اکونومیست تحلیل کرد
پوستاندازی صنعت مدیریت ثروت
اما در دهههای بعد وضعیت تغییر کرد و سرمایهگذاران عادی فرصت انتقام پیدا کردند. آنها پولهای خود را به «صندوقهای سرمایهگذاری شاخصی» کمهزینه سرازیر کردند و از پرداخت هزینه زیاد برای استفاده از خدمات متخصصان سهام اجتناب کردند. دو شرکت خدمات مالی ونگارد و بلک راک که ارائهدهندگان صندوقهای سرمایهگذاری مبتنی بر شاخص هستند، هرکدام بین ۸ تا ۹تریلیون دلار دارایی را مدیریت میکنند. در سال۲۰۱۹، حجم داراییهایی که بهصورت غیرفعال مدیریت میشوند، همچون صندوقهای شاخصی، به مراتب از حجم داراییهای تحت نظارت صندوقهای فعال بالاتر بود که بر پرتفو نظارت میکنند. البته امروزه چرخش روند دیگری نیز درجریان است. پررونقترین روند کنونی در والاستریت، گرایش به خدمات مدیریت ثروت است که به مشتری کمک میکند با پرداخت کارمزد سالانه معادل حدود یک درصد از دارایی تحت سرمایهگذاری، از خدمات تخصیص بهینه دارایی، به حداقلرسانی مالیات پرداختی و برنامهریزی برای دوران بازنشستگی استفاده کند.
چشمانداز کسب سود که با افزایش ثروت درجهان هرروز جذابتر میشود، باعث هجوم شرکتهای خدمات مالی به سمت این کسبوکار شده است. سوال کلیدی اکنون این است که آیا این روند برای مشتریان نیز سودمند است؟ صنعت مدیریت ثروت مدتها نامتمرکز بوده است. ابرثروتمندان جهان اغلب از مشاوره بانکهای بزرگ، بهخصوص بانکهای سوئیسی استفاده کردهاند. در آمریکا و اروپا، کسانی که وضع مالی خوبی داشتند، مدتها به طرحهای بازنشستگی با مزایای تعریفشده اتکا میکردهاند. دیگران اغلب از خدمات شرکتهای خرد که به آنها صندوقهای سرمایهگذاری مشترک یا سبد سهام از طریق حساب کارگزاری میفروختند، استفاده میکردند. در آسیا و آمریکای لاتین نیز معمولا بانکهای داخلی ثروت میلیونرهای محلی را مدیریت میکردند.
جذابیت «صنعت مدیریت ثروت» بیشتر شده است. در ۲۰ سال گذشته، رشد ثروت درجهان سریعتر از رشد تولید اقتصادی بوده و بیشتر این رشد به مشتریان جوانتر و آسیاییها مربوط است. براساس نظرسنجی بانک UBS، بهعنوان مثال در سال گذشته در هند ۸۴۹هزار میلیونر (براساس دلار) وجود داشته که تقریبا ۲۳برابر تعداد میلیونرها در سال۲۰۰۰ بوده است. شمار میلیونرها در آفریقا نیز بیش از ۱۰برابر شده است. در سطح جهانی انتظار میرود که تا سال۲۰۳۰ حجم داراییهای نقدی تحت نظارت مشاوران مالی از ۱۳۰تریلیون دلاری فعلی به ۲۳۰تریلیون دلار برسد. ظهور پلتفرمهای اینترنتی جذاب که خدمات مدیریت ثروت و مشاوره مالی ارائه میدهند نیز دامنه مشتریان بالقوه را گسترش داده است. فناوری با کاهش هزینه مدیریت ثروت، مشاوران مالی را که زمانی فقط به ابرثروتمندان خدمات ارائه میدادند، قادر ساخته است که به ثروتمندان معمولی نیز کمک کنند.
همزمان الزامات نظارتی که بانکها را مجبور میکند که ذخایر سرمایهای زیادی را برای پرداخت وام و معامله اوراق مالی نگهداری کنند، سبب شده است جذابیت فعالیت بانکهای تجاری و شرکتهای تامین سرمایه کاهش یابد و درهمین حال، شرکتهای خدمات مشاوره که نیاز به سرمایه زیادی ندارند و برای ارائه خدمات در زمینه مدیریت ثروت جذابتر شدهاند. این شرایط منجر به هجوم دیوانهوار به سمت صنعت مدیریت ثروت شده است. شرکت خدمات مالی مورگان استنلی که در دوران بحران مالی جهانی سال۲۰۰۸ بازوی مدیریت ثروت سیتیگروپ را خریداری کرد، از آن زمان پلتفرم کارگزاری E-Trade را نیز خریده و به این وسیله دسترسی آسان به مشاوران مالی را برای مردم فراهم آورده است. ادغام شرکتهای خدمات مالی این روند را تسریع کرده است.
پس از خرید سهام «کردیتسوئیس» بانک UBS یک سروگردن بالاتر از رقبای خود در آسیا قرار گرفته است. مدیران اجرایی «جی پی مورگان چیس» نیز پس از خرید اخیر سهام First Republic، بهعنوان بانکی که بازار هدفش مشتریان ثروتمند بود، اعلام کرد که برنامههای خود را برای گسترش بازوی مدیریت ثروت این شرکت تسریع کرده است. برای این شرکتها و سهامداران آنها، آینده هیجانانگیز بهنظر میرسد. اگر شتاب درآمدزایی و حاشیه سود در صنعت مدیریت ثروت در سطح ۲۵ تا ۳۰درصدی کنونی بماند، سود خالص سالانه این صنعت ۷۵میلیون دلار خواهد کرد. مجموع ارزش بازار بانکهای جهان حدود ۸تریلیون دلار است، و این رقم برای یک دهه تغییر قابل توجهی نکرده است. اگر بانکها از فرصت عظیمی که صنعت مدیریت ثروت ایجاد کرده است استفاده کنند، ارزش بازار آنها میتواند حدود یکهفتم افرایش یابد. بزرگترین برندگان در این میان احتمالا شرکتهای مثلUBS و مورگان استنلی خواهند بود کهاکنون مقیاس کاری خود را افزایش دادهاند.
سوال مهم درحال حاضر این است که آیا هزینه بزم شرکتهای مدیریت سرمایه با کاهش سود مشتریان پرداخت میشود؟ کارمزد ارائه خدمات مدیریت سرمایه ممکن است باعث شود فکر کنید قرار است دوباره جیب والاستریت به قیمت متضرر شدن مشتریان پرشود؛ اما باید به تمایز مهم میان «مشاور مدیریت ثروت» و «مدیر سرمایهگذاری» توجه کرد. جذابیت متخصصان معرفی سهام این است که وعده میدهند که گزینههای پیشنهادی آنها بهتر از میانگین بازار عمل خواهند کرد؛ وعدهای که اکثر آنها نمیتوانند بهطور پایدار به آن عمل کنند. در مقابل، متخصصان مدیریت ثروت بهعنوان امانتدار مشتری قرار است هنگام ارائه مشاوره سعی کنند که منافع حداکثری سرمایهگذار را تامین کنند. آنها پیشنهادهایی برای بهینهسازی سبد سرمایهگذاری ارائه میدهند؛ اما همزمان متعهد هستند اطمینان حاصل کنند که مشتریان آنها از صندوقهای با مزیت مالیاتی استفاده میکنند. این متخصصان همچنین تلاش میکنند که ورود مشتریان به یک سرمایهگذاری جدید و خروجشان، به مقرون به صرفهترین شکل ممکن صورت گیرد.