پایان تلخ کارخانه تولید جوراب
او سود بهدست آمده را در کارخانه سرمایهگذاری کرد، بهطوری که تعداد ماشینهای آن از مرز صد دستگاه گذشت. محصول کارخانه به علت مرغوبیت و تنوع فراوان مورد استقبال بنکداران و مغازهداران قرارگرفت. فروشگاههایی در سطح تهران برای عرضه مستقیم کالا افتتاح شد و فروش شرکت به مقدار زیادی افزایش یافت، بهطوری که مساحت کارخانه به دلیل بزرگشدن واحدهای مختلف جوابگوی تقاضا نبود؛ به همیندلیل در زمینی در کیلومتر ۷ جاده کرج با مشارکت ۵۰درصدی سیدجلالساداتتهرانی (سه دانگ بهنام سه دختر) و ۵۰درصدی رکنالدین خریداری و کارخانه مجهزی در آن ساخته شد. در این محل، ماشینآلات مدرنتری وارد شد. همچنین مقدار تنوع و کیفیت تولیدات افزایش یافت. در این زمان استارلایت بهعنوان یکی از کارخانههای شاخص کشور در زمینه عرضه جوراب شناخته شد، پس از انقلاب نام شرکت استارلایت به شرکت تولیدی آسیا تغییر یافت. سیدجلال ساداتتهرانی در دههشصت تلاش بسیاری کرد تا اثبات کند که مجرم اقتصادی نیست و نشان دهد که او این سرمایه قابلتوجه را ۴۷سال پیش، قبل از موقعیت اداری پسرش بهدست آورده است. ثروت ساداتتهرانی قبل از اینکه پسر وی در سالهای۱۳۴۲ تا ۱۳۴۷ مسوولیتی در وزارت اقتصاد بهعنوان معاون داشتهباشد شامل چندین مغازه، پاساژ و ساختمان کارگاه جوراببافی و کارخانه تولید تریکو میشد؛ این دارایی را در نتیجه تلاش خود و مشارکت دو پسر تحصیلکردهاش شمسالدین و ضیاءالدین بهدست آورده بود.
پس از انقلاب شرکت پخش جوراب به بنیاد مستضعفان واگذار شد و این بنیاد مالک ۶۰درصد سهام شرکت شد. مدیرعامل پخش، به علت سوءاستفاده بیش از ۲۰میلیونتومان در سال۱۳۶۷ به خارج از کشور فرار کرد. از سال۱۳۵۸ چهلدرصد از سهام شرکت به بنیاد مستضعفان و بقیه سهام به سازمان صنایع ملی واگذار شد. در اواسط دههشصت، ۴۰درصد سهام مصادره شده بهطور بلاعوض به موسسه الهادی واگذار شد، پس از مدتی موسسه الهادی ۶۰درصد سهام را از سازمان صنایع ملی خریداری کرد. شرکت استارلایت حدود ۱۰درصد تولیدات خود را از طریق پخش جوراب و بقیه آن را از طریق بازار توزیع میکرد. از سال۱۳۶۵ مدیریت آن در دست موسسه الهادی بود. کارخانه طی چند سالزیان داد و بهتدریج کارگران را بازخرید کرد.
به این ترتیب یکی از بزرگترین کارخانههای تولید جوراب کشور از اوایل دهه۸۰ تعطیل شد. دو فرزند سیدجلال، پس از فارغالتحصیلی از آمریکا در واحدهای صنعتی و تجاری پدر بهعنوان مدیر مشغول فعالیت بودند. شمس الدین از سال۱۳۴۲ به مدت ۱۵ سالو ضیاء الدین از سال۱۳۴۶ به مدت ۱۱ سالاین سمت را داشتند.
رکنالدین متولد ۱۳۱۰ تحصیلکردهترین فرزند خانواده بود. وی در دوران مدرسه و دانشگاه از شاگردان ممتاز بود. در مقطع لیسانس اقتصاد از دانشگاه تهران با نمرات عالی فارغالتحصیل شد (سالهای
۱۳۳۲-۱۳۲۸.) در همین دوران با پدرش در فعالیتهای اقتصادی مشارکت داشت و توانست با گرفتن بورس به آمریکا برود، پس از دریافت مدرک فوقلیسانس MBA و دکترا از دانشگاه نیویورک مدتی در دانشگاه نیویورک تدریس کرد و پس از ۶ سال، در سال۱۳۳۸ به کشور بازگشت. مدت چهار سالدر دبیرخانه اقتصاد کار میکرد؛ در عینحال با پدرش در کارهای اقتصادی مشارکت داشت (سالهای ۱۳۲۲ تا ۱۳۳۸.) به همیندلیل بخشی از دارایی خانوادگی بهنام پدر و رکنالدین بود.
به علت تعهدی که به دولت بابت بورسیه داده بود در دبیرخانه شورای اقتصاد با سمت مشاور بهکار پرداخت.
با انحلال شورا در وزارت بازرگانی بهعنوان مشاور اقتصادی مشغول بهکار شد. در سال۱۳۴۲، با ادغام وزارت بازرگانی با صنایع و معادن، وی مدیرکل بازرگانی خارجی وزارت اقتصاد شد.