«دنیای اقتصاد» بررسی میکند؛ مطالبات ایران از اروپا چه باید باشد؟
ضامن اقتصادی دوام برجام
خروج ترامپ از برجام بار دیگر ایران را در معرض یک بزنگاه تصمیمی قرار داده است. بزنگاهی که باعث شده تا ایران در یک موضع بستانکار، خواستههای برجامی خود را با قدرت مانور بیشتری مطالبه کند. درخصوص جنس مطالبهگری ایران در ادامه، دیروز رهبر معظم انقلاب یک مکانیزم عمل ۳ مرحلهای را به مسوولان گوشزد کردند. مکانیزم عملی که در مرحله اول راهبرد بقای ایران در توافق برجام را به تصویر کشیده، در گام دوم سنجهها و مشخصههای مطالبات ایران از طرفهای اروپایی برجام را روایت کرده و در گام سوم یک «پکیج اجرایی» پیشنهاد شده از سوی این کشورها را مورد تاکید قرار داد که در خلال آن یک راهحل مطمئن از سوی این کشورها به ایران پیشنهاد شود. راهحلی که مجاری تجاری، فاینانس و مالی اقتصادی ایران با اقتصاد بینالملل را با یک دستورالعمل قابل اجرا تضمین کند. بنابراین در موقعیت کنونی به نظر میرسد این تصمیم کشورهای اروپایی تامین منافع برجامی ایران را به دنبال داشته و بقای ایران در برجام را تعیین خواهد کرد. اگر این کشورها منافع مذکور را تضمین کردند ایران با یک حالت «تحریم یکجانبه» مواجه است. بررسیها نشان میدهد که شدت اثرگذاری تحریمهای یکجانبه آمریکا به حد قابل توجهی به جنس روابط کشور تحریم شونده با سایر کشورها و اجماع داخلی درخصوص ایجاد آلترناتیوهایی برای رویههای زیانده مانند کاهش قیمت نفت است.
ایران در بزنگاه انتخاب
در سالهای اخیر درباره دستیابی اقتصاد ایران به منافع حاصل از برجام بین کارشناسان اختلاف نظرهای عدیدهای وجود داشته است. از طرفی از هفتهها پیش بازارهای مختلف داخلی و بینالمللی در انتظار اعلام نظر ترامپ درخصوص پایبندی یا عدم پایبندی به توافق برجام در یک حالت عدم اطمینان قرار گرفته بودند. در نهایت ترامپ استراتژی خروج از برجام را در پیش گرفت و به دنبال آن قواعد توافق بین طرفهای درگیر، نسبت به حالت «توافق ۶ جانبه» تغییر کرده است. همین تغییر قواعد بازی باعث شده تا ایران بهعنوان طرف متعهد و بستانکار توافق، مطالبات خود درخصوص «تضمین فواید حاصل از توافق» را با قدرت مانور بیشتری دنبال کند. به معنی دیگر، خروج یک بازیگر از توافق باعث شده تا مسیر سهمخواهی از منافع برجام برای ایران با سایر گروههای توافق با شفافیت بیشتری دنبال شود. سهمخواهی که میتواند مطالبات ایران را از یک موضع «معطوف به فرآیند» به موضع «معطوف به نتیجه» تغییر دهد. با این حال، به گواه اعلام مقامات رسمی به نظر میرسد بقای ایران در توافق برجام را نتیجه رایزنی با کشورهای مقابل تعیین میکند. درخصوص اینکه کشورهای باقیمانده در توافق چقدر زمینه را برای بقای پایندی ایران به برجام فراهم میکنند، سناریوهای متفاوتی قابل تصور است. با این حال، رهبر معظم انقلاب در سخنرانی خود در دانشگاه فرهنگیان، پیشزمینههای لازم درخصوص بقای ایران در برجام را به مسوولان گوشزد کردند.
