خالق خاطرات شیرین
در امور اداره شرکت - خصوصا در بحران ماههای اول پس از پیروزی انقلاب - کمتر ملاحظهکار بود. در تجزیه و تحلیل مسائل شرکت از مدیرانش درک دقیقتری داشت، با اینوجود گاهی، در شرکت کلاهبرداری میشد. یک کارشناس انگلیسی، ماشینهای دستدوم و کهنه را بهعنوان ماشین نو به شرکت فروخت؛ او مجبور شد آن ماشینآلات را کنار بگذارد و دوباره به واردات ماشینهای نو اقدام کند. با اینکه روزی بهطور متوسط ۱۲ ساعت کار میکرد، میگفت ایروانی حدود ۱۴ ساعت کار میکند.
وی در دو دههاز فعالیت صنعتیاش در تربیت نسلی از نیروهای ماهر و مدیر نقشی اساسی داشت. در اوایل دههبیست با دختر قائممقام رفیع از مقامات ذی نفوذ سیاسی، ازدواج کرد. حاصل این ازدواج، دو دختر و دو پسر بود. یکی از دخترانش مدتی در بخش تولید لوازم آرایش کار میکرد. در زمان انقلاب، کشور را ترک نکرد و همچنان در کارخانه حضور داشت. وقتی گروه مینو مشمول لیست ۵۱نفره قانون حفاظت صنایع نشد، خسروشاهی با اطمینان به اداره شرکت پرداخت. در دوره انقلاب کارخانههای اطراف کرج بهشدت از نظر رفاهی و سیاسی، از همدیگر متاثر بودند. هنگامی که یکی از واحدهای صنعتی به دلیل مسائل صنفی و سیاسی تعطیل میشد، بر صنایع دیگر نیز تاثیر میگذاشت. شرکت مینو به علت نزدیکی به برخی از کارخانههای کوچکتر در مسائل سیاسی انقلاب از آنها متاثر بود اما مشکل در تفاوت حجم کاری شرکتها بود. هزینه اعتصابها برای مینو بسیار زیاد بود؛ چراکه شرکتهای کوچک کمتر از ۵۰ پرسنل داشتند؛ اما مینو بیش از دوهزار نیرو داشت. در همین زمان روسای مینو، از یک روحانی بلندمرتبه در مشهد مجوز گشودن بخشی از کارخانه را گرفتند؛ پس از آن تمام کارخانه دوباره وارد فعالیت تولیدی شد. بهمن ۱۳۵۷ کارخانه به مدت یک هفته تعطیل شد. در بهار و اوایل تابستان ۱۳۵۸، بر اثر بحران کارگری دادستان انقلاب یک نفر را از سوی نهادهای دولتی مسوول اداره کارخانه کرد. شرکت مینو مشکلی با نظام بانکی در مورد عدمپرداخت بدهی نداشت. مینو حتی در روزهای بحرانی انقلاب که انقلابیون عمدتا میگفتند بدهی بانکها را نپردازید، تمام بدهیاش را بموقع میپرداخت؛ به همین دلیل گروه مینو در لیست ۵۰نفره قانون حفاظت صنایع، مشمول هیچیک از بندهای وابستگی بدهی بانکی و صنایع مادر نبود و بر این اساس تحتکنترل دولت قرار نگرفت.
