گروه بازرگانی- قرار بود با دکتر احمد ترک‌نژاد گفت‌وگویی «مشروح» داشته باشیم چنانکه مولانا گفته است:

سینه خواهم شرحه شرحه از فراق

تا بگویم شرح درد اشتیاق اما چنین نشد. دکتر ترک‌نژاد که در زمان دولت سیدمحمد خاتمی از دانشگاه به وزارت کشور رفت و با سمت استاندار کرمانشاه مشغول به کار شد، اکنون مدیرعامل شرکت سرمایه‌گذاری پارسیان و عضو هیات نمایندگان اتاق تهران است. می‌خواستیم تجربه موفق او را به عنوان یک استاندار بازخوانی کنیم که نشد. او حتی درباره وضعیت بانک پارسیان نیز سکوت کرد و هیچ سخن نگفت. وقتی نوار گفت‌وگو را به همین مختصر که می‌خوانید خلاصه کردیم، دیدیم انگار همه‌چیز در هاله‌ای از «نگفتن» گم شده و همان «شیر بی‌یال و دم و اشکم» معروف مانده است...

دکتر ترک‌نژاد می‌گوید: در تعاریف مدرن، هدف هر دولتی تامین رفاه عمومی است. به تعبیر دیگر برنامه‌های توسعه به همین سمت یعنی تحقق رشد اقتصادی و رفاه مردم حرکت می‌کند. اما این نکته را هم باید در نظر داشته باشیم که در هیچ جای جهان، دولت به تنهایی نتوانسته‌ رفاه عمومی را به وجود بیاورد و همواره بخش‌خصوصی کشورها، نقش تعیین کننده در این فرایند داشته‌اند.سخن این است که دولت متمرکز نمی‌تواند مجری توسعه اقتصادی باشد. او اتحاد جماهیر شوروی سابق را نمونه‌ای از دولت متمرکز می داند که با شعار سوسیالیسم، رشد اقتصادی را به تاخیر انداخت و فقر عمومی را جایگزین رفاه عمومی کرد و این تجربه نشان می‌دهد که میان شعار با واقعیت فاصله چنان است که حتی ارزش‌گذاری‌های آرمان گرایانه نیز ناکارآمد می‌شود و از اعتبار می افتد.

دکتر ترک‌نژاد نیز همچون بسیاری دیگر از فعالان بخش‌خصوصی در ایران معتقد به سامان‌دهی اقتصاد آزاد است. «البته باید بر این موضوع تاکید کنم که اقتصاد آزاد به معنای تئوریک آن در هیچ کجای دنیا اتفاق نیفتاده ولی در برخی کشورها جریان رقابت به گونه‌ای طراحی و اجرا شده که بخش‌های خصوصی فضای تولید و تجارت را در اختیار دارند و نقش دولت‌ها صرفا در وظایف حاکمیتی و نظارتی خلاصه شده است. تلقی غالب این است که دولت باید شرایط را برای رقابت برابر فراهم آورد و سایه امنیت واقعی را در محیط‌های کسب و کار بگستراند. به تعبیر این عضو هیات‌نمایندگان اتاق تهران، مقدمات و مقومات بخش‌خصوصی چند دهه است که در دنیا شکل گرفته و تجربه کشورهای توسعه‌یافته نیز تردیدی باقی نمی‌گذارد که باید به دنبال این چرخ رفت.» اما او به بیانی طنز‌آمیز یک نکته حساس را پیش می‌کشد: اگر ما این تجربه‌ها را نبینیم و بخواهیم چرخ را از نو بسازیم نه تنها از دایره توسعه بیرون می‌افتیم بلکه در واقع برمی‌گردیم به نقطه صفر اقتصاد و تولید و تجارت. یعنی هیچ اعتقادی به تجربیات بشری نداریم.دکتر ترک‌نژاد این ضرب‌المثل زیبا و پرمعنای فارسی را شاهد مثال می‌آورد که «آزموده را آزمون خطا‌ست». با این حال می‌گوید: ما در کشور دچار این مساله‌ایم، ریشه‌های تاریخی هم دارد. بسیاری مثال‌ها می‌توان آورد که نشانگر همین رویکرد تکراری و تراژیک است.او دولت اسلامگرای ترکیه را نمونه‌ای از دولت‌های موفق در منطقه می‌داند که الگوهای کارآمد رشد اقتصادی را برگزیده و به توفیق چشمگیر نیز رسیده است: «ما از یکسو خوشحال هستیم که همفکران دینی‌مان این چنین عمل کرده‌اند و از سوی دیگر، غصه می‌خوریم که چرا ما به آن نتایج نرسیده‌ایم. مساله این است که آنها حتی دنبال تجربه‌های شکست‌خورده نرفته‌اند و کپی‌برداری هم نکرده‌اند. به بخش‌خصوصی میدان دادند و راه رشد اقتصادی را هموار کردند، اما ما کدام تجربه را معیار قرار داده‌ایم؟

دکتر ترک‌نژاد در ادامه این جملات به پرسشی می‌رسد که بسیار تکرار شده اما هنوز طنین زنده‌ای دارد:‌ من فکر می‌کنم ما به خصوصی‌سازی اعتقاد نداریم.