ضرورت استفاده از روش ارزیابی خطمشی
هنگامی که خطمشی عمومی از طریق تصویب قوانین، قوانین یا مقررات عملیاتی شد و بوروکراسی برای اجرای سیاست اقدام کرد، باید نوعی ارزیابی انجام شود تا مشخص شود که آیا سیاست به نتیجه یا تاثیر مطلوب رسیده است یا خیر؟ خطمشی عمومی نشاندهنده هزینه منابع عمومی محدود یا محدویت بر انواع خاصی از رفتار فردی یا سازمانی است. در نتیجه، مردم حق دارند انتظار داشته باشند که مقامات دولتی خود، در قبال اعتبار، کارآیی و اثربخشی این سیاست پاسخگو باشند. بنابراین ارزیابی خطمشی یک مرحله کاملا حیاتی در فرآیند سیاستگذاری است که در آن ما میتوانیم تعیین کنیم که آیا تاثیرات یک سیاست، مورد نظر یا ناخواسته است و آیا نتایج برای جمعیت هدف و جامعه بهطور کلی مثبت یا منفی است؟ در اصل ارزیابی خط مشی فرآیندی است که برای تعیین اینکه پیامدهای سیاست عمومی چیست؟ و چه چیزی حاصل شده وچه چیزی حاصل نشده است، استفاده میشود.
مقامات منتخب، سیاستگذاران، مدیران جامعه و مردم میخواهند بدانند چه سیاستهایی کارآمد هستند و چه سیاستهایی کارساز نیستند. هدف ارزیابی این است که مشخص شود آیا یک برنامه اجراشده آنچه را که قرار است، انجام میدهد یا خیر؟ در نگاه اول ارزیابی خطمشی مفهومی ساده بهنظر میرسد؛ اما بررسی دقیقتر فرآیند نشان میدهد که ارزیابی خطمشی میتواند به همان اندازه که هردو مرحله دیگر از فرآیند سیاستگذاری، سیاسی و تفرقهانگیز باشد. ارزیابی سیاستهای بیشتری را برای گروههای ذینفع سیاسی و بازیگران سیاسی بیشماری فراهم میکند تا تلاش کنند بر حیات یک سیاست خاص تاثیر بگذارند. ارزیابی مطلوب از تاثیر یک خطمشی معین، باعث تداوم اجرا و چرخه عمر میشود؛ درحالیکه ارزیابیهای نامطلوب ممکن است منجر به تغییر یا احتمالا خاتمه سیاست شود بسته به تمایل هر گروه ذینفع یا بازیگر سیاستگذاری، درک اینکه یک سیاست یا برنامه چقدر خوب عمل میکند یا اجرا میشود میتواند تاثیر گستردهای داشته باشد.
تحلیل گذشتهنگر هر سیاست عمومی یا اقدام دولتی با تعدادی از محدودیتهای دنیای واقعی، مانند زمان، بودجه، ملاحظات اخلاقی و محدودیتهای خطمشی محدود میشود و همچنین ایدلوژیهای سیاسی، ارزشها، تجربیات، ابزارهای اندازهگیری، وضوح هدف و سوگیری در فرآیند ذاتی است. با این حال، این نقص نباید حداقل تا حد امکان مانع از تلاش برای تولید محصولات ارزیابی منصفانه و بیطرفانه سیاستها شود. هدف ارزیابی خط مشی کشف ایرادات خطمشی و تلاش برای تصحیح آنها با توجه به تمام محدودیتهای موجود در فرآیند فراگیری خطمشی است. در سادهترین شکل، ارزیابی یک برنامه عمومی شامل فهرستبندی اهداف برنامه، اندازهگیری میزان دستیابی به اهداف و احتمالا پیشنهاد تغییراتی است که ممکن است عملکرد سازمان را با اهداف بیانشده از برنامه مطابقت دهد.
پیامدهای چنین برنامههای سیاستی با توصیف تاثیرات آنها، یا با بررسی اینکه آیا آنها مطابق با مجموعهای از استانداردهای تعیینشده موفق شدهاند یا شکست خوردهاند، تعیین میشوند. چندین دیدگاه درباره ارزیابی وجود دارد که عبارتند از: ارزیابی عبارت است از ارزیابی اینکه آیا مجموعهای از فعالیتهای اجراشده تحت یک خطمشی خاص به مجموعهای از اهداف دستیافته است یا خیر؟؛ ارزیابی تلاشی است که درباره کیفیت برنامه قضاوت میکند؛ ارزیابی جمعآوری اطلاعات برای تصمیمگیری درباره آینده برنامه است؛ ارزیابی استفاده از روشهای علمی برای تعیین میزان موفقیت اجرا و نتایج آن است.
چهار نوع ارزیابی خطمشی: بیشتر مدلهای ارزیابی خطمشی، دیدگاه تحلیلی خود را در فرآیند منطقی مورد استفاده قرار میدهند تا تفاوت بین آنچه توسط اهداف خط مشی اولیه مفهومسازی شده بود و آنچه عملا توسط خطمشی یا برنامه اجراشده محقق شده است، تعیین کنند. با این حال بسیاری از مدلهای دیگر تحلیل خود را روی اهداف مختلف متمرکز میکنند مانند اینکه هدف واقعی ارزیابی چیست، نقش ارزیابی در فرآیند چیست؟ دامنه ارزیابی چقدر باید گسترده یا محدود باشد و درنهایت چگونه باید ارزیابی سازماندهی و اجرا شود برای مثال از چه ابزار اندازهگیری برای تعیین موفقیت یا شکست استفاده شود. تئودولووکوفینیس چهار نوع عمومی از رایجترین گونهشناسیهای ارزیابی خط مشی را شناسی میکند که عبارتند از: ارزیابی فرآیند، ارزیابی نتیجه، ارزیابی تاثیر و تحلیل هزینهفایده.
ارزیابی فرآیند چگونگی اجرای یک خطمشی یا برنامه را تحلیل میکند این بهطور مستقیم به این موضوع نمیپردازد که آیا سیاست یا برنامه به نتیجه یا تاثیر مطلوب بر جمعیت هدف میرسد یا نه؟ ارزیابی نتیجه به ما اجازه میدهد نتایج بهدستآمده را دوباره با وضعیت مطلوب یا استاندارد مقایسه کنیم و از دستیابی به نتایج مورد نظر مطمئن شویم. ارزیابی تاثیر همان چیزی است که بیشتر بهعنوان یک ارزیابی خطمشی تلقی میشود، هدف آن این است که آیا یک خطمشی یا برنامه عمومی معین در واقع به تاثیر مورد نظر دست مییابد یا نه که توسط بازیگران مختلف سیاستی که از سیاست معین حمایت یا مخالفت میکنند، تجسم میشود. بهطور ساده تحلیل هزینهفایده، مقایسه هزینههای مرتبط با یک سیاست یا برنامه با منافع حاصل از سیاست است. در ضمن یکی از تصمیمات اولیه که باید قبل از انجام هر نوع ارزیابی خطمشی گرفته شود، تعیین این است که چهکسی باید ارزیابی را انجام دهد اعضای مجموعه یا فردی خارج از مجموعه، هر گزینه مزایا و معایب خاص خود را دارد.