تکرار بحران غذا در جهان
دبیرکل کانون صنایع غذایی: بحران جهانی فقط یکی از علل افزایش قیمت مواد غذایی در کشور است
گروه بازرگانی - سازمان خوار بار و کشاورزی (فائو)، برنامه جهانی غذا (WFP) و صندوق بین المللی توسعه کشاورزی (IFAD) نسبت به افزایش قیمت مواد غذایی در جهان و تکرار بحران سال‌های پایانی دهه اول میلادی هشدار دادند.

در این شرایط، دبیرکل کانون صنایع غذایی کشور معتقد است: بحران جهانی غذا تنها یکی از عوامل افزایش قیمت غذا در ایران است که بی توجهی به سایر عوامل، تلاش مقطعی برای درمان موقت و غفلت از شناسایی تبعات آتی این بحران می‌تواند امنیت غذایی کشور را با چالش مواجه کند.
آن طور که سازمان‌های بین‌المللی مرتبط با صنعت غذا هشدار داده‌اند؛ خشکسالی‌های تابستان سال‌جاری میلادی، موجب از بین رفتن بخش بزرگی از محصولات در سراسر جهان و افزایش چشمگیر قیمت‌ مواد اولیه و نهاده‌ها از جمله ذرت، گندم و سویا شد که این موضوع، هراس‌های فزاینده از تکرار بحران غذایی جهانی سال ۲۰۰۸-۲۰۰۷ را پدید آورده است.
بانک جهانی هفته گذشته در گزارشی اعلام کرد: با توجه به تاثیر خشکسالی بر کاهش حجم تولید ذرت و سویا در آمریکا، قیمت‌های جهانی غذا، 10 درصد در ماه ژوئیه رشد کرد و شرایط مشابه در کشورهایی چون روسیه، اوکراین و قزاقستان نیز به تولید نهاده‌ها به ویژه گندم که یکی از مهم‌ترین آنها است، آسیب زده است.
نهادهای غذایی سازمان ملل، آب و هوای نامساعد را عامل افزایش جهانی قیمت‌های غذا طی پنج سال گذشته دانسته‌اند و در عین حال تاکید کرده‌اند که فرصت‌طلبی‌های مالی و احتکار مواد غذایی به ویژه مواد اولیه نیز در افزایش و نوسان قیمت‌ها تاثیرگذار بوده است.
البته بالا رفتن قیمت جهانی غذا پس از آنکه به رکورد بالایی در اوایل سال 2011 رسید، مورد توجه جهانی قرار گرفت و به نگرانی‌ها نسبت به کمبود مواد غذایی مورد نیاز در جهان دامن زد. نهادهای زیرمجموعه سازمان ملل در این باره می‌گویند؛ بالا رفتن قیمت غذا در جهان بیشتر بر کشورهای متکی به واردات و مردم فقیر فشار وارد می‌کند؛ اگرچه کل جهان در برابر شوک‌های قیمت غذا آسیب پذیر است، زیرا تولید جهانی غلات برای برآورد تقاضای رو به رشد برای غذا، خوراک دام و سوخت کافی نبوده است.
کارشناسان بر این اساس تاکید کرده‌اند که تولید غذای پایدار باید در کشورهای فقیر و واردکننده بزرگ مواد غذایی ترویج شود تا غذای بیشتری در بازارهای محلی موجود باشد، مشاغل و درآمد بیشتری فراهم شود و در مجموع، از اتلاف یک سوم غذای تولیدی در جهان نیز جلوگیری شود.
به اعتقاد نهادهای غذایی سازمان ملل، اقدام فوری برای اطمینان از بحرانی نشدن افزایش قیمت‌های غذا مورد نیاز است و این موضوع باید به طور جدی در دستور کار مسوولان کشورهای مختلف قرار گیرد.
رفع بحران با سرمایه گذاری
در این باره، «ابوالحسن خلیلی»، دبیرکل کانون صنایع غذایی ایران و عضو هیات نمایندگان اتاق بازرگانی، صنایع و معادن تهران، با بررسی اوضاع کنونی غذا در جهان و بحرانی که ممکن است در پی بالا رفتن قیمت‌ها پدید آید، وضعیت صنایع غذایی و قیمت غذا در ایران را این چنین تحلیل می‌کند:
این روزها هر بار که مصرف‌کنندگان برای تامین غذای خود به فروشگاه‌ها مراجعه می‌کنند، با قیمت‌های جدیدی مواجه می‌شوند و پس از قدری این پا و آن پا کردن، سبد کوچک‌تری از مواد غذایی را خریداری می‌کنند و به خانه می‌برند. این روند که امنیت غذایی و روانی خانوارها را توامان تهدید می‌کند، حاصل مجموعه ای از عوامل است که بخشی از آنها ریشه در اقتصاد ایران دارد و برخی دیگر ناشی از بحرانی است که امروزه از آن به عنوان «بحران جهانی غذا» یاد می‌شود.
