«دنیایاقتصاد» از خیابانهای سعدی و فردوسی گزارش میدهد
افت وخیز بازار کفش چرمی
برای خرید یک کفش کلاسیک چرمی حداقل باید ۴۰۰هزار تومان درنظر گرفت، رقمی که برای کفش کتانی یا جیر از ۵۰۰هزار تومان شروع میشود و برای پوتین از ۸۰۰ هزار تومان. بازار کتانی داغتر از کفش کلاسیک است البته قیمتهای این بازار هم صعود بیشتری داشته به گونهای که با زیر یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان نمیتوان برای خرید کتانیهای برند اقدام کرد.
حداقل هزینه، ۴۰۰ هزار تومان
خیابان انقلاب، شرق میدان فردوسی. ساعت از ۵ بعداز ظهرگذشته و گرمای هوا کم کم در حال فروکش کردن است. پیادهرو شلوغ است و تصویر آدمهایی که رد میشوند روی شیشه ویترین کفشفروشیها میافتد. مغازههایی که معمولا دوطرف ورودی آنها ویترین است و یک یا دو مشتری ایستادهاند و کفشهای واکسزده ویترین را برانداز میکنند. کفشهای چرم و کلاسیک تا کفشهای روزانه از جنس کتان و جیر. یکی از فروشندگان این راسته درمورد اوضاع بازار کفش در آستانه پاییز میگوید: «دیگر بازار شهریور وجود ندارد. قبلا یک ماه مانده به شروع کار مدارس و دانشگاهها در ماه مهر بازار گرم میشد. عملا صنف ما دو بازار دارد که کسبه چشمشان به دخل آنها است، خرید عید و خرید مهر. با مجازی شدن مدارس و دانشگاهها عملا فروش ما در این زمان از سال ۶۰درصد کاهش داشته است.»
جمال که مردی میانسال با موهایی جوگندمی و پوستی سوخته است به «دنیای اقتصاد» میگوید کفشی که پارسال ۴۰۰هزار تومان قیمت داشته امسال از ۷۰۰هزار تومان گذشته «آن هم درحالی که از دو سال پیش که کرونا شایع شد عملا کاسبی ما خوابید». این فروشنده کفش مدل آریان را ۴۰۰هزار تومان نرخ زده است و نمونه چرمی دیگر را ۵۰۰هزار تومان: «همه محصولات هم کار داخل است. از چرم تا تولید کار کارگاههای داخلی است، اما برای جلب مشتری به اسم ترک میفروشیم.» موضوعی که فروشنده دیگری در خیابان انقلاب آن را تایید کرد: «مشتری دنبال جنس برند میگردد.
حتی اگر برایش ثابت شود این کفش چرم ایرانی باجی به نمونه خارجی نمیدهد، باز هم سمت کفش خارجی میرود.» حسین میگوید دخل اول مهر او «بالای ۵۰درصد کاهش داشته است. از آن گذشته قبلا مراسم و جشنها به پا بود و مردم هم خرید میکردند. الان یا مراسمی نمیگیرند یا آنقدر کوچک و دورهمی است که کسی به فکر کفش نو نمیافتد». به گفته این کفشفروش خیابان انقلاب به سبب نزدیک شدن فصل سرما در حال حاضر بیشترین تقاضا سمت پوتین است: «از یک ماه دیگر قیمت پوتینها گران میشود و کسانی که قصد خرید دارند از الان به بازار سر میزنند.» این فروشنده کف قیمتی پوتینهای چرم را ۸۰۰هزار تومان تعیین کرده گرچه نمونه یک میلیون و ۵۰۰ تومانی هم دارد «که از زیره ترک ساخته شده و طرحش هم ایتالیایی است».
حسین میگوید بیشتر تقاضا سمت پوتینهای زیر یکمیلیون تومان است «چون تقریبا بودجه مشتری تفاوتی نکرده است. کسی که سه سال پیش پوتین ۴۰۰هزار تومانی میپوشید الان ۸۰۰ هزار تومانی میپوشد فقط خرید برایشان سخت شده است». مشاهدات میدانی «دنیایاقتصاد» از خیابان انقلاب، راسته کفشفروشیها نشان میدهد برای خرید کفش چرم معمولی حداقل باید ۴۰۰هزار تومان هزینه کرد. این مبلغ برای پوتین از ۸۰۰هزار تومان شروع میشود و برای کفشهای جیر بین ۶۰۰ هزار تا یک میلیون تومان است.
کتانیبازها
شرایط در بازار کفشهای ورزشی یا کتانی گرمتر است. سوق سلیقه جوانان به سمت کتانی باعث شده علاوه بر اینکه این بازار گرمتر باشد، نمونههای بیشتری با بازه قیمتی بازتری در اختیار مشتری باشد. برای مثال کفشهای کتانی دستفروشهای چهارراه ولیعصر از ۱۰۰ هزار تومان شروع میشود و کتانی دیگری در حوالی میدان منیریه یک میلیون تومان فروخته میشود.
مشاهدات میدانی «دنیایاقتصاد» نشان میدهد برای خرید یک کتانی با کیفیت متوسط حداقل باید ۸۰۰هزار تومان هزینه کرد، این کف قیمتی برای نمونه برند آن از یکمیلیون و ۵۰۰هزار تومان شروع میشود. برای مثال کفشفروشی خیابان سنایی که کفشهای کوهنوردی و ورزشی میفروشد کف قیمتی را یکمیلیون و ۶۰۰هزار تومان تعیین کرده است و کفش ۳میلیون تومانی هم میفروشد. یا فروشگاه دیگری در خیابان مطهری که برندهای ریباک، آدیداس و نایک میفروشد کف قیمتی را ۲میلیون تومان تعیین کرده است، البته از همین فروشگاه میتوان کفش کتانی برند تا ۵میلیون تومان هم خرید.
جستوجوهای خبرنگار «دنیایاقتصاد» نشان میدهد بخش قابلتوجهی از تقاضای کفش کتانی برند به سمت صفحههای فروش اینستاگرامی سوق پیدا کردهاست؛ چراکه علاوه بر اعتمادی که به اصالت کالا دارند، مبلغ کمتری هزینه میکنند. مثلا برای یکی از نمونههای برند ریباک که در فروشگاه مطهری ۴میلیون تومان نرخ خوردهاست یک صفحه اینستاگرامی ۲میلیون تومان نرخ زده است. البته خریداران این صفحهها حداقل یک هفته برای رسیدن خریدشان صبر میکنند و ریسک اندکی را میپذیرند، اما برای کسانی که کفش برند را با چیز دیگری عوض نمیکنند این نوع مناسب و رضایتبخش به نظر میرسد. البته بازار مثل سالهای پیش از کرونا شلوغ نیست و «چراغ مغازهها صرفا روشن است».