اقتصاد فردامحور؛ بازطراحی آینده بر پایه رفتار انسان، فناوری و معنا
گزارشهای معتبر بینالمللی از جمله McKinsey (۲۰۲۵)، PwC Future of Industries، WEF Future of Consumption Platform وOECD Global Trends ۲۰۳۵، همگی بر این نکته تاکید دارند که گذار از اقتصاد مبتنی بر حال (Present-Centric) به اقتصاد آیندهنگر (Future-Oriented)، نه یک انتخاب لوکس، بلکه شرط بقا و رقابت در دهه پیشرو خواهد بود. با این توصیف، «اقتصاد فردامحور» را میتوان چنین تعریف کرد: اقتصادی که نه صرفا با تکیه بر الگوهای گذشته یا رشدهای فعلی، بلکه با هدف مواجهه فعال با عدمقطعیتهای بزرگ، تحول فناوری، تغییرات رفتاری و ارزشهای نوظهور نسلها طراحی میشود. این اقتصاد، بهجای تمرکز بر شاخصهای سنتی، به دنبال بازتعریف مفاهیم بنیادین رشد، رفاه و معناست.
سه مؤلفه کلیدی در شکلگیری این اقتصاد عبارتند از:
تمرکز بر آینده، نه فقط حال: طراحی سناریوهای چندگانه، ترسیم نوارهای زمانی تحول، و ساخت ظرفیتهای تطبیقی برای مواجهه با تغییرات.
توجه به مصرف زمان و تجربه، نه صرفا پول: ظهور مدلهای اقتصادی جدید که «زمان آزاد»، «تجربه مصرفکننده» و «تعامل دیجیتال» را بهعنوان منابع کمیاب و ارزشمند در نظر میگیرند.
همافزایی فناوری، انسان و معنا: فناوریهای نوین (دیجیتال، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء) باید در خدمت توانمندسازی انسان، تقویت ساختارهای نهادی، و تثبیت ارزشهای پایدار قرار گیرند.
در ادامه این یادداشت، با بهرهگیری از یافتههای کلیدی گزارشهای جهانی و متون علمی آیندهپژوهی، اینکه چرا اقتصاد فردامحور نهتنها یک ضرورت است، بلکه فرصتی تاریخی برای بازطراحی آینده انسان و جهان بهشمار میرود، بیان میشود.
از اقتصاد مصرف تا اقتصاد تجربه و معنا
تحلیلهای نوین از سوی موسسات بینالمللی همچون McKinsey و مجمع جهانی اقتصاد (WEF) نشان میدهند که انسان قرن بیستویکم دیگر صرفا مصرفکننده کالا نیست؛ بلکه به جستوجوگری بدل شده که در پی معنا، زمان و تجربه است. در واقع، پارادایم مصرف در حال دگرگونی است: از تملک کالا به سوی تجربه زیسته، از قیمتمحوری به سوی ارزشمحوری و از مصرف انبوه به سوی مصرف آگاهانه.
در گزارش تازه مکنزی با عنوان How Today’s Consumers Are Spending Their Time and Money آمده است:
در سال ۲۰۲۴، مصرفکنندگان بهطور متوسط سه ساعت زمان آزاد بیشتر در هفته نسبت به دوران پیش از پاندمی کرونا در اختیار دارند.
بیش از ۷۰درصد فعالیتهای فراغتی در فضای دیجیتال یا ترکیبی از فضای آنلاین و فیزیکی انجام میشود.
مفهوم «ارزش» در ذهن مصرفکننده از قیمت صرف، به سوی تجربه شخصیسازیشده و معنادار در حال حرکت است.
این یافتهها با گزارش Future Consumer Index ۲۰۲۴ از PwC نیز همراستا هستند؛ جایی که ۶۴درصد مصرفکنندگان ترجیح میدهند برای «تجربه» و «راحتی» هزینه کنند تا برای مالکیت کالا. بهبیان دیگر، زمان و تجربه در حال تبدیلشدن به منابع کمیاب و ارزشمند اقتصاد آیندهاند.
در چنین بستری، اقتصاد فردامحور بهجای تکیه بر مدلهای کلاسیک تولید و مصرف، بر طراحی «سبک زیستهای جدید» تمرکز دارد که در آن انسان نه صرفا «پول خود را چگونه خرج میکند»، بلکه «زمان خود را چگونه زندگی میکند» اهمیت مییابد. این گذار، زمینهساز ظهور اقتصاد تجربهمحور، اقتصاد اشتراکی (Sharing Economy) و الگوهای مصرف آگاهانه خواهد بود.
