در فصل قبلی به این نکته اشاره شد که قانون باید در مواقعی که افراد به نحوی رفتار می‌‌‌کنند که یک مالک واحد آن‌گونه رفتار نمی‌کند، آنها را مجازات کند. به عبارت دیگر، وقتی افراد به نحوی رفتار نکنند که گویی به تمامی منافع تحت‌تاثیر رفتارهای خود به طور یکسان توجه دارند، مستحق مجازاتند. اما استراتژی دیگری نیز وجود دارد که به نحو ساده‌‌‌تری به همان نتایج می‌‌‌رسد: وقتی هزینه‌‌‌ای وجود دارد، کافی است که صورت‌حساب را برای کسی بفرستید که با کمترین هزینه می‌تواند از آن جلوگیری کند. این جلوگیری از هزینه یا می‌تواند با اتخاذ اقدامات احتیاطی یا با انجام فعالیت‌‌‌هایی که کمتر احتمال دارد هزینه داشته باشند انجام می‌شود. هزینه‌‌‌ها یا در نتیجه تصادف ایجاد می‌‌‌شوند یا با سوءتفاهم یا با قراردادی که عقیم می‌‌‌ماند. تمامی این وقایع می‌توانند هزینه‌‌‌زا باشند و تمامی آنها را می‌توان به نحو یکسان مدیریت کرد: به این فکر کنید که چه کسی برای جلوگیری از آن در بهترین موقعیت قرار داشته است.

ما این شخص را کم‌قیمت‌‌‌ترین یا ارزان‌ترین کاهنده هزینه نامیده و او را مسوول پرداخت هزینه می‌‌‌دانیم. گاهی اوقات این کار را به این امید انجام می‌‌‌دهیم که او دفعه بعد طور دیگری عمل کند اما نه لزوما. چیزی که واقعا به دنبال آن هستیم این است که او را وادار به این کنیم که هزینه پرداخت صورت‌حساب را با هزینه اتخاذ اقدامات احتیاطی بیشتر مقایسه کند و کاری را انجام دهد که کم‌هزینه‌‌‌تر است. زیبایی این روش تحلیل این است که در اینجا از نظر حقوقی نیازی به این نیست که به این فکر کنیم که یک مالک واحد چگونه با این موضوع مواجه می‌‌‌شد. در این نوع تحلیل، این ارزان‌ترین کاهنده هزینه است که باید این بررسی را انجام دهد. شاید او تصمیم بگیرد که اجازه دهد اتفاق بد رخ دهد و صورت‌حساب را بپردازد و شاید به این نتیجه برسد که راهکار کم‌هزینه‌‌‌تر این است که مانع از رخ دادن اتفاق بد شود. در هر دو حالت، او مسوولیت کامل تصمیمات خود را بر عهده خواهد داشت و بنابراین با دقت این تصمیم را اتخاذ خواهدکرد. همان‌طور که در ادامه خواهیم ‌‌‌دید، این پاسخ هر پرسشی که ممکن است پیش آید نیست اما راهکار جالبی برای بسیاری از پرسش‌‌‌هاست.

نام حقوقی که در پرونده‌‌‌های مربوط به تصادفات (سوانح) به این رویکرد داده می‌شود، مسوولیت مطلق است. ما قبلا این رویکرد را دیده‌‌‌ایم. این رویکرد به این معناست که فاعل یک عمل، کلیه هزینه‌‌‌های ناشی از آن را خواهد پرداخت. ما نمی‌‌‌پرسیم که آیا این کار را به طور معقول یا با دقت انجام داده است یا خیر، بلکه فقط صورت‌حساب را برای وی می‌‌‌فرستیم. درست است که وقتی دادگاه‌‌‌ها می‌‌‌پرسند که آیا مسوولیت مطلق را بر خوانده اعمال کنند یا خیر، مستقیما این سوال را مطرح نمی‌‌‌کنند که آیا او ارزان‌ترین کاهنده هزینه اتفاق بدی که رخ داده است بوده یا خیر. اما وقتی به مواردی می‌‌‌نگرید که در آنها حکم به مسوولیت مطلق داده شده است، معمولا به این نتیجه می‌‌‌رسید که خوانده در بهترین موقعیت برای کاهش ریسک خسارت بوده است. بهترین مثال برای بحث از مسوولیت مطلق، تخریب ساختمان با استفاده از دینامیت است. وقتی شما از دینامیت برای تخریب خانه استفاده می‌‌‌کنید، شما ارزان‌ترین کاهنده هزینه برای صدماتی هستید که تخریب برای دیگران ایجاد می‌‌‌کند، چرا که از دیگران هیچ کار دیگری جز این بر‌نمی‌‌‌آید که دعا کنند شما با دقت این کار را انجام دهید. همین مطلب در زمانی صادق است که شما اقدام به ساخت سدی کنید که امکان دارد باعث شود سیل در زمین همسایگان جاری شود. این امر در پرونده ریلَندز علیه فلِچِر رخ داد.

