاه مدیران شرکتها را نسبت به آینده شرکت آشکار کند که تا حدی منطقی بهنظر میرسد اما شاید بتوان با ارائه گزارش تفسیری مدیریت، نگرانی این گروه را برطرف کرد.متاسفانه در اکثر مواقع با این موضوع مواجه شدهایم که مدیران شرکتها با پیشبینیهای اشتباهی که از عملکرد خود ارائه میدهند، چه عمدا و چه سهوا، بازار و فعالان را دچار گمراهی میکنند. البته در ارائه این اطلاعات نادرست ممکن است اهداف گوناگونی از قبیل منافع شخصی، هموارسازی سود یا انتقال منافع بین سهامداران دنبال شود که میتواند ضرر و زیان هنگفتی برای سهامداران به دنبال داشته باشد.به نظر میرسد با برداشته شدن الزام به ارائه پیشبینی EPS، بخش عمدهای از انگیزه برخی مدیران شرکتها نیز در ارائه این قبیل پیشبینیهای نادرست از بین خواهد رفت.
این کار علاوه بر اینکه به کاهش فساد کمک خواهد کرد، به بالا رفتن سطح تحلیل بازار نیز منجر خواهد شد. کسانی که بر مبنای محاسبات سرانگشتی معامله میکنند باید بدانند که برای کسب بازدهی در بازار سهام باید زحمت کشید و تحلیل کرد. به نظر میرسد از این به بعد نقش تحلیلگران، شرکتهای مشاوره و سبدگردانها پررنگتر خواهد شد. به این ترتیب این نهادهای مالی قادر خواهند بود تا کارکردهای مناسب خود را ارائه کنند.البته در این میان نهاد ناظر باید مراقب بحث سوء استفاده از اطلاعات نهانی شرکتها نیز باشد و در این خصوص راهکار مناسبی ارائه دهد.ضمنا همان گونه که اشاره شد در شرایط کنونی هنوز بازار و فعالان بازار با این موضوع همگام نشده و به شرایط جدید عادت نکردهاند. شاید اگر سازمان بورس در یک دوره زمانی کوتاه این امر را به تاخیر میانداخت، شرایط بهتر میشد.
یکی از انتقادهایی که به نظر من هم منطقی است، در مورد اعلام نسبت P/ E است. تا قبل از دستورالعمل جدید P/ E آیندهنگر محاسبه و اعلام میشد اما اعلام P/ E گذشتهنگر و بر مبنای سود سال قبل چندان قابل استفاده و مفید نیست و ممکن است منجر به قضاوت اشتباه سرمایهگذاران بشود. در واقع پیشبینی روند سهام با توجه به تکیه بر دادههای گذشتهنگر برای سرمایهگذاری چندان قابل اتکا نیست.در پایان باید به برخی آثار مثبت این دستورالعملها از قبیل کاهش زمان توقف نمادها و افزایش نظم و ثبات در روند بسته شدن و بازگشایی نمادها نیز اشاره کرد.امید است شرکتها با تهیه گزارشهای تفسیری مدیریت، بتوانند گام موثری در راستای بهبود و افزایش کارآیی دستورالعمل مزبور بردارند. ضمن اینکه در گزارشهای عملکرد ۳ ماهه، ۶ ماهه و ۹ ماهه و مباحث مربوط به تولید و فروش و جزئیات عملکرد خود، اطلاعات به مراتب گستردهتری نسبت به گذشته ارائه دهند تا به این ترتیب بازار با گمراهی کمتری مواجه شود.
محمد کفاش
کارشناس بازار سرمایه
ارسال نظر