به رغم آنکه بحران جهانی غذا پدیده‌ای جهان‌شمول است که مشخصات و عوارض خاص خود را دارد، مصرف کننده ایرانی کمتر از آن چیزی می‌داند یا می‌خواهد که بداند؛ چرا که آن را تنها بهانه‌ای برای توجیه گرانی‌های روز به روز قیمت غذا در کشور می‌انگارد و بس.
همان طور که گفته شد، بحران جهانی غذا تنها یکی از عوامل افزایش قیمت غذا در ایران است که بی توجهی به سایر عوامل، تلاش مقطعی برای مسکن درمانی و غفلت از شناسایی تبعات آتی این بحران می‌تواند امنیت غذایی کشور را با چالش جدی مواجه سازد. قبل از تبیین دقیق آنچه در کشور در حال رخ دادن است، بد نیست بدانیم که طی سه ماه گذشته، بهای ذرت در ایالات متحده آمریکا ۲۹ درصد، گندم ۴۱ درصد و سویا ۱۷ درصد افزایش یافته و این در حالی است که وزارت کشاورزی این کشور پیش بینی کرده که در سال آینده، بهای مواد غذایی تنها ۴ درصد (بله درست خوانده اید!) بالا خواهد رفت. یعنی در دیگر مناطق دنیا نیز بحران جهانی غذا قیمت مواد غذایی را افزایش می‌دهد، اما همه فشار افزایش قیمت ذرت، گندم و سویا به مصرف‌کنندگان منتقل نمی‌شود.
اینجا است که مصرف کننده ایرانی حق دارد از خود و از ما بپرسد چه تفاوتی بین اینجا و آنجا وجود دارد؟
بخش کشاورزی ایران که سال‌ها است از سرمایه‌گذاری اندک رنج می‌برد، تامین کننده بخش مهمی از محصولات کشاورزی مورد نیاز برای تولید غذای ایرانیان است که به واسطه بی توجهی یاد شده، بهره‌وری در آن پایین است و قیمت محصولات تولید شده در آن ذاتا بالا!
بخش دیگر (ولی مهمی) از محصولات کشاورزی ایران از طریق واردات تامین می‌شود که قیمت آن حداقل به سه دلیل در حال افزایش است. نخست «بحران جهانی غذا»، دیگر «افزایش قیمت ارز» و در آخر، «محدودیت‌های بین المللی.»
محصولات کشاورزی گران در صنایع غذایی کشور که در حدی پایین تر از ظرفیت خود در حال تولید هستند، تبدیل به غذای گرانی می‌شود که از یک سو سبد غذایی مصرف کننده را کوچک کرده و از دیگر سو، با ناخرسندی فریاد مصرف کننده، دستگاه‌های ناظر دولتی را فعال‌تر می‌کند که سعی در رفع مشکل کنند، اما همین مداخله با افزایش هزینه مبادله برای تولیدکنندگان غذا و کاهش تقاضای ناشی از افزایش قیمت، نه تنها هزینه تولید در صنایع غذایی را افزایش می‌دهد، بلکه انگیزه احتمالی آنها برای سرمایه‌گذاری در تولید محصولات کشاورزی را نیز از میان می‌برد و اگراین چرخه که شمای کلی آن را در نمودار می‌توان مشاهده کرد، شکسته نشود، تصویری جز خسارت بیشتر به کشاورزی و صنایع غذایی و افزایش شدیدتر قیمت‌های غذا و در نهایت تهدید امنیت غذایی کشور پیش رویمان نخواهد بود.
نقطه آغاز شکستن این چرخه پذیرش اصول علم اقتصاد و گردن گذاشتن به آنها است، بنابراین در آغاز باید با به سامان کردن اقتصاد کلان کشور و ثبات بخشی به متغیرهای اساسی اقتصاد مثل نرخ ارز و تدبیر عاجل برای محدودیت‌ها، از تشدید آثار بحران جهانی غذا در داخل کاست. سپس آن گاه با بهبود فضای کسب و کار در کشور به طور عام و در بخش کشاورزی به طور خاص تلاش کرد، همچون بسیاری از کشورهای جهان از جمله آمریکا و اروپا از افزایش قیمت ناشی از بحران جهانی غذا به عنوان محملی برای افزایش انگیزه برای سرمایه‌گذاری در کشاورزی کشور استفاده کرد؛ چرا که در چنین صورتی، نه تنها قیمت تمام شده محصولات کشاورزی داخلی کاهش می‌یابد، بلکه با کاهش نیاز به واردات، آثار بحران جهانی غذا بر کشور محدودتر می‌شود.
برای انجام این مهم قطعا باید بتوان روی سرمایه‌گذاری صنایع غذایی در تولید محصولات کشاورزی تکیه کرد، اما نمی‌توان انتظار داشت که با تداوم شیوه‌های فعلی، صاحبان صنایع غذایی بتوانند به چیزی جز تلاش برای بقا بیندیشند. تلاش برای بقا به جای تلاش برای پیدا کردن یک نقطه تعادل جدی؛ یعنی اینکه «در بر همان پاشنه سابق می‌چرخد!»