در این دوران، هنوز حجم فعالیت دارویی آنها نسبت به سایر فعالیت‌های تجاری اندک بود؛ زیرا سود اصلی نصیب عمده‌‌‌‌‌‌‌‌فروش‌ها می‌‌‌‌‌‌‌‌شد؛ به همین دلیل تصمیم گرفت کار عمده‌‌‌‌‌‌‌‌فروشی را نیز خود به عهده بگیرد. در همین زمان دفتر نمایندگی در آمریکا را تاسیس کرد و نمایندگی بیشتری از شرکت‌های دارویی آمریکا به‌‌‌‌‌‌‌‌دست آورد. در این زمان برای اولین‌بار بود که خانواده خسروشاهی به‌فروش مستقیم دارو اقدام کردند. فروش دارو در روزهای اول از بیست‌هزار‌ریال بیشتر نبود. این حجم معامله، سهم ناچیزی از فعالیت شرکت را تشکیل می‌داد؛ اما کم‌کم گسترش یافت و به‌تدریج کل عملیات شرکت خانوادگی را تحت‌الشعاع قرار داد. آنها با ترجمه بروشورها، تهیه خلاصه‌ای از کارکردهای دارو، آموزش ویزیتورهای دارویی، بازدید از کارخانه‌های سازنده دارو در خارج از کشور، مشارکت در دوره‌های مدیریت و بازاریابی کارخانه‌های دارویی، به امر سازماندهی برنامه‌ریزی و بازدهی در کارها و هدایت نیروی انسانی توجه بیشتری کردند. همین نکات نقش موثری در توسعه فعالیت دارویی آنها و به‌دست آوردن سهم بیشتری از بازار داشت.

در بخش دارویی بر انتخاب ویزیتور و سیستم فروش، تاکید بیشتری می‌شد. ویزیتورهای دارویی عموما دارای مدرک دکترای داروسازی یا لیسانس و افرادی امانت دار و صادق بودند که از بین خانواده‌های درستکار انتخاب می‌شدند. آنها هر روز تعدادی از نمونه‌های دارویی را که ارزش زیادی داشت به پزشکان و بیمارستان‌ها می‌دادند تا آنها را استفاده کنند و در صورت اطمینان، به خرید آن اقدام کنند. در ابتدا سیستم کنترلی، غیر‌از اخلاق و درستکاری آنها وجود نداشت. روابط احترام آمیز ویزیتورها با افراد تحصیلکرده، سبب علاقه بیشتر آنها به‌کار و توسعه فعالیت شرکت شد. در مراحل بعدی روش کار گروهی، سیستم تفویض اختیارات، کنترل و الگوی مدیریت شرکت مورد‌توجه قرارگرفت. گفت‌وگوی آزاد بین مدیران و همکاران در مورد نحوه فعالیت شرکت، انتقاد از کار یکدیگر، تحمل همدیگر در نقد و برخورد ایده‌ها و افکار، منجر به نوآوری و اصلاح امور شرکت شد. با استفاده از الگوی کار جمعی، زمینه انتخاب نیروهای کارآمد برای پست‌های مدیریتی فراهم می‌شد. سیستم فروش دارو در ایران پیش از فعالیت این گروه مبتنی بر مراجعه داروخانه‌های تهران و شهرستان‌ها به عمده‌فروش‌های دارو بود. کاظم خسروشاهی پس از مشاهده سیستم فروش دارو در شرکت‌های آمریکایی تصمیم گرفت مدل بازاریابی دارو را در ایران تغییر دهد. در هر استان دفتر پخش انبار و حمل به وسیله کامیون و گاراژ برای کامیون‌ها به‌وجود آمد و در هر استان، ویزیتور دارویی، مدیر و سرپرست انتخاب کرد.

