در نشست «رفع چالشهای تامین سرمایه شرکتهای دانشبنیان» در اتاق بازرگانی مطرح شد
مشارکت صنایع بزرگ؛ رمز تحول اکوسیستم استارتآپی
قانونی برای بهبود فرآیند تامین مالی
محسن دهنوی، نماینده مجلس شورای اسلامی در ابتدای این جلسه و با اشاره به تصویب و ابلاغ قانون «جهش تولید دانشبنیان» بر اهمیت اصلاحات اعمال شده تاکید کرد و گفت: «در این قانون ۵ بند اصلی در مورد تامین مالی آورده شده که برای ارتقای نظام تامین مالی در حوزه دانشبنیان باید به سمت آنها برویم. اجازه به بانکها برای سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان در قالب سرمایهگذاری مشترک با صندوق نوآوری و شکوفایی و توسعه مفهوم حمایتهای مالیاتی از سرمایهگذاران در شرکتهای دانشبنیان از جمله موارد مهمی است که در این قانون بر آنها تاکید شده است.» وی با تصریح اینکه ورود شرکتهای دانشبنیان به بورس تنها یکی از حالتهای تامین سرمایه از طریق بازارهای مالی است، بر لزوم در نظر گرفتن روشهای دیگر هم تاکید کرد. به گفته دهنوی، ارزشگذاری داراییهای معنوی(غیرفیزیکی) همچنان یکی از جدیترین چالشها در مسیر ورود شرکتهای دانشبنیان به بازار سرمایه است که فعلا به دلیل جزئیات و حساسیتهای زیادی که در ابعاد این موضوع وجود دارد، در این قانون آورده نشده است؛ اما ضرورت تصویب قانونی جداگانه برای پرداختن به این موضوع بهشدت احساس میشود تا از طریق آن بتوان با انجام اعتبارسنجی، خدمات لازم را ارائه داد. وی لزوم توجه به وارد نشدن بخش دولتی به رقابت با بخش خصوصی سرمایهگذار در پروژههای دانشبنیان را امری ضروری دانست و گفت: «در این قانون چنین موضوعی پیشبینی شده و ضوابطی هم برای آن تعیین شده است.» دهنوی در پایان صحبتهایش به فرصت دو تا سه ماهه تا رسیدن قانون برنامه هفتم به صحن مجلس اشاره کرد و گفت: «از شنیدن دغدغهها و راهکارهای فعالان این حوزه برای لحاظ کردن آنها در این قانون استقبال میکنیم.»
در آستانه پیدایش شاخص ویژه دانشبنیان
حضور مدیران دولتی و بیان نظراتشان در موضوعات مختلف، یکی از نقاط قوت این نشست بود. در بخشی از سخنرانیها علیرضا دلیری، معاونت علمی ریاستجمهوری به رشد اخیر برخی شرکتهای دانشبنیان در سالهای اخیر اشاره کرد و گفت: «برخی از این شرکتها اکنون به اندازهای بزرگ شدهاند که دیگر تامین مالی از طریق جذب سرمایهگذاری جسورانه یا تامین مالی جمعی نمیتواند پاسخگوی نیازهای آنها باشد و همین باعث میشود سرعت بخشیدن به فرآیند ورود آنها به بازار سرمایه، ضرورت پیدا کند.» دلیری عرضه اولیه سهام شرکتها در بازار سهام و فرابورس را یکی از پایدارترین حالتهای تامین مالی آنها دانست و گفت: «اکنون حدود ۵۳ شرکت دانشبنیان در بازار حضور دارند که ۳۰ مورد آنها حتی در بازارهای اول و دوم بورس حضور دارند و IPO حدود ۳۰ شرکت دیگر نیز در دست بررسی است.» وی با اشاره به عملکرد موفقیتآمیز شرکتهای دانشبنیان در بحرانیترین روزهای بازار گفت: «این شرکتها در روزهای قرمز بازار چنان رشد خوبی را رقم زدند که حتی مدیران سازمان بورس درصدد هستند تا شاخص جدیدی با عنوان شاخص دانشبنیان به بازار اضافه کنند.»
دلیری با نام بردن از تامین مالی جمعی(کراد فاندینگ) به عنوان یکی از موفقترین روشهای تامین مالی در بازار سرمایه گفت: «اکنون حدود ۲۵ سکوی تامین مالی جمعی در فرابورس وجود دارد که در مدت بسیار کوتاهی، پروژهها را تامین مالی میکنند. هفته گذشته سقف تامین مالی پروژهها در این روش را افزایش داده و به ۲۵ میلیارد تومان رساندیم؛ از طرف دیگر با ضمانت یکی از نهادهای مالی موجود، امکان تامین مالی با سقف باز نیز در این روش گنجانده شده است.»
