تاجر وطن دوست بوشهری
گذشته از تهدید موقعیت سیاسی و اقتصادی او توسط خوانین محلی در این نواحی، تجارت او در مواردی با مخالفتهای دولتهای خارجی نظیر انگلستان همراه بود. این امر، به خودی خود ناشی از انحصار تجارت خاک سرخ جزیره هرمز توسط معینالتجار بود. این مساله، حتی انگلستان را وادار به تهدید دولت ایران مبنیبر اعاده جزیره هرمز در راستای تامین منافع تجاری این دولت کرد. در همین اثنی، تجارت او با شرکت منچستر بهمنظور استخراج و ایجاد کارخانه گوگرد با غرقشدن کشتی حامل تجهیزات به شکست انجامید. این ضرر مالی، به واسطه نبود تمهیدات قانونی و عدمپشتیبانی دولت ایران از این تاجر ایرانی به نارضایتی معینالتجار از طرفهای خارجی تجارت او منجر شد.
اما جاهطلبیهای فردی، نظر معینالتجار را بهسوی گسترش تجارت با عثمانی معطوف کرد. در این راستا، او در نامهای به صدراعظم عثمانی خواستار توسعهتجارت از طریق راههای شوسه، خطوط تلگراف و راهآهن و احداث راهآهن بغداد به کربلا و نجف و لولهکشی حرم امام علی در نجف شد. دورنمای غیرواقعی این طرحها و تلاش ناممکن برای تحقق تمام آنها موجب شد از میان این همه، تنها اجرای طرح لولهکشی آب حرم حضرت علی میسر شود.
در راستای توسعهتجارت خارجی، معینالتجار به انعقاد قراردادی با شرکت نفت ایران و انگلیس پرداخت که در راستای آن خدمات تراموای خط ناصری به او واگذار میشد. در سال۱۲۹۵، او اقدام به خرید کارخانه ابریشمکشی امینالضرب کرد که به علت از کار افتادن تجهیزات برق آن، ناگزیر شد از این شاخه فعالیتهای تجاری خارج شود. در خلال این سالها و همزمان با عصر احمدشاه قاجار، معینالتجار در شورایعالی تجارت عضویت یافت. این شورا مرکب از تجار با نفوذ تهران بود که برای پیشبرد فعالیتهای اقتصادی تشکیل میشد. گذشته از عضویت در این شورا، او مسوول برافراشتن پرچم ایران در نواحی جنوبی این سرزمین بود اما حضور مجدد او در عرصه سیاست با انتخاب او بهعنوان نماینده بوشهر در دوره سوم مجلس شورایملی ممکن شد.
در سال۱۳۰۰، معینالتجار برای تثبیت موقعیت سیاسی و اقتصادی خود در مناطق جنوبی با جلبنظر دولت و از طریق استفاده از قوای مسلح آن به فرماندهی پسرش امیر همایون جوادبوشهری پارهای عملیات نظامی علیه قوای امامقلیخان رستم؛ رهبر طوایف بویراحمدی را شکل داد.
با درخواست امامقلیخان رستم از قوامالسطنه رئیسالوزرای وقت، این درگیری خونین که با دادن تلفاتی از سوی دو طرف منازعه همراه بود، در خرداد ۱۳۰۲ منجر به انعقاد مصالحهای ناپایدار شد که نظرات طرفین را تامین کرد، لذا این وضع در خلال سالهای ۱۳۰۷ تا ۱۳۰۹ خاتمه یافت، دامنه اختلافات معینالتجار با مردم نواحی تحتنفوذ او حتی به مجلس شورایملی کشیده شده بود؛ چنانکه به فحاشی یکی از تماشاچیان جلسه علنی مجلس بهنام میرزا داودخان نسبت به معینالتجار انجامید.
پس از تعطیلی مجلس سوم، معینالتجار از حضور در دولتها خودداری کرد و به مشاوره دادن بدانها بسنده کرد، اما با وقوع کودتای ۱۲۹۹، دولت سیدضیاءالدین طباطبایی درصدد دستگیری او برآمد که به علت عدمحضور او در منزل، تنها به بازداشت پسرش جوادبوشهری منجر شد. در این اثنا، او برای جلوگیری از بازداشت خود توسط قوای حکومت به مدت ۱۰۰روز مخفی شد، همچنین او در مجلس چهارم شورایملی ضمن نطقی به افزایش روبهرشد بودجهوزارت جنگ در دوره رضاخان معترض شد، اما در سالهای آتی، با اقدامات رضاخان در زمینه تثبیت امنیت داخلی از طریق قوای قهریه، تاجرپیشهای چون معینالتجار را به حمایت از تغییر سلطنت از قاجار به پهلوی رسانید.
در واقع این امر، تنها از این طریق میسر شد که امنیت و ثبات سیاسی ایجادشده در این بازه زمانی میتوانست حاشیه امنی را برای گسترش فعالیتهای تجاری در اختیار قشر تاجر قرار دهد. با وجود اینکه این امنیت، تجار و بهخصوص بوشهری را به حمایت از قدرت فردی مستقره وا داشت، اما باعثنشد او از فعالیتهای گروهی وا بماند، همچنین معینالتجار همواره درصدد گسترش روابط تجاری با شرکتهای خارجی بود. بدین منظور، او در خلال سالهای ۱۳۰۳ و ۱۳۰۴ شرکت شرق را برای تجارت با شوروی تاسیس کرد و در حین ساخت راهآهن ایران، شرکت طبری را برای تامین چوب ایجاد کرد، اما تمامی این موارد نتوانست مانع از سوءظن و غضب رضاشاه نسبت به او شود، چونانکه در حوالی سالهای ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲ شرکت طبری را در ادامه لغو امتیازات تجاری خود بعد از استقرار حکومت پهلوی از دست داد و آتیه فرزندانش با حضور در دولتها، مجلس و ایجاد پیوندهای خانوادگی با خاندان سلطنتی پهلوی، شکستهای تجاری و ازدستدادن بخشی از میراث او توام شد. سرانجام، مردی که طی نیمقرن فعالیت اقتصادی، کنش سیاسیاش همواره در گرو منافع تجاریاش بود، در ۱۳۱۲ در تهران درگذشت.
مشروطه ایرانی معینالتجار بوشهری و لشکرکشی او به ممسنی
سرگذشت ۵۰ کنشگر اقتصادی ایران
اقتصاد سیاسی ایران از مشروطیت تا پایان سلسله پهلوی