اثر شبکهای و تاثیر آن بر شکست یا موفقیت یک شبکه اجتماعی
مدل موفق حمایت از پیامرسانها
نمونه کلاسیک آن تلفن است. هرچه مردم بیشتری از آن استفاده کنند، تلفن برای هر صاحب آن ارزشمندتر میشود. این یک اثر جانبی مثبت ایجاد میکند، زیرا یک کاربر شاید برای افزودن ارزش تلفن برای دیگران آن را نخرد، ولی در هر حالت چنین خواهد کرد. خدمات شبکههای اجتماعی نیز به همین شیوه عمل میکنند، سایتهایی چون فیسبوک و گوگل هرچه کاربران بیشتری عضوشان شوند محبوبتر میشوند.
مثالهای دیگری هم از مصادیق اثر شبکهای یک کالا یا خدمت میتوان زد: دستگاه فاکس، زبانهای خارجی، شبکههای اجتماعی با تعداد کاربران بالا. از زمان ظهور شبکههای اجتماعی در دنیا سالهای زیادی نمیگذرد. یکی از عوامل موثر بر رشد کاربران هر کدام از این شبکهها همین اثر شبکهای است.شبکههایی مانند فیس بوک، واتس اپ، یوتیوب، ایمو و اسکایپ همگی نمونههایی از شبکههایی هستند که کاربران زیادی با عضویت در آنها مجال ظهور برای شبکههای اجتماعی نوپا را نمیدهند. به عبارت دیگر، شبکههای اجتماعی با کاربر پایین محکوم به فنا هستند.
این اثر شبکهای میتواند در صورت نرسیدن به حد بهینهای از کاربران منجر به شکست تجاری یک محصول، سرویس یا شبکهای شود که نتواند خود را با استانداردهای آن محصول، سرویس یا شبکه منطبق کند. تئوری اثر شبکهای بهخصوص در زمینههای تکنولوژیهای جدید توسعه یافته تر شده و تحقیقات زیادی در مورد آن انجام شده است. برخی اقتصاددانان معتقدند که ناکارآیی این اثر در بازارهایی مانند سخت افزار و نرم افزار کامپیوتری؛ حمل ونقل و مخابرات عمومیت بیشتری دارد. برخی دیگر هم معتقدند که اثر شبکهای میتواند توجیهکننده تغییر در قوانین مربوط به ضد انحصار، شرکتها و دخالت دولت در بازارها باشد. در ابتدای ظهور شبکههای اجتماعی تدوینکنندگان سیاست در این بخش در کشورهای مختلف هرکدام با اتخاذ روشهای مختلف موجب شدند تا مسیر کشورها به سمت و سویی متفاوت برود.
نمونه بارز آن کره جنوبی است که در رتبهبندیهای شاخص توسعه فناوری اطلاعات رتبه اول و دوم را در سالهای اخیر به ویژه در سالهای ۲۰۱۶ و ۲۰۱۷ دارا بوده و بهعنوان پرچمدار این صنعت در دنیا شناخته شده است. اگرچه بررسی علل و عوامل دستیابی به این شاخص در حوصله این مقاله نیست اما بهرهگیری از تجربیات این کشور میتواند راهگشای سایر کشورها نیز باشد.
اولین معیار برای راهاندازی یک شبکه اجتماعی تخمین تعداد کاربران فعال آن شبکه است. این تعداد اگرچه تابعی از جمعیت و زبان افرادی است که از آن استفاده خواهند کرد اما به دلیل بینالمللی بودن آن و امکان اشتراک اطلاعات و محتوایهای مختلف با سایر شبکههای اجتماعی مطرح در سطح بینالمللی، هر چه تعداد کاربران آن بیشتر باشد گسترش آن محتمل تر خواهد بود و حلقههای زنجیره تجاری متصل به شبکه اجتماعی بیشتر امکان تحقق خواهند داشت. مقایسه تعداد کاربران شبکههای اجتماعی در جهان و تعداد کاربران آنها در مقایسه با تعدادکاربران شبکه اجتماعی تلگرام نشاندهنده اهمیت موضوع network externality است. تلگرام در سطح دنیا با حدود ۱۰۰ میلیون مشترک در رده بیستم شبکههای اجتماعی در دنیا است و میتوان گفت جزو شبکههای محبوب اجتماعی حتی در کشوری مانند کره جنوبی که پیشتاز شاخصهای این صنعت هم هست قرار ندارد.از سویی دیگر روند روبه تزاید رشد شبکههای اجتماعی در کشورهای منتخب در فاصله سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۷ نشان میدهد پرچمدار شبکههای اجتماعی در این دوره علاوه بر این تابعی از جمعیت کشورو ضریب نفوذ گوشیهای هوشمند و دسترسی به اینترنت است تغییر زیادی در رتبهبندی آنها ایجاد نشده و فقط تعداد کاربران این شبکهها افزایش داشته است.
چندی است مقامات کشورمان بهخصوص در زمینه صنعت فناوری اطلاعات در گفتوگوها و مصاحبههای خود بر لزوم بهکارگیری از شبکه ملی اطلاعات و شبکههای اجتماعی بومی علاوه بر حفظ امنیت ملی به حفاظت از دادههای کاربران تاکید دارند. اما با درنظرگرفتن مفهوم اثر شبکهای یا همان network externality باید در نحوه به کارگیری یک شبکه اجتماعی بومی اهتمام و تدبیر لازم را به کاربرد و پس از امید به جذب کاربران بیشتر به گسترش و حمایتهای مالی و معنوی از آن اقدام کرد تا به سرنوشت حمایتهای دستوری و تکلیفی که بازدهی بالایی نداشته و به اتلاف منابع محدود مالی و دولتی در شرایط کنونی اقتصاد دچار نشود. بررسی تاثیرات اقتصادیnetwork externality در توسعه شبکه اجتماعی بومی باید از سوی سیاستگذاران این صنعت، وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، شورای عالی فضای مجازی، مجلس شورای اسلامی و کمیسیون تخصصی مربوطه و اقتصاددانان صاحب نظر در این حوزه انجام شود.انتخاب راهحلهای کوتاه با بهرهگیری و گاه کپیبرداری از مدل شبکههای اجتماعی بینالمللی بدون در نظر گرفتن منافع و مزایای اقتصادی آن در کشور علاوه بر اینکه باعث هدررفت منابع میشود و احتمال شکست شبکه اجتماعی بومی را بالا میبرد باعث فاصله گرفتن از فلسفه اصلی ایجاد شبکه اجتماعی بومی در کنار توسعه شبکه ملی اطلاعات نیز خواهد شد.
در پایان سوالی که باید از متولیان و توسعهدهندگان پیامرسانهای داخلی پرسید این است بر فرض اعتماد و مهاجرت همه ۴۰میلیون کاربر شبکه اجتماعی مانند تلگرام به سوی یک پیامرسان داخلی آیا زیرساختهای فعلی و سایر حلقههای کسب و کار در شبکه اجتماعی توانایی تامین نیازهای فنی، پشتیبانی و توسعهای آن را دارد؟
پاسخ به این سوال میتواند راهگشای مباحث بعدی برای بررسی و تبیین بیشتر این موضوع با نگاه اقتصادی باشد.
ارسال نظر