لزوم تعامل صنایع اصلی
پس از ارائه صحبتهایی از نمایندگان دو قوه، نشست مذکور با مشارکت فعالان این حوزه دنبال شد. شهاب جوانمردی، مدیرعامل «فناپ» در بخشی از گفتههای خود با اشاره به لزوم هدایت شرکتهای دانشبنیان به صنایع اصلی کشور که در تولید ناخالص ملی نقش بسزایی دارند، گفت: «متاسفانه در حال حاضر بسیاری از شرکتهایی که در صنایع بزرگ فعالیت دارند، نه ادبیات این شرکتها را بلدند و نه توان تعامل درست با این شرکتهای عموما کوچک را دارند؛ در نتیجه حتی اگر ورود کنند نیز در اکوسیستم مشکل ایجاد میکنند. اگر قرار است بهبودی در این راستا ایجاد شود، باید حتما بخش جداگانهای برای تسهیل چنین تعاملی ایجاد شود.»
جوانمردی با انتقاد از مشارکت ندادن بخش خصوصی در تنظیم و تصویب قوانین و آییننامههای در نظر گرفته شده برای شرکتهای دانشبنیان گفت: «تا زمانی که چنین تمهیدی دیده نشود، قوانین تعریف شده در مرحله اجرا به مشکل میخورند و در نهایت نمیتوانند دردی از شرکتها درمان کنند.» وی با اشاره به اینکه اکنون سرمایه در نظر گرفته شده برای صندوق نوآوری شکوفایی به عنوان یکی از ارکان اصلی تسهیل توسعه شرکتهای دانشبنیان، تنها حدود ۳ هزار میلیارد تومان است - که زمانی معادل حدود یک میلیارد دلار بود- گفت: «این سرمایه قرار است به ۶هزار میلیارد تومان افزایش داده شود، اما باید در نظر گرفت که حتی در این صورت هم ما تازه به شرایط چندین سال قبل -یعنی سرمایه یک میلیارد دلاریمان- میرسیم و چنین رقمهایی در برابر ارزش واقعی اقتصاد این بخش بسیار ناچیز است. در نتیجه نباید با صرف چنین مبالغی، انتظار تحول در اقتصاد دانشبنیان کشور را داشت. پس یا باید سرمایههای کلان را روانه این شرکتها کرد و صنایع بزرگ در تعامل با شرکتهای دانشبنیان دخیل شوند یا باید قید توسعه اقتصاد دانشبنیان را زد.»
مدیرعامل فناپ همچنین به ناکارآمدی تامین مالی از طریق بازار سرمایه در توسعه شرکتها اشاره کرد و گفت: «اگرچه پذیرش شرکتها در بورس، ابزارهای مالی بیشتری در اختیار آنها قرار میدهد، اما در سالهای اخیر، عمده این سرمایهها صرفا به خروج سرمایهگذاران پیشین منجر شده و آوردهای که بتواند برای توسعه شرکت صرف شود، حاصل نشده است. مهم است که مدیران و سیاستگذاران تا اجرایی شدن کار، پشت آییننامه تنظیم شده بمانند و کار را تا شکلگیری چندین مثال موفق از اثرگذاری این قوانین جدید پیش ببرند تا داستان موفقیت این شرکتها، الهامبخش دیگر شرکتها شود.
ارزش واقعی شرکتهای دانشبنیان بورسی
طرح چالشهای جدی اکوسیستم دانشبنیان و ارائه نکات عملیاتی، در صحبتهای دیگر فعالان این حوزه دنبال شد. محمدعلی چمنیان، از اعضای کمیسیون کسبوکارهای دانشبنیان اتاق بازرگانی با ارائه آمارهایی تلاش کرد تا تصویری واقعی از وضعیت شرکتهای دانشبنیان کشور ارائه دهد. چمنیان با اشاره به اینکه برخی ارزش شرکتهای دانشبنیان در بورس را ۶۰ تا ۷۰ هزار میلیارد تومان برآورد میکنند، گفت: «در بررسی چنین اعدادی باید به چند نکته توجه کرد؛ اساسا وقتی شرکتی حتی یک درصد از درآمد خود را نیز از فروش یک محصول دانشبنیان به دست بیاورد، آن را در زمره شرکتهای دانشبنیان به حساب میآورند. این در حالی است که حقیقتا ارزش اعلام شده برای آن شرکت، تماما ناشی از فعالیت دانشبنیان نیست و ارزش اقتصاد دانشبنیان شرکتها، تنها ۳ تا ۴ درصد از ارزش کل شرکت است و این میتواند باعث یک خطای سیاستگذاری شود. پس در نهایت باید بدانیم که در حقیقت ارزش فناوریهای دانشبنیان موجود در بازار از ۳ هزار میلیارد تومان فراتر نمیرود و باید واقعبینانه نگاه کرد و بیش از اینها تلاش کنیم.»