۳ پیششرط بقا
عدم شفافیتها و نااطمینانیها درباره حصول منافع ناشی از برجام باعث شده تا ایشان با ارائه یک مکانیزم عمل سه مرحلهای پیششرطهای بقای ایران در برجام را بهطور غیر مستقیم گوشزد کنند. مکانیزم عملی که در خلال آن «راهبرد»، «سنجهها» و «مکانیزم عملیسازی» ادامه مسیر توافق برجام به سیاستگذاران خارجی گوشزد شد. «راهبرد» در واقع هدف اصلی ایران در صورت پایبندی به توافق برجام است که تنها زمانی محقق خواهد شد که ایران به امتیازهای اقتصادی مورد انتظار برسد. امتیازهای اقتصادی که رسیدن به آنها هزینه روانی قابل توجهی را در خلال شکلگیری توافق در سالهای گذشته به ایران وارد کرده است. بعد از تعیین راهبرد، معیارهای تامین راهبرد یا سنجههای دستیابی به آن از سوی رهبری مورد تاکید قرار گرفت. سنجههایی که بهطور مشخص خواستههای ایران را در زمینههای مختلف به گوش کشورهای اروپایی میرساند. به تعبیری دیگر در این گام، لازم است زمینههای مالی، تجاری و بانکی که ممکن است در خلال تحریمهای یکجانبه آمریکا در معرض آسیب قرار گیرند واکاوی شوند. در گام سوم «مکانیزم عملیسازی» منافع انتظاری برجام از سوی کشورهای اروپایی مورد تاکید رهبری قرار گرفته است. بهطوری که در خلال مکانیزم عملیسازی، کشورهای اروپایی لازم است بهطور دقیق یک «سرویس کامل» اجرایی پیشنهاد دهند که از طریق آن سنجههای مذکور به نقطه اجرا برسند. بهطور مشخص، در حوزه تجارت این کشورها باید تعیین کنند که چه کالاهایی، با چه ارزشی و با چه مکانیزمی وارد مرزهای ایران شود. کالاهای مصرفی، سرمایهای و واسطهای که معمولا در شرایط تحریم اقتصاد ایران را از دستیابی به مزیتهای تجاری بینالمللی محدود میکرد. درخصوص مراودات فاینانس نیز لازم است از سوی کشورهای باقیمانده در برجام این تضمین داده شود تا رویههای تامین مالی پروژههای داخلی در معرض محدودیتهای آمریکا قرار نگیرد. در واقع مکانیزم عملیسازی باعث میشود تا مطالبات انتظاری ایران در پی تعهد به برجام به جای اینکه معطوف به فرآیند باشد از حالت کیفی خارج و معطوف به نتیجه شود. «مکانیزم عملیسازی» میتواند در قالب راهحلهایی مانند تضمین بانک مرکزی کشورهای اروپایی یا شکلگیری صندوقهای تضمینی از سوی کشورهای اروپایی به ایران پیشنهاد شود.
بی اعتمادی به اروپا
رهبر معظم انقلاب در بخشی از سخنرانی خود به شواهد تاریخی گریزی زدند و سناریوی تضمین منافع اقتصاد ایران از سوی کشورهای اروپایی را مورد تردید قرار دادند. با این حال این سوال مطرح میشود که آیا کشورهای اروپایی مکانیزم اجرایی مشخصی را که نااطمینانیهای کنونی ایران درخصوص دستیابی به منافع اقتصادی برجام را به اطمینان تبدیل کند، میتوانند اعلام کنند؟ درخصوص پاسخ به این سوال دو سناریو مطرح میشود. سناریوی اول که در خلال صحبتهای ایشان نیز میتوان آن را ردیابی کرد، این است که این کشورها بین فشارهای آمریکا به تحریم ایران و تامین منافع برجامی ایران حالت اول را انتخاب کنند. شواهد تاریخی به ویژه قانون «داماتو» حاکی از آن است که کشورهای اروپایی در مقابل فشارهای آمریکا درخصوص ادامه تحریمهای ایران تحمل نکرده و از مقطعی به بعد هزینههای ناشی از پایبندی به برجام را تقبل نخواهند کرد. سناریوی محتمل دوم نیز وضعیتی است که کشورهای اروپایی منافع حاصل از برجام را به نقطه اجرا رسانده و یک مکانیزم اجرایی قابل توجیه را به ایران پیشنهاد دهند. در این شرایط، قواعد بازی به یک حالت تحریمهای یکجانبه اقتصادی آمریکا علیه ایران تبدیل خواهد شد. بنابراین لازم است ارزیابی وضعیت ایران تحت چنین شرایطی با پذیرش وضعیت «تحریم یک جانبه» مورد تحلیل قرار گیرد.
