دنیای اقتصاد-کيوان حسينوند:
آنچه در فضای سیاستگذاری دولتها عمدتا دیده میشود آن است که سیاستگذاران اقتصادی عمدتا بر این شیوه هستند که تئوریها را دریافت کرده و آنها را بیکم و کاست در فضای اقتصادی یک کشور پیادهسازی کنند. این موضوع ورای آن است که آیا اساسا چنین تئوری متناسب با زمینه و ساختار آن کشور خواهد بود یا نه. به عبارتی روشنتر، همانطور که میدانیم، هر نظریه بر آمده از برخی فروض است و از سوی دیگر نیازمند آن است که با نتایج تجربی نیز مطابقت داشته باشد؛ به این دلیل اجرای بیکم و کاست چنین نظریاتی لزوما به نتایج از قبل مشخص شده منجر نخواهد شد و سیاستگذار در خلأ سیاستی خود فرو میرود.
یارانههای مالی برای توسعه صادرات که معمولا توسط آژانسهای اعتباری توسعه تجارت ارائه میشود، یکی از ابزارهای مهم سیاست صنعتی است. این گزارش تاثیر تعطیلی آژانس صادرات و واردات ایالات متحده (EXIM) از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۱۹ را بر عملکرد فروش شرکتهای صادراتی مورد بررسی قرار میدهد. نتایج مطالعه نشان میدهد شرکتهایی که قبلا به پشتیبانی EXIM متکی بودند، پس از بسته شدن آژانس توسعه صادرات شاهد کاهش ۱۸درصدی فروش بودند که ناشی از کاهش صادرات بود. از طرف دیگر این شرکتها کارکنان خود را اخراج و سرمایهگذاری را محدود کردند. بهطور کلی، یارانههای اعتباری صادرات و توسعه تجارت میتواند صادرات را حتی در کشورهایی که بازارهای مالی به خوبی توسعه یافته دارند، افزایش دهد، بدون اینکه لزوما منجر به تخصیص نادرست منابع شود.