درآمدی به اقتصاد فرهنگ ملموس
فرهنگ و نهادها
فرهنگهای مختلف، ممکن است شرایط اقتصادی متفاوتی را برای جوامع رقم بزنند: بعضی از نظامهای اخلاقی، «کسب و انباشت ثروت» را مذموم میپندارند. بعضی از رسوم رایج در یک جامعه، ریسکپذیری را تضعیف میکنند و بعضی از رویکردهای اعتقادی، تعهد به شغل را محترم میدانند. اخلاق، رسومات و اعتقادات رایج در یک جامعه، باعث میشوند کنشهای اعضای جامعه و به تبع آن عملکرد اقتصادی آن تحت تاثیر قرار بگیرند (نک: داگلاس نورث، نهادها، تغییرات نهادی و عملکرد اقتصادی، فصل پنجم). کارآفرین تا وقتی میتواند به فعالیت بپردازد که بقیه بازیکنان بازی جمعی در جامعه برای اموال او احترام قائل باشند؛ بازار سرمایه هیچگاه در جامعهای که نسبت به سرمایهگذاری در آن بدبین است، به ظرفیت کامل خود در اقتصاد نمیرسد و البته جوامعی که نسبت به کارآ بودن در شغلهای خود احساس تعهد اخلاقی ندارند، بهرهوری پایینی برای نیروی کار خواهند داشت.
مساله انتقال فرهنگ
اعضای جامعه بهصورت روزمره با فرهنگی که در آن غوطهورند، درگیر هستند. آنها ارزشهایی دارند و کنشهای خود و افراد پیرامون را با توجه به همان ارزشها قابل قبول، ممدوح و خوب یا غیر قابل قبول، مذموم و بد تفسیر میکنند. هنجارها به همین ترتیب در جهان اجتماع وجود دارند. اعضا برای تداوم حضور خود در اجتماعی که ارزشهای آن را پذیرفتهاند، از هنجارها (نهادها) پیروی میکنند. اجتماعات انسانی برای توسعه یا حداقل زنده ماندن (بازتولید) خود، باید ابزاری داشته باشند که به آنها کمک کند جهانبینی خود را به دیگران عرضه کنند، این باعث توسعه ابزارهایی برای انتقال فرهنگ شد. اشکال مختلف «کالاهای فرهنگی» و برای مثال «هنر» را باید زاییده همین تلاش بشری برای اظهار جهانبینی خود دانست: انسانها با وزن کلمات و ترکیب رنگها بازی میکنند تا نوع نگاهشان به جهان را بیان کنند.
فرهنگ مادی
تلاش افراد برای اظهار نوع نگاه خود به زندگی، آنها را متوجه ظرفیت شگفتانگیز جهان مادی کرد. آنها میتوانستند در جهان اطراف مداخله کنند تا پیامی از اعماق ذهن خود را در آن حک کنند. در همین ساحت بود که دیوار یک غار تاریک میتوانست حاکی از خاطراتی هیجانانگیز باشد. مقداری گچ، تبدیل به کتیبهای زیبا شود که اعتقادات افراد را بیان میکند و فلزی گرانبها، توسط حاکمان به نوعی شکل داده شود که پیامهای فرهنگی خاصی داشته باشد.
نگارهها، کتیبهها و سکهها، همگی مصادیق مفهومی عام با عنوان «فرهنگ مادی» (Material Culture) هستند. فرهنگ مادی، آن بخشی از جهان مادی است که توسط انسان تغییر کرده تا روایتی از عمق ضمیر او به دست دهد و میتواند پیام درون ذهن انسان را به دیگر ناظران، حتی اگر قرنها بعد به آن دست یابند، برساند. وقتی شما در یک کشور اروپای غربی، سکهای ایرانی را از قرن ۸ هجری در دست میگیرید، گویی فردی از ۱۳قرن قبل، از دل تاریخ بیرون و به نزد شما آمده و آن را بدون واسطه به شما رسانده است. فرهنگ مادی را میتوان به این صورت تعریف کرد: آن دسته از کالاهای فرهنگی که «ملموس» هستند و به همین دلیل، نقش «میانبر» را برای فاصلههای جغرافیایی و تاریخی دارند.
فرهنگ مادی به مثابه تاریخ اقتصادی
فرهنگ مادی، همانطور که از اسم آن پیدا است، از «ماده» تشکیل شده. ایجاد فرهنگ مادی، به «منابع» مشخصی نیاز دارد که صرفا مادی نیستند: برای ایجاد یک غارنگاره، به زمانی آزاد و فارغ از شکار، غاری امن و البته موادی برای رنگآمیزی نیاز است. برای نوشتن یک نسخه خطی، زمان، سواد و نوشتافزار میخواهیم. یک حاکم برای ضرب سکه به نام خود، به فلزی مانند نقره یا طلا، سرسکه جدید و یک ضرابخانه وفادار نیاز دارد. کنشگر اجتماعی (که مورد مطالعه جامعهشناسان است) برای خلق فرهنگ مادی و تجسم معانی کنشهای خود (که انسانشناسان به دنبال کشف آن هستند)، با «کمیابی» و «انتخاب» روبهرو میشود: انسان غارنشین فرصت چند شکار دستهجمعی را برای اتمام کار غارنگاره از دست داده؟ و حاکم برای ضرب سکه به نام خودش و رسمیت دادن به آن، منابع مالی چند عملیات نظامی بالقوه را صرف تامین نقره یا طلا کرده است؟ به عبارت دیگر، هزینه فرصت تولید فرهنگ مادی، به آن صورتی که الان به دست ما رسیده، چه بوده است؟ درمییابیم که هر چیزی که فرهنگ مادی باشد، ناگزیر خود روایتگر تاریخ اقتصادی نیز هست.
ابزار کمّی برای مطالعههای کیفی
در اینجاست که مطالعه کیفی فرهنگ، با استفاده از ابزار کمّی علم اقتصاد، به ما این امکان را میدهد که علاوه بر کیفیت و تفسیر معانی ایجاد شدن یک شیء تاریخی، میزان نهادینه (Institutionalized) بودن یک ارزش یا هنجار در یک اجتماع را نیز مطالعه کنیم؛ چراکه برای مقایسه عمق نفود باورها در یک جامعه، میتوان هزینهفرصت تولید شدن هر کدام از مصادیق فرهنگ مادی مربوط به آن ارزش را با فرهنگ مادی مربوط به ارزش دیگر مقایسه کرد. ضرورت مطالعه تاریخ اقتصادی، حتی برای تحقیق در زمینه تاریخ فرهنگی یا تاریخ اجتماعی و البته تاریخ سیاسی، در اینجا خود را نشان میدهد.
جمعبندی
بهصورت کلی میتوان گفت که فرهنگ مادی که آن بخشی از فرهنگ مردم است که به شکلی مادی و ملموس شده، برای بهوجود آمدن توسط افراد، گروههای اجتماعی و حکومتها، به تامین منابع احتیاج دارد. به همین ترتیب است که چارچوب نظری علم اقتصاد میتواند با تحلیلی که درباره کنش اقتصادی انسان برای تامین منابع دارد، به دانشمندان علوم اجتماعی کمک کند که فرهنگ مورد مطالعه را بهتر بشناسند؛ چراکه تولید هر واحد از فرهنگ مادی، کنشگران اجتماعی را با کمیابی و انتخاب روبهرو میکند و هزینهفرصت جداگانهای دارد. به عبارت دیگر، مطالعه اقتصادی فرهنگ مادی، به ما امکانی برای تخمین ارزش جریانهای مختلف فرهنگی در نزد مردم، میدهد.