چمنیان در ادامه گریزی به اهمیت توجه بیشتر به بحث ارزشگذاری داراییهای غیرفیزیکی این شرکتها زد و گفت: «سیاستگذاران باید توجه داشته باشند که بحث ارزشگذاری محدود به عرضه اولیه سهام شرکتها در بازار نیست و مواردی مانند «افزایش سرمایه»، «در نظر گرفتن این داراییها به عنوان آورده غیرنقدی برای مشارکت با مجموعههای دیگر»، «فروش فناوری» و «مشارکت با بانکها» زمینههایی هستند که اهمیت شفافیت نحوه ارزشگذاری انواع داراییها - به خصوص داراییهای غیرفیزیکی- را نشان میدهند؛ موضوعی که متاسفانه اکنون با اختلال مواجه است.»
تجربه یک استارتآپ از ورود به بازار سرمایه
اگرچه در گذشته شرکتهای دانشبنیان زیادی در بازار سرمایه ایران پذیرش شدهاند، اما ورود تپسی به این بازار به عنوان یک شرکت فناوریمحور که کار خود را به عنوان استارتآپ شروع کرد، اهمیت ویژهای دارد. در همین راستا، بهزاد اقبالخواه، یکی از اعضای هیاتمدیره تپسی به بیان جزئیاتی از تجربه پذیرش این شرکت در فرابورس پرداخت و گفت: «برخی فعالان اکوسیستم استارتآپی از ما گلایه میکنند و میگویند تپسی با روندی که طی کرد و ضوابطی که به آنها تن داد، کاری کرد تا مجموعهای از شرایط سختگیرانه، به عرفی برای پذیرفته شدن در بازار سرمایه تبدیل شوند. باید تاکید کنیم که به دلایل گوناگون، حساسیتهای زیادی روی پذیرفته شدن یک شرکت استارتآپی در بازار سهام وجود داشت و تمام شرایط دست به دست هم داده بود تا این کار عملی نشود؛ اما باید تاکید کنیم که با این شرایط حتی اگر امسال به نام حمایت از دانشبنیان نامگذاری نمیشد، همین کار را هم نمیتوانستیم عملی کنیم.»
اقبالخواه همچنین بر دشواری روزافزون فعالیت کسبوکارها در اکوسیستم استارتآپی تاکید کرد و گفت: «متاسفانه دایره ایدههای فناورانهای که قابلیت رشد سریع و تبدیل شدن به یک کسبوکار بزرگ و فراگیر دارند، روز به روز تنگتر میشود. در توجیه دلایل این امر میتوان به عوامل مختلفی از جمله بیانگیزگی کارآفرینان و مهاجرت گسترده نیروهای متخصص، اشاره کرد. اکنون بازارهای سنتی ملک، ارز و طلا به رقبایی جدی برای سرمایهگذاری در کسبوکارهای دانشبنیان تبدیل شدهاند و جا دارد با بهرهمندی از قانون جدیدی که با هدف حمایت از دانشبنیانها تصویب شده، اهرمی بسازیم تا بازیگران بزرگ صنایع را به سرمایهگذاری در شرکتهای دانشبنیان و مشارکت در توسعه آنها سوق دهیم و بتوانیم داستانی از موفقیتهای جدید این حوزه را برای نسل بعدی کارآفرینان روایت کنیم.»
این عضو هیاتمدیره تپسی اظهار امیدواری کرد که ورود تپسی، بتواند جرقهای برای شکلگیری حرکتهای بزرگتر در اکوسیستم استارتآپی و دانشبنیان کشور باشد.
در این نشست اعضای دیگر اکوسیستم دانشبنیان کشور و فعالان بازار سرمایه هم به ارائه نظراتشان پرداختند و هر یک جزئیاتی از چالشهای این حوزه را برای حاضرین روایت کردند؛ اما آنچه بیش از همه مورد تاکید قرار گرفت آن بود که جامعه کارآفرینی کشور تا چه اندازه تشنه شنیدن تجربیات بیشتر از موفقیت در این مسیر است. اگرچه ورود تپسی به عنوان نخستین شرکت استارتآپی به بازار سرمایه، حرکت بزرگ و ارزشمندی است، اما نباید فراموش کرد که این تازه شروع یک مسیر تا رسیدن به جایی است که اقتصاد دانشبنیان بتواند نقش مهمی در اقتصاد کشور ایفا کند.