فناوری بهعنوان ستون فقرات آینده
در اقتصاد فردامحور، فناوری دیگر صرفا ابزاری برای افزایش بهرهوری یا کاهش هزینه نیست؛ بلکه بستر اصلی شکلگیری ارزش اقتصادی، تعاملات انسانی و ساختارهای اجتماعی نوین است. این تحول بنیادین در نقش فناوری، در گزارش صندوق بینالمللی پول (IMF) با عنوان Digitalization and the Future of Work (۲۰۲۴) بهروشنی بیان شده است. طبق این گزارش، تا سال ۲۰۳۰، پلتفرمهای دیجیتال میتوانند بیش از ۲۵درصد از کل فعالیت اقتصادی جهان را به خود اختصاص دهند.
این پیشبینی، نشاندهنده عبور از اقتصاد سنتی به سوی اقتصادی است که در آن داده، الگوریتم و زیرساخت دیجیتال نقش منابع اولیه تولید را ایفا میکنند. در چنین بستری، سه فناوری کلیدی بهعنوان پیشرانهای اصلی اقتصاد فردامحور شناخته میشوند:
فناوری اول- هوش مصنوعی مولد
این فناوری، نهتنها فرآیند تولید محتوا، طراحی محصول و خدمات را متحول کرده، بلکه زنجیره ارزش تصمیمسازی را نیز بازآفرینی میکند. از تولید خودکار تا تحلیل پیشبینیگر، هوش مصنوعی مولد به کسبوکارها امکان میدهد تا با سرعت، دقت و شخصیسازی بالا به نیازهای در حال تحول پاسخ دهند.
فناوری دوم- اقتصاد دادههای لحظهای
در اقتصاد فردامحور، تصمیمگیری دیگر بر پایه دادههای تاریخی نیست، بلکه مدلسازی لحظهای رفتار مصرفکننده، بازار و محیط اهمیت دارد. این تحول، نیازمند زیرساختهایی است که دادهها را بهصورت پیوسته جمعآوری، تحلیل و به تصمیمات عملیاتی تبدیل کنند.
فناوری سوم- زیرساختهای هوشمند
از لجستیک هوشمند تا سلامت دیجیتال، زیرساختهای آینده باید قابلیت اتصال، تحلیل و پاسخگویی سریع داشته باشند. این زیرساختها، نهتنها کارآیی را افزایش میدهند، بلکه امکان تجربه یکپارچه دیجیتال و فیزیکی را برای شهروندان فراهم میکنند.
داده: ماده خام ارزشافزوده آینده
در این چشمانداز، دادهها بهعنوان ماده خام اصلی اقتصاد فردامحور شناخته میشوند. داده نهتنها منبع قدرت رقابتی است، بلکه پایه خلق معنا، تجربه و تصمیمگیری هوشمند محسوب میشود. به همین دلیل، طراحی ساختارهای دادهای باز، شفاف، قابل اعتماد و اخلاقمحور، به یکی از اولویتهای اصلی سیاستگذاران و شرکتها تبدیل شده است.
اقتصاد فردامحور بدون داده، همانند صنعتی بدون انرژی است. از اینرو، آینده اقتصاد نیازمند حاکمیت دادهای نوین، امنیت سایبری پیشرفته، و سواد دادهای عمومی خواهد بود.
دگرگونی مفهوم کار و سرمایه انسانی
تحولات فناورانه و اجتماعی، مفهوم «کار» را بهطور بنیادین دگرگون کردهاند. بر اساس گزارش OECD Future of Work ۲۰۳۵، تا سال ۲۰۳۵ بیش از ۴۰درصد مشاغل در ساختار مهارتی خود دچار تحول خواهند شد. مهارتهایی مانند خلاقیت، تفکر سیستمی، سازگاری، و سواد دیجیتال بهعنوان مهارتهای کلیدی آینده شناخته میشوند.
در اقتصاد فردامحور، ارزش اقتصادی دیگر از مالکیت داراییهای فیزیکی یا منابع سنتی حاصل نمیشود؛ بلکه از ظرفیت انسانی برای یادگیری مداوم، انعطافپذیری شناختی، و توانایی تطبیق با تغییرات سریع سرچشمه میگیرد. این تحول، مستلزم بازنگری عمیق در سیاستگذاری آموزشی است.
آموزش باید از «انتقال دانش» به «توانمندسازی شناختی و دیجیتال» تغییر یابد. نظامهای آموزشی آینده باید افراد را نه برای بازار کار امروز، بلکه برای زیستن در جهانی با تغییرات پیوسته آماده کنند. این یعنی آموزش باید بر تفکر آیندهنگر، حل مساله و یادگیری مادامالعمر تمرکز داشته باشد.