واکاوی تحریمهای یک جانبه
نتایج تحقیقات مختلف نشان میدهد حدود ۴۲ درصد جمعیت دنیا در کشورهایی زندگی میکنند که در معرض تحریمهای یکجانبه آمریکا قرار گرفتهاند. علاوه بر این تحقیقهای دیگری نشان میدهد تا پایان سال ۱۹۹۷ در مجموع آمریکا حدود ۱۹۱ مورد تحریم را به کشورهای دیگر تحمیل کرده است. این موارد حدود ۷۵ کشور دنیا را دربر گرفتهاند. اکثر اقتصاددانان شدت اثرگذاری تحریمها را به میزان قابل توجهی تابعی از شرایط مکان و زمان اقتصاد جهانی میدانند. در یک دستهبندی مرسوم، در یک بازی تحریم، کل بازیگران به سه گروه «کشور تحریمکننده»، «کشور تحریم شونده یا Target»، «سایر کشورها یا Non-target» تقسیم میشوند. براساس پژوهشهای دانشگاهی صورت گرفته، شدت اثرگذاری تحریمها به حد قابل توجهی تابعی از شرایط اقتصادکلان در هر سه گروه یاد شده از جمله «شدت رابطه دو کشور تحریمکننده-تارگت»، «شدت رابطه کشورهای نان-تارگت-تارگت»، «وابستگی بازارها به اقتصاد کشور تارگت»، «شرایط سیاسی و اجتماعی کشور تارگت»، «آرایش تجارت خارجی کشور تارگت و کشورهای غیر تارگت» است.
شدت رابطه Target و Non-Target
شدت رابطه کشور تحریم شونده با گروه کشورهای خارج از حوزه تحریم یکی از عواملی است که به عقیده اقتصاددانان میزان اثرگذاری تحریمهای یکجانبه را تحتالشعاع قرار میدهد. بهطوری که هرچه وزن بیشتری از تجارت خارجی کشور تحریم شونده به کشورهای خارج از دایره تحریم وابسته باشد، انتظار میرود میزان زیان ناشی از تحریمها برای کشور تحریم شونده کاهش یابد. پژوهشهای زیادی نشان دادهاند که از زمانی که تحریمهای یک جانبه آمریکا علیه برخی کشورهای با اقتصاد درجه باز صورت گرفته، حجم تجارت کشورهای خارج از حوزه تحریم با کشور تحریم شونده افزایش قابل ملاحظه قرار گرفته است. از این تغییر مسیر تجارت در پژوهشهای اقتصادی بهعنوان «ضبط تجاری یا Business Capture» یاد میشود. در خلال این ضبط تجاری، نقش کشورهای اروپایی در شکلدهی مجاری تجاری مناسب و تضمین منافع ایران تعیینکننده است.
شرایط سیاسی و اجتماعی کشور Target
شرایط سیاسی و اجتماعی کشور تحریم شونده یکی دیگر از عوامل مهمی است که به عقیده اقتصاددانان روی شدت اثرگذاری تحریمها و زیان تحمیل شده به اقتصاد کشور تحریم شده موثر است. نتیجه بررسیها نشان میدهد برخی از تحریمهای یکجانبه اقتصادی آمریکا بیشتر از اینکه شرایط اقتصادی کشور تحریم شونده را مورد هدف قرار دهد، خواستار تغییر موضعهای سیاسی است. به همین دلیل بسته به اینکه جنگ روانی کشور تحریمکننده تا چه حد شکاف سیاسی کشور تحریم شونده را بازتر کند، شدت اثرگذاری تحریمها بین کشورها متفاوت است. بهعنوان یک مصداق، در جریان تحریمهای یک جانبه آمریکا علیه کوبا به علت اجماع سیاسی نسبی، رژیم کاسترو توانست کنترل بیشتری در اقتصاد این کشور بهدست آورد. به نظر میرسد شبیه کوبا، هر چه اجماع سیاسی درخصوص گذر تقویت مسیرهای آلترناتیو پوششهای هزینه تحریم بیشتر باشد هزینه تحریم کاهش یافته و در سوی مقابل هرچه افتراق سیاسی داخلی بیشتر باشد زمینه برای تقویت مسیرهای آلترناتیو تنگتر خواهد شد. یکی از این آلترناتیوها میتواند اصلاح رویههای داخلی به منظور حداقلسازی زیانهای ناشی از کاهش قیمت نفت در آینده باشد.
ارسال نظر