در فضای سیاسی انقلاب، همه معیارهای متعارف - از جهت کیفیت تقاضاهای پرسنل - تغییر کردهبود. با هر خواستهای موافقت میشد، خواستهای دیگر مطرح میشد. این تقاضاها در زمانیکه نظام بازار برگشت سرمایه و تقاضا مختل شده و منابع شرکت کاسته و درخواستهای رفاهی افزایشیافته بود، موجب میشد صاحبان صنایع و مدیران در برابر برخی از این تقاضاهای رفاهی مقاومت کنند. در شرایط رادیکالی انقلاب نقش گروههای چپ در تشدید این رویکرد و فقدان فضای قابل فهم از هر دو سو بر شدت این بحران میافزود. کارگران میگفتند سود وامهای گرفتهشده را نباید پرداخت. خسروشاهی میگفت وقتی شرکت به بانک سود میپردازد، چگونه از کارگران سود نگیرد. فشار روز افزود تعدادی از کارگران تندروی اوایل انقلاب، همراه با فضای سیاسی خاص آن دوران، زمینه خروج وی از کشور را تشدید کرد. او پس از آن به سوئیس رفت و در زمینه خرید و فروش ارز و سهام فعال بود. خسروشاهی طی دوران اقامتش در اروپا به فعالیت صنعتی نپرداخت. از نظر سبک زندگی، سعی میکرد الگویش، نمایش ثروت نباشد. با اینکه صاحب ثروت بود اما از سوارشدن بر ماشینهای گرانقیمت خودداری میکرد زیرا نمایش ثروت را موجب تحریک احساسات منفی نیروی کار و جامعه فقیر میدانست. یک خودروی آریا داشت، حتی در خانهاش خدمتکار دائمی نداشت و در بسیاری مواقع، همسرش شخصا پذیرای مهمانان بود. در اوایل دههپنجاه، فعالیت صنعتی در ایران شتاب پیدا کرد؛ از اینرو شرکتها با مشکل کمبود کارگر مواجه شدند. در مواردی کارگر از اراک میآوردند و برخی کارگران عراقی را جذب شرکت کردند. شرکت مینو سعی میکرد علاوهبر بیمهکردن کارگران، حقوق قانونیشان را به آنها بپردازد. سرویس ایاب و ذهاب نیز از سال۱۳۵۱ برای کارکنان برقرار بود. هنگامی که بخش تازهای به واحد تولیدی اضافه میشد، میپرسید: چند نفر شاغل به این واحد اضافه میشود؟ وقتی پاسخ میشنید که برای مثال صد نفر، با خوشحالی میگفت: پس صد نفر نانخور به مجموعه اضافه شد.
تعدادی از کارکنان شرکت دختر بودند. مدتی اتوبوس کارکنان زن و مرد از یکدیگر مستقل بود. در اتوبوس، مشکل گفتوگوهای غیرعرفی بین کارکنان مرد وجود داشت. برای حل این مشکل، اتوبوس خانمها و آقایان ادغام شد و به این وسیله از کاربرد سخنان غیراخلاقی در فضای اتوبوس جلوگیری بهعمل آمد. در مورد سوءاستفاده جنسی، شرکت بهشدت حساس بود. مدیران، عموما پیگیری میکردند که سرپرستان از قدرت خود سوءاستفاده نکنند. در عینحال گاهی فضای آشنایی و دوستی، منجر به ازدواج کارکنان با یکدیگر میشد.
خسروشاهی مدتی نیز به توزیع پودر شوینده پرداخت. او پودر را در قوطیهای مخصوص بستهبندی و به بازار عرضه میکرد. بعدها واحد قوطیسازی و چاپ راهاندازی شد که محصولات شرکت را بستهبندی و توزیع میکرد. علاوهبر اینها، شیرخشک شرکت نستله را در ایران توزیع میکرد. به روایت یکی از مدیران، خسروشاهی قبل از تاسیس شرکت مینو، آب نبات و بیسکوئیت را از انگلیس وارد میکرد. نام او بهعنوان یکی از موسسان شرکت علاءالدین ذکر میشود که با سرمایهگذاری مشترک یوسف خویلو، مسعود پورقدیری و سه انگلیسی تاسیس شدهبود. این شرکت در سال۱۳۳۷ با سرمایه ۲۲۰میلیونریال و ۱۸هزار مترمربع زیربنا در کیلومتر ۱۴ جاده کرج تاسیس شد. کار آن تولید بخاری و اجاق خوراکپزی بود. شرکت پارس مینو در ۱۶ آبان ۱۳۳۸ بهمنظور تولید مواد غذایی و دارویی در کیلومتر۱۰ جاده مخصوص کرج با شماره ثبت ۶۹۸۰ شروع به فعالیت کرد. مساحت کل کارخانه ۲۲۳هزار و ۳۰۰ مترمربع و زیر بنای آن تا سال۱۳۵۶ به ۷۰هزار مترمربع گسترش یافت. شرکت در سال۱۳۴۷ به سهامی خاص و در سال۱۳۵۳ به سهامی عام تبدیل شد تا وارد بورس شود. حجم سهام معاملهشده در سال۱۳۵۴ بیش از ۱۰۶هزار سهم بود که سازمان گسترش، ۵۰درصد آن را خریداری کرد.