در سال‌۱۳۵۶ بیش از چهل‌هزار داروخانه، مغازه و فروشگاه، در سراسر ایران محصولات دارویی وسایل بهداشتی آرایشی و غذایی این گروه را پخش می‌کردند. همه این فعالیت‌ها توسط واحدهای کامپیوتری شرکت درمرکز، کنترل می‌شدند. این سازمان به پیشرفت گروه البرز کمک بسیار زیادی کرد. هنگامی که آنها نمایندگی واردات کالایی را می‌گرفتند یا کالایی را تولید می‌کردند، سازمان فروش به آسانی قادر به پخش و فروش آن کالا بود و از این جهت، عموما از رقیبانشان مجهزتر بودند و پیشرفت بیشتری در فروش کالای خود داشتند. در فاصله سال‌های ۱۳۲۵ تا ۱۳۳۶ بیشتر فعالیت کاظم و نصر‌الله خسروشاهی در حوزه دارو متمرکز بود. جواد و مجید خسروشاهی انواع پارچه از آلمان، چینی‌آلات از ژاپن و ظروف شیشه‌ای از آمریکا وارد می‌کردند. مهندس محمد خسروشاهی نیز در هامبورگ آلمان دفتر بازرگانی داشت و با شرکت خانوادگی در ایران همکاری می‌کرد. به علت گسترش فعالیت دارویی و سودآوری بیشتر آن - نسبت به سایر بخش‌های تجاری ـ برادران خسروشاهی در اواسط دهه۳۰ تصمیم گرفتند فعالیت خود را در بخش دارویی و بهداشتی متمرکز کنند به همین دلیل، سرمایه خود را از سایر بخش‌های وارداتی به حوزه دارویی آوردند.

در سال‌۱۳۳۶ قانون استفاده از تجدید ارزیابی از پشتوانه اسکناس برای ‌دادن وام‌های صنعتی تصویب شد. خانواده خسروشاهی احساس کردند اگر از موقعیت فعلی استفاده نکنند، چه بسا سایر رقیبان بر آنها پیشی بگیرند و واردات دارو محدود شود و آنها از صنعت دارو و نمایندگی‌های آن  با همه امکاناتی که در نظام توزیع به‌وجود آورده بودند حذف شوند؛ همچنین تنوع محصولات در دارو و وسایل بهداشتی از ضررهای احتمالی جلوگیری می‌کرد.   سودآوری یک یا چند محصول ضرر و زیان محصولات دیگر را جبران می‌کرد. برادران خسروشاهی از بسته‌بندی و ساخت‌های ساده شروع کردند و با گسترش حجم فروش، به تولید مواد اولیه دارویی اقدام‌ کردند. ارتباط طولانی و خوب با کارخانه‌های صابون‌سازی برادران خسروشاهی را امیدوار کرد با آنها در تاسیس کارخانه همکاری کنند. در این زمان دکتر نصر‌الله در آمریکا به‌سر می‌برد. او توانست اعتماد شرکت ماکون رابینز را برای همکاری در تاسیس کارخانه جلب کند؛ به شرط آنکه حق‌لیسانس را به آن کارخانه بپردازند.

در ابتدا داروهایی تولید می‌کردند که ارزان، سنگین‌وزن و کمتر نیازی به نسخه پزشک داشته‌باشد؛ مثل شربت سینه، محلول‌های چشمی و انواع ویتامین‌ها. در دو سال‌اول، شرکت با زیان مواجه شد، زیرا داروهای وارداتی، معاف از عوارض گمرک و سود بازرگانی بودند؛ اما واردات مواد اولیه دارویی، شیشه، کارتن و مواد بسته‌بندی مشمول عوارض گمرکی و سود بازرگانی بودند، در نتیجه داروهای ساخت ایران گران‌تر از داروی وارداتی بود، پس از مذاکره با دکتر اقبال (نخست‌وزیر) وی را قانع کردند که در سال‌آینده مواد دارویی نیز از عوارض گمرکی معاف شود، اما شرکت همچنان با زیان مواجه بود؛ زیرا وزارت بهداری با هرگونه محدودیت در وارد‌کردن محصولات مشابه داخلی مخالف بود؛ به همین دلیل شرکت تصمیم گرفت در کوتاه‌مدت روند تولید دارو را توسعه ندهد و در عوض به وارد‌کردن دارو بپردازد. در همین زمان برای استفاده از سازمان فروش ظرفیت تولیدی گروه و نیروی انسانی خط‌تولید را به سمت مواد بهداشتی، شامپو، کرم دست و صورت، رنگ مو و... سوق داد و برای این کار از دانش شرکت‌های آلمانی، استفاده کرد. واردات این محصولات محدود بود و عوارض و سود بازرگانی زیادی داشت.