یک پژوهش با شاخص مکدونالد وضعیت دستمزد در آمریکا را بررسی کرد
سنجش دستمزد با «بیگمک»
براساس گزارش فایننشالتایمز دو اقتصاددان از دانشگاههای پرینستون و پراگ، از سال۲۰۱۶ تا2023، دستمزدها در مکدونالد را بررسی کردهاند. یافتههای آنها نشان میدهد که در دهه گذشته، دستمزدهای مشاغل کمدرآمد بهبود یافته، اما این بهبود در مناطق مختلف نابرابر بوده است. مثلا در ایالت مین، دستمزدها ۴۵درصد افزایش یافته، درحالیکه در میسیسیپی تنها ۳درصد رشد داشته است. یکی از عوامل مهم این اختلاف، تغییرات در حداقل دستمزدها است. این پژوهش نشان میدهد که بازار کار پس از پاندمی کرونا برای افراد کمدرآمد دستخوش تغییرات چشمگیری بوده است.
دستمزدها در مکدونالد و پیامدهای اقتصادی آن
در دنیای فستفود، مکدونالد بهعنوان یکی از بزرگترین و شناختهشدهترین شرکتها در سطح جهانی شناخته میشود. هرچند ممکن است فرآیند ساخت همبرگر در مکدونالد از نگاه بسیاری یکنواخت و خستهکننده به نظر برسد، اما این فرآیند منظم و استانداردشده به ابزاری مفید برای تحقیقات اقتصادی تبدیل شده است. در این راستا، اورلی اشنفلتر از دانشگاه پرینستون و استپان یورایدا از مرکز تحقیقات اقتصادی پراگ، بهطور منظم از سال۲۰۱۶ تا2023 دستمزدها در رستورانهای مکدونالد را مورد بررسی قرار دادهاند. این مطالعه که به بررسی دستمزدهای مکدونالد میپردازد، بینشی ارزشمند درباره وضعیت اقتصادی آمریکا ارائه میدهد.
در سال۲۰۲۳، حدود ۴میلیون آمریکایی در بخش فستفود مشغول به کار بودند که مکدونالد بهعنوان یکی از بزرگترین کارفرمایان در این بخش شناخته میشود. دستمزدهای ابتدایی برای کارگران در مکدونالد، بهطور متوسط کمی بیش از ۱۳دلار در ساعت بود؛ درحالیکه این رقم برای کارکنان بخش خصوصی بهطور میانگین حدود ۳۴دلار در ساعت بود. این تفاوت قابل توجه، باعث شده است که دستمزدهای مکدونالد بهعنوان یک معیار مهم برای تحلیل وضعیت اقتصادی کارگران کمدرآمد در آمریکا مورد توجه قرار گیرد.
در دهه اخیر، دستمزدهای مشاغل کمدرآمد، به ویژه در بخش فستفود، نسبتا بهتر از سایر بخشها رشد کردهاند. این رشد بهویژه بهدلیل جابهجایی افراد به مشاغل با دستمزد بالاتر بوده است. با این حال، سوال مهم این است که آیا دستمزدها برای کارهای مشابه نیز بهبود یافته است؟ برای پاسخ به این سوال، تحقیقی توسط ارنی تدسچی از دانشکده حقوق دانشگاه ییل انجام شده است. وی شاخصی به نام «شاخص دستمزد پایین» ایجاد کرده که اثرات تغییرات در صنایع، مشاغل، جنسیت یا تحصیلات را از آمارها حذف میکند. این تحقیق نشان میدهد که همچنان تعیین دقیق اینکه آیا این تغییرات واقعا به معنای بهبود دستمزد برای کارهای مشابه است یا خیر، چالشبرانگیز است.
