اهمیت روابط پایدار ایران با اوراسیا
در این رابطه، حتی پیش از روی کار آمدن دولت سیزدهم و وقوع تغییرات ساختاری در سیاستهای منطقهای و بینالمللی ایران، همکاری با کشورهای همسایه و به موازات آن گسترش روابط با روسیه و کشورهای اقماری آن در منطقه اوراسیا بهعنوان یک سیاست راهبردی موردتوجه قرار میگرفت و دولت گذشته بهطور جدی به گسترش روابط با کشورهای اقماری روسیه در قالب کشورهای عضو اتحادیه اوراسیا همت گماشت و سفرهایی را هم در این رابطه به کشورهای یادشده انجام داد.
ماحصل این تلاشها به امضای قرارداد لغو تعرفههای فیمابین ایران و اتحادیه یادشده منجر و باعث گسترش بیش از پیشروابط تجاری میان تهران و اتحادیه اوراسیا شد. همان هنگام این پرسش مهم مطرح شد که آیا ایران توانایی و ظرفیت استفاده از این فرصت بزرگ و بازار گسترده را دارد؟ نکته مهم اینکه طبق دیدگاههای مطرحشده در نشستهای بینالمللی، کارشناسان بر توجه به همکاری با کشورهای شرق آسیا که به اقتصادهای نوظهور موسوم هستند، تاکید میکنند. در گذشته نیز کشورهایی مانند تایوان، کرهجنوبی و ژاپن که به اژدهاهای کوچک معروف بودند، مقصد سرمایه و تجارت بسیاری از کشورهای توسعهیافته و غربی شدند و هماکنون کالاهای مهمی از کمپانیهای غربی و اروپایی در این کشورها بهطور مشترک تولید میشوند که این تولید مشترک یا تولید در سرزمین دیگر، رفتهرفته باعث توسعهیافتگی ملموس و رشد اقتصادی این کشورها شده و اکنون تایوان، ژاپن و کرهجنوبی بهعنوان اقتصادهای توسعهیافته و پیشرو مطرح هستند.
لذا نه فقط چین و سایر کشورهای شرق آسیا که کارشناسان اقتصادی اروپایی و آسیایی همکاری با اقتصادهای نوظهور چه در اوراسیا و چه در آسیای جنوبشرقی را توصیه میکنند، بلکه تهران به همکاری با همسایههای مجاور خود در حاشیه جنوبی خلیجفارس و عراق و افزون بر آن به لایههای دوم همسایگان خود یعنی سوریه و... تمرکز دارد که این موضوع طیف گسترده و متنوعی از شرکای اقتصادی را برای کشورمان پدید خواهد آورد. در تمام این روابط به نحو کامل برای جایگزینی پول ملی و دستکم یک ارز مرضیالطرفین بهجای دلار تلاش میشود. این جایگزینی البته سخت، زمانبر و مستلزم همکاری و هماهنگی دقیق مالی میان طرفین ذینفع است. از جمله بهخاطر همکاریهایی که میان شرکای تجاری ایران با چین و روسیه جریان دارد، روبل روسیه یا یوآن چین ممکن است بهعنوان یک ارز مشترک یا مرضیالطرفین میان ایران و شرکای تجاریاش پذیرفته شود. این پذیرش هنوز محققنشده و ممکن است حتی به این زودیها هم محقق نشود، اما بهعنوان یک مدل میتواند موردتوجه قرار گیرد.
البته برخلاف آنچه تبلیغ میشود کشورهای اوراسیا، کشورهای نیازمند یا فقیر نیستند و بازارهایشان، بازارهایی جذاب بهشمار میروند. حدود ۳۰درصد از انرژی نفت و گاز جهان از این کشورها استخراج و صادر میشود.
علاوهبر این، منطقه اوراسیا یکی از سیلوهای بزرگ غلات جهان است که اهمیت آن در هنگام بروز جنگ اوکراین بیش از پیش آشکار شد.
این منطقه همچنین در حوزههای کشاورزی و دامپروری و بهطور کلی تولید و برقراری امنیت غذا بسیار حائزاهمیت است که میتواند نیازهای ایران را پاسخ دهد.
مجموعه این نکات باعث میشود تا گسترش همکاری با اوراسیا و تقویت نگاه به شرق در سیاستهای راهبردی بینالمللی و اقتصادی جمهوریاسلامی ایران همچنان بهصورت پایدار و فزاینده مورد تاکید قرار گیرد.