این امر هرگز در اقتصاد مدرن جهانی میسر نمی‌شود مگر به باور واقعی اصل اصیل خردجمعی (بدون‌توجه به‌جایگاه‌‌‌‌‌‌ها و منصب‌‌‌‌‌‌ها) در سایه انتخاب براساس اصول شایسته‌‌‌‌‌‌سالاری (نه انتخاب براساس رفاقت و رقابت)، مبتنی بر تکثرگرایی و در نهایت به نتیجه رساندن اصول پایدار برپایه برنامه‌های مدون اصلاح‌‌‌‌‌‌پذیر دائمی طی یک فرآیند مدبرانه، به دور از منیت‌‌‌‌‌‌ها و حول حداکثری ما‌‌‌‌‌‌ شدن‌‌‌‌‌‌ها، در راستای ایجاد یک تک‌‌‌‌‌‌صدایی مبتنی بر روش دوسویه گفتن و شنیدن تمامی انتقادهای سالم که قطعا در شاکله اتاق ایران، در قالب تشکل‌ها امکان‌پذیر بوده، خواهد بود و لاغیر.

در نگاه نوین، توجه‌‌‌‌‌‌‌کردن به موضوعات گذشته، تنها با هدف یادگیری از خطاهای قطعی صورت‌‌‌‌‌‌پذیرفته و اصلاح آن، جای تامل دارد. واکاوی بی‌‌‌‌‌‌حاصل آنچه گذشته است، با هدف تخریب گذشتگان، نه سودی برای راه آینده دارد و نه اقدامی اخلاق‌‌‌‌‌‌گرایانه است چراکه مصلحت خردورزانه آن است که هر اقدامی را در ظرف زمان و مکان آن به تحلیل نشسته، قضاوت کنیم و خود را در جایگاه مجری امر در حال انتقاد قرار داده، در ‌برابر تنهایی دادگاه قضاوت خود و خدای خود، صادقانه پاسخگوی خود و خدای خود باشیم که اگر خودمان در همان ظرف زمان و مکان می‌‌‌‌‌‌بودیم، چه می‌کردیم؟ و آیا با ضریب چشمگیری بهتر از گذشتگان عمل می‌کردیم؟  لذا بازهم اعتقاد خود را بازگو می‌کنم که توجه‌‌‌‌‌‌‌کردن به موضوعات گذشته، بیش از درس‌‌‌‌‌‌نامه‌‌‌‌‌‌ای برای شناخت خطاهای به‌‌‌‌‌‌وقوع پیوسته و آن‌‌‌‌‌‌هم فقط با هدف اصلاح امور، اتلاف زمان است و گرانمایه‌‌‌‌‌‌ترین سرمایه امروز ایران‌‌‌‌‌‌زمین را که زمان است، به هدر داده و تصمیم‌گیری مدبرانه در کمترین زمان ممکن که کلیدی‌‌‌‌‌‌ترین برنامه آینده است را دچار تزلزل و بطلان خواهد‌کرد. به‌صورت خلاصه‌‌‌‌‌‌ و شاخص‌‌‌‌‌‌وار نکاتی را که آموخته‌‌‌‌‌‌ام به عرض می‌‌‌‌‌‌رسانم:

 اول؛ دوران کوتاه انتخابات و رقابت پایان‌‌‌‌‌‌یافته و حتی اگر اشتباه کرده و این دوران کوتاه رقابت سالم را خصمانه پیش‌برده‌‌‌‌‌‌ایم، برای آن سوت پایان زده و دوران طولانی رفاقت در هر جایگاه و منصب را فقط با اهداف دوگانه مشارکت در اعتلای اقتصاد و احترام به رای صاحبان اصلی اتاق، اعضای محترم؛ چه آنانی که به پای صندوق‌ها آمده و چه آنانی که به هر علت به این وظیفه خود عمل نکرده‌‌‌‌‌‌اند، به هم‌‌‌‌‌‌اندیشی، خرد‌‌‌‌‌‌جمعی، شایسته‌‌‌‌‌‌سالاری و حل مشکلات بپردازیم.

دوم؛ از آن‌رو که آیین‌نامه جدید انتخابات اتاق قطعا و بدون هیچ شک و ابهامی، قدمی رو به پیشرفت بوده‌است که متاسفانه به علت تاخیر در تصویب و عدم‌دقت در جزئیات (چه در زمینه اصول و چه در زمینه اجرا) با اشکالاتی در نخستین اجرا همراه بوده‌است، به عوض تلاش در جهت ابطال کل اقدام که تاثیر منفی و جدی و بی‌‌‌‌‌‌حاصلی به‌جایگاه معظم اتاق ایران وارد آورده، رای رای‌‌‌‌‌‌دهندگان اندک حاضر را به سخره گرفته و اکثریت خاموش اعضای محترم غایب از رای را ناامیدوارتر از قبل می‌کنند، به وضعیت حاضر با تمامی کاستی‌‌‌‌‌‌ها (و حتی ظلم‌‌‌‌‌‌های خواسته یا ناخواسته آن) احترام گذاشته، اما به‌عنوان یک طرح فوری (سه فوریتی) در پارلمان آتی بخش‌خصوصی اصلاح آیین‌نامه انتخابات اتاق را در دستور کار قرارداده، اصلاحات کارشناسی موردنیاز آن را به شور گذاشته، تصویب کرده و در همان نخستین سال‌جدید، تکلیف موضوع را روشن کنیم تا همه ذی‌نفعان خصوصا صاحبان اصلی اتاق، اعضا رای‌‌‌‌‌‌دهنده ادوار آینده از روند آتی مطلع شوند و هم آنانی که مایل هستند که خود را در جایگاه انتخاب‌‌‌‌‌‌شوندگی آتی قرار دهند از نخستین روزها به شرایط خود برای اهلیت‌‌‌‌‌‌سنجی واقف شوند.