مصرفکننده ترکیبی و اقتصاد جهانی
تحلیلهای اخیر از PwC و McKinsey نشان میدهند که مرز میان فضای آنلاین و آفلاین در رفتار مصرفکننده از میان رفته است. مصرفکننده قرن ۲۱، یک مصرفکننده ترکیبی (Hybrid Consumer) است که در چندین کانال همزمان خرید میکند، تعامل دارد و تصمیم میگیرد.
بیش از ۸۰درصد افراد خرید خود را در قالب Omnichannel انجام میدهند.
تصمیمهای خرید بهطور فزایندهای تحتتاثیر هوش مصنوعی و الگوریتمهای توصیهگر قرار میگیرند.
تمایل به برندهایی که بر شفافیت، پایداری و معنا تاکید دارند، رشد ۴۰درصد را نشان داده است.
در این چشمانداز، رقابت دیگر صرفا بر سر قیمت یا کیفیت نیست؛ بلکه بر سر اعتماد، تجربه، و زمان مصرفکننده است. شرکتهایی که بتوانند اعتماد دیجیتال (Digital Trust) ایجاد کنند، در اقتصاد فردا قدرت خواهند داشت. به همین دلیل، مفاهیمی چون هوش مصنوعی اخلاقمحور (Ethical AI)، حفاظت از دادهها، و شفافیت الگوریتمی به اصول پایه اقتصاد آینده تبدیل میشوند.
محور پایداری و سرمایهداری بازتوزیعی
گزارش( World Economic Forum ۲۰۲۴) با عنوان The Future of Sustainable Value Creation تاکید میکند که اقتصاد آینده باید بهسوی خلق «ارزش مشترک» حرکت کند؛ مدلی که بهطور همزمان برای جامعه و محیط زیست ارزشآفرینی کند.
در این رویکرد، رشد اقتصادی دیگر بهتنهایی معیار موفقیت نیست؛ بلکه شاخصهایی چون پایداری زیستمحیطی، تابآوری نهادی، و عدالت نسلی نیز در ارزیابی عملکرد اقتصادی نقش دارند. اقتصاد فردامحور در ذات خود یک اقتصاد «مسوول» است؛ اقتصادی که آینده را در تصمیمهای امروز لحاظ میکند. برای تحقق این چشمانداز، سیاستگذاران و شرکتها باید ساختارهای انگیزشی خود را بازآفرینی کنند تا پایداری و رشد در تعارض نباشند، بلکه در همتنیدگی عمل کنند.
سیاستگذاری آیندهنگر
در عصر عدمقطعیتهای سیستماتیک، دولتهای موفق آینده، دولتهایی خواهند بود که سیاستهای خود را نه بر اساس دادههای گذشته، بلکه بر پایه پیشبینی روندها، طراحی سناریوهای احتمالی، و حکمرانی آیندهنگر تنظیم کنند. در گزارش OECD Strategic Foresight for Public Policy آمده است:
«حکمرانی آیندهنگر دیگر یک کالای لوکس نیست، بلکه در عصر عدم قطعیت سیستماتیک یک ضرورت است.»
این جمله، بیانگر ضرورت شکلگیری نهادهای آیندهساز است: از رگولاتوریهای دیجیتال گرفته تا شوراهای ملی آیندهپژوهی که بتوانند تصمیمهای امروز را با درنظرگرفتن پیامدهای بلندمدت اتخاذ کنند.
سیاستگذاری آیندهنگر، نیازمند ابزارهایی چون پایش روندها، تحلیل سناریو، مدلسازی آینده، و مشارکت چندسطحی است تا بتواند اقتصاد فردامحور را در مسیر پایداری، نوآوری و عدالت هدایت کند.
طراحی آینده، نه صرفا پیشبینی آن
اقتصاد فردامحور، نقطه عزیمت از الگوهای سنتی بهسوی طراحی آیندهای هوشمند، انسانی و پایدار است. این اقتصاد، بر پایه:
تصمیمگیری بلندمدت بهجای واکنشهای کوتاهمدت
معنا و تجربه بهجای مصرف صرف
داده و زمان بهجای داراییهای فیزیکی
همکاری هوشمند بهجای رقابت انحصاری
استوار است. کشورها، شرکتها و نهادهایی که بتوانند این بینش را در ساختارهای خود نهادینه کنند، نهتنها در آینده حضور خواهند داشت، بلکه آینده را طراحی خواهند کرد. فردا در انتظار طراحی امروز ماست.
* صاحبنظر حوزه اقتصاد دیجیتال