غفلت صاحبان آثار
در توضیح این دو دیدگاه غلط باید عنوان کرد که در کشور قانونی با عنوان حمایت از حقوق مولفان، مصنفان و هنرمندان وجود دارد که نزدیک به ۴۰ سال از عمر آن میگذرد (و بهرغم اینکه موضوعات مربوط به تکنولوژی دیجیتال و اینترنت در آن دیده نشده است)، با وجود این برای حمایت از تولیدکنندگان آثار، قانون خوب و مناسبی است. نکته اینجاست آن کسانی که موظف به حفظ آثار هستند، دولتها نبوده بلکه این صاحبان آثار هستند که مسوولیت مراقبت از تولیدات خود را بر عهده دارند. آثار فکری و هنری همچون هر کالای دیگری، حقوقی مادی دارد و همانطور که اگر فردی مالک اتومبیلی است، از حقوق خود در زمینه مالکیت آن دفاع میکند، صاحب یک شعر یا رمان یا یک اثر تحقیقی نیز از حقوقی مشابه برخوردار است. در نتیجه همچون زمانی که ماشینی مورد سرقت قرار میگیرد و صاحب آن برای پیگیری حقوق آن به نهادهای مربوطه مراجعه میکند، در اینجا نیز در صورت استفاده غیرمجاز از محصولات فرهنگی، تولیدکننده کالا است که باید در جهت احقاق حقوق خود گام بردارد. ولی متاسفانه در هنرمندان و نویسندگان ایرانی یا دیگر کسانی که این قبیل محصولات فرهنگی را تولید میکنند، تقریبا اراده جدی معطوف به عمل برای دفاع از حقوق مادی خود وجود ندارد و در تمامی ۴۰سالی که از عمر قانون حمایت از حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان گذشته است، شاید ۵۰پرونده هم در دادگستری تشکیل نشده باشد که کسی علیه دیگری [بر این مبنا] شکایت کرده باشد. مشکل اصلی، گروههای ذینفع هستند که برای دفاع از حقوق مادی خود اقدام نمیکنند. یک آلبوم موسیقی منتشر میشود و در کمتر از ۲۴ ساعت تمام تراکهای آن در اینترنت قابل دسترسی است و با این حال کسی خواهان تعقیب عامل این اقدام مجرمانه نیست. همین مسائل باعث میشود که دفاعی از صاحبان آثار انجام نشود.
در این بین سوالی که مطرح میشود این است که چه دلیلی وجود دارد صاحبان آثار اقدامی در این جهت انجام نمیدهند؟ دلیل این امر به اقتصادی نبودن بخشهای زیادی از نظام تولیدات کالاهای فرهنگی باز میگردد. در واقع کالای فرهنگی بهعنوان کالای اقتصادی در فرهنگ عمومی و حتی صاحبان آثار به خوبی تبیین نشده است. هر کجا که بیشتر شفافسازی صورت گرفته، پیگیری حقوق هم بیشتر شده است. بهعنوان مثال در سالهای اخیر صنعت سینما در این زمینه نسبت به بخشهای دیگر موفقتر عمل کرده است.
ضمن اینکه ناگفته نماند یکی دیگر از مهمترین دلایل عدم پیگیری صاحبان آثار به تحلیل هزینه و فایده آنها از پیگیری حقوقی بازمیگردد. ممکن است طولانی بودن روند پیگیری یا مواجهه با افرادی خاص از همکاران یا هر دلیل دیگری، تمایل صاحب اثر را نسبت به پیگیری حق خود کمرنگ کند. به هرصورت ممکن است بخشی از این ملاحظات درست باشد، اما بهصورت کلان و از نظر پیشبرد فرهنگ دفاع از حقوق مالکانه در کالاهای فرهنگی قطعا خلل ایجاد خواهد کرد. مساله مهم این است که اگر گروههای ذینفع اعم از انواع و اقسام آثار فرهنگی برای تحقق حقوق خود تلاش نکنند، حمایت از مالکیت معنوی در ایران ناممکن خواهد بود.
ارسال نظر