سوم؛ تفکر خود را نسبت به مقوله ائتلاف‌‌‌‌‌‌گرایی و توجه به تکثر‌‌‌‌‌‌گرایی که اصل مهم اقدامات جمعی است، تغییر اساسی داده به عوض تاثیردادن رفاقت‌‌‌‌‌‌ها و تمایلات شخصی در انتخاب اعضای ائتلاف‌‌‌‌‌‌ها به شایسته‌‌‌‌‌‌سالاری توجه کرده و آنانی که این امر مهم را به‌واسطه جایگاه شخصی خود، خدشه‌‌‌‌‌‌دار کرده‌‌‌‌‌‌اند، به جهت آنکه مخل قطعی نظام خردجمعی هستند، از میانه کارزار حذف کنیم.

چهارم؛ به تجربه، استقلال فکری، خرد فردی، برنامه‌‌‌‌‌‌گرایی و جمع‌‌‌‌‌‌پذیری افراد احترام بگذاریم و در انتخاب اعضای حاضر در ائتلاف‌‌‌‌‌‌ها توجه کافی و وافی کرده و باور داشته باشیم که در شرایط خاص فعلی کشور، خردمندان با تجربه مثمرثمرتر از بی‌‌‌‌‌‌تجربگان بوده، هیات‌نمایندگان اتاق‌های زیرمجموعه اتاق ایران، محل تمرین و یادگیری نیست، لذا فقط به جهت قبولی فرمان‌‌‌‌‌‌بردار بودن، رای ارزشمند ائتلاف‌‌‌‌‌‌ها را که همواره دارای سبدآرایی ثابت است، تقدیم تجربه‌‌‌‌‌‌اندوزی تازه‌‌‌‌‌‌واردین نکنیم که این آراء تجمیع‌‌‌‌‌‌شده در ائتلاف‌‌‌‌‌‌ها قطعا سرمایه‌‌‌‌‌‌ای است که نادرست مصرف‌کردن آن به ریزش بیش از پیش منجر خواهد شد. فراموش نکنیم که بدترین تصویر حاصل از این اقدام ناصواب، تصور روند انتخابات به انتصابات پنهان را برای صاحبان اصلی اتاق پدید خواهد آورد و لاغیر.

پنجم؛ به‌دقت به موضوع وضعیت حضور نابرابر زنان کارآفرین در عرصه رقابت‌‌‌‌‌‌ها که بخش مهمی از جامعه کشوری و بسیار تاثیرگذار بوده و هستند که هم از منظر تعداد حاضران درمیان نامزدها و هم از منظر تعداد حاضران در ائتلاف‌‌‌‌‌‌های رقیب در اقلیت قرار داشته‌‌‌‌‌‌اند، توجه جدی کرده، در یک فرآیند پژوهشی هدف‌‌‌‌‌‌گرا و نه شعارگونه، رفع آن را برنامه‌‌‌‌‌‌ریزی واقعی کنیم.

ششم؛ به‌دقت و نه از سر حب و بغض و نه از سر برنده و بازنده، بی‌‌‌‌‌‌طرفانه، به چرخه انتخابات دوره اخیر توجه کرده، معضلات مهم آن، شامل موارد ذیل را بررسی کنیم: «سهم کم رای‌‌‌‌‌‌دهندگان نسبت به کل اعضا و بررسی امر مهم علل کاهش رای‌‌‌‌‌‌دهندگان به‌رغم افزایش چشمگیر اعضا»، «اقلیت‌بودن رای برندگان نسبت به کل آرای ماخوذه که حتی خود را در رای ائتلاف برنده نیز به‌وضوح نشان داده‌است»، «نحوه خصمانه دوران انتخابات و رفتار آمرانه و عامدانه معدودی فرصت‌‌‌‌‌‌طلب در ایجاد دشمنی بی‌‌‌‌‌‌حاصل مابین نامزدهای طیف‌‌‌‌‌‌های مختلف (حتی مستقل) در جهت انتفاع شخصی»، «عدم‌حضور جدی، واقعی، تیزبین و بی‌‌‌‌‌‌طرف رکن چهارم دموکراسی در عرصه نظارتی»، «مقایسه رفتاری آراء صندوق‌ها نسبت به ادوار گذشته» و «بررسی علل عدم‌حضور افراد شاخص و باتجربه در مراحل مختلف چرخه انتخاباتی.»

و در پایان باور دارم که دوره جدید، با تمامی اما و اگرهای آن، بازهم می‌تواند دوران طلائی دیگری برای اتاق باشد، پس خسته نباشید، خدا قوت، روزهای خوش آینده مبارکمان باد.  حلاوت ماه میهمانی خدا در طراوت بهاری دوباره را غنیمت دانسته، مانند زمین و زمان، دوباره زنده شویم همراه با خط سوم که آینده ایران در آن نهان است.