مکدونالد بهعنوان معیاری برای تحلیل دستمزدها
اشنفلتر و یورایدا استدلال میکنند که استانداردسازی مشاغل در مکدونالد به آنها این امکان را میدهد که پاسخهای دقیقی درباره تفاوتهای دستمزدی در مناطق مختلف کشور ارائه دهند. بهعنوان مثال، اگر دستمزد کارگران مکدونالد در واشنگتن بیشتر از میسیسیپی باشد، احتمالا این اختلاف بهدلیل تفاوت در هزینههای زندگی نرخ تورم یا تفاوت در قوانین ایالتهای مختلف است، نه بهدلیل توانایی خاص کارگران.
نابرابریهای منطقهای و عوامل تاثیرگذار بر آن
اشنفلتر و یورایدا با استفاده از استانداردسازی کارها در مکدونالد، توانستهاند تفاوتهای دستمزدی در مناطق مختلف را بهطور دقیقتر بررسی کنند. آنها علاوه بر دستمزدها، قیمت محلی بیگمک را نیز بهعنوان شاخصی برای هزینههای زندگی در نظر گرفتهاند. نتایج نشان میدهد که شاخص «بیگمکهای قابل خریداری در هر ساعت» که معیاری برای سنجش دستمزد واقعی است، در اواخر دهه۲۰۱۰ بطور متوسط سالانه یکدرصد رشد کرده است. اما بین سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، این شاخص بهطور ناگهانی ۱۴درصد افزایش یافت، اما از آن زمان به بعد این رشد متوقف شده و حتی در سال۲۰۲۳ اندکی کاهش یافته است.
این افزایش دستمزدها بهطور یکنواخت در سراسر کشور توزیع نشده است. بهعنوان مثال، در ایالت مین شاخص بیگمکهای قابل خریداری در هر ساعت برای کارگران ابتدایی بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۳ حدود ۴۵درصد افزایش یافته، در حالی که در میسیسیپی این افزایش تنها ۳درصد بوده است. یکی از دلایل اصلی این نابرابری، تغییرات در حداقل دستمزدهاست. درحالیکه حداقل دستمزد در مین از 7.50دلار در ساعت به 13.80دلار در سال۲۰۲۳ افزایش یافته، در میسیسیپی همچنان در نرخ فدرال 7.25دلار باقی مانده است.
بازار کار و تاثیر آن بر دستمزدها
آنها استدلال میکنند که پویاییهای یک بازار کار داغ نیز نقش مهمی در افزایش دستمزدها در دوران پاندمی ایفا کرده است. در فاصله زمانی بین سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، تعداد رستورانهایی که حداقل دستمزد محلی را پرداخت میکردند، از نصف به تنها یکششم کاهش یافت. این نشان میدهد که حتی بدون در نظر گرفتن حداقل دستمزد، نابرابری در دستمزدها بین مناطق مختلف همچنان افزایش یافته است. نتایج این تحقیق همچنین نشان میدهد که پیش از پاندمی، حداقل دستمزدها در مناطقی که دستمزدهای مکدونالد در حال افزایش بود، سریعتر رشد کرده بود.
نشانههای بازار کار پراکندهتر و پیامدهای آن
یکی از مشاهدات مهم اشنفلتر و یورایدا این است که افزایش پراکندگی روزافزون حداقل دستمزد در آمریکا، میتواند نشانهای از تجزیه بیشتر بازار کار باشد. اشنفلتر بیان میکند که ممکن است پیدا کردن شغل با دستمزد بالاتر از طریق تغییر شغل دشوارتر شده باشد. بهعنوان مثال، شاید در گذشته تقاضا برای کارگران در مناطق مختلف بهطور مشابهی تغییر میکرد، اما اخیرا ممکن است افزایش تقاضای نیروی کار در برخی مناطق مانند مین بسیار بیشتر از سایر مناطق مانند میسیسیپی باشد.
در نهایت، این تحقیق نشان میدهد که دوران پاندمی کرونا برای کارگران کمدرآمد یک دوره استثنایی بود؛ هرچند این بهبود بهطور نابرابر توزیع شد. همچنین، تاثیر تعیین حداقل دستمزد در طول زمان کاهش یافته است، اما این تحقیق معیار دقیقی برای بررسی دستمزدها فراهم کرده است که میتواند به تحقیقات اقتصادی آینده کمک کند.