وقتی که همسایگان می‌بینند شما ساخت سد را آغاز کرده و در حال انجام هستید، از آنها انتظار می‌‌‌رود چه کاری انجام دهند؟ از آنها جز این کاری بر‌نمی‌‌‌آید که منتظر بمانند و امید داشته باشند اتفاق بدی رخ ندهد. تمام قدرت و امکانات جلوگیری از بروز فاجعه یا حداقل بخش اعظم آن در سمت شما جمع شده است. شاید همسایگان بتوانند به جای دیگری نقل مکان کنند اما بیایید این‌طور فرض کنیم که انجام چنین کاری پر‌هزینه‌‌‌تر از این است که شما دقت بیشتری به خرج دهید یا سد را دورتر بسازید، فرضی که چندان هم غیر‌معقول نیست. بنابراین اگر سد ویران شود یا تخریب خانه شما باعث خسارت شود، ما صورت‌حساب را برای شما می‌‌‌فرستیم. شما می‌توانید صورت‌حساب را بپردازید و به تخریب ادامه دهید یا اینکه راه ایمن‌‌‌تری را برای تخریب خانه پیدا کنید و همچنین شما می‌توانید صورت‌حساب را بپردازید و ساخت سد را به همان صورت ادامه دهید یا اینکه سد را محکم‌تر بسازید یا آن را دورتر بسازید. این کلا به شما بستگی دارد. نکته مهم این است که شما باید به هزینه‌‌‌هایی که از تصمیمات شما ناشی می‌‌‌شوند فکر کنید - تصمیم به اتخاذ اقدامات احتیاطی یا انجام ندادن این اقدامات و پرداخت هزینه آن - و بنابراین تصمیم می‌‌‌گیرید که این هزینه‌‌‌ها را تا جای ممکن به حداقل برسانید. به عبارت دیگر، شما تلاش خواهید کرد که امور را به نحو کارآمدتری انجام دهید، چرا که پای پول خود شما در میان است.

این نمونه‌‌‌ها نشان‌‌‌دهنده یکی از مهم‌ترین مزیت‌‌‌های انداختن بار مسوولیت حقوقی زیان وارده به دوش کسی هستند که می‌تواند با کمترین هزینه از آن جلوگیری کند. این کار آسان است. اگر دنبال این باشیم که مشخص کنیم آیا عملیات تخریب ساختمان توسط شما به میزان کافی با دقت بوده یا خیر، این کار زمان‌بر است. لازم است به شهادت شهود گوش کنیم و نظر کارشناسان را دریافت کنیم و باید حق‌الزحمه کارشناسان نیز پرداخت شود. اگر موضوع را خارج از دادگاه حل‌‌‌وفصل کنیم و همه بدانند که کسی که تخریب را انجام می‌‌‌دهد تمام مسوولیت آن را بر عهده دارد، رسیدگی به آن برای همه ارزان‌تر و ساده‌‌‌تر خواهد شد. اگر نگوییم که در این صورت، قطعا موضوع ساده‌‌‌تر خواهد شد، حداقل می‌توانیم بگوییم که احتمالا ساده‌‌‌تر خواهد شد. ما تاکنون طوری صحبت کردیم که گویی روشن است که چه کسی ارزان‌ترین کاهنده هزینه است، اما در عالم واقع ممکن است این‌طور نباشد. برای تصمیم‌گیری در یک پرونده تصادف شما نیاز به این دارید که بدانید هر یک از طرفین چه اقدامات احتیاطی می‌توانست انجام دهد و این اقدامات تا چه حدی می‌توانستند شانس بروز حادثه را کاهش دهند. بخش عمده‌‌‌ای از این سوالات، همان سوالاتی هستند که وقتی دادگاه‌‌‌ها نمی‌‌‌پرسند ارزان‌ترین کاهنده هزینه چه کسی بوده است و در عوض میزان قصور هر یک از طرفین را با قصور طرف دیگر مقایسه می‌‌‌کنند، به آنها توجه دارند.

بنابراین اگر می‌‌‌خواهیم مسوولیت را بر گردن ارزان‌ترین کاهنده هزینه بیندازیم، (چرا که این کار ساده‌‌‌تر است)، باید این کار را در جایی انجام دهیم که مشخص باشد چه کسی ارزان‌ترین کاهنده هزینه است یا دادگاه می‌تواند در این خصوص بر اساس قواعد کلی و ساده نظیر اصول و استثنائات متعارف و شناخته‌‌‌شده تصمیم‌گیری کند. حقوق مسوولیت مطلق را می‌توان از همین منظر تحلیل کرد. مسوولیت تخریب ساختمان، مسوولیت مطلق است اما این به آن معنا نیست که این مسوولیت، بدون استثنا است. در برخی موارد، این امکان وجود دارد که تخریب‌کننده مسوول تلقی نشود. مثلا در مواقعی که شاکی خسارت‌دیده خود ریسک خسارت را به جان خریده است، تخریب‌‌‌کننده مسوولیتی ندارد. شاید شاکی به طرز غیر‌مسوولانه‌‌‌ای و به‌رغم اینکه از عملیات دینامیت‌‌‌گذاری آگاه بوده است به محل عملیات بیش از حد نزدیک شده است. یک راه تحلیل این موضوع این است که بگوییم شاکی که در چنین موقعیتی قرار دارد، ارزان‌ترین کاهنده هزینه تلقی می‌شود. او می‌‌‌دانست که دارد چه‌کار می‌کند و باید فاصله نگه می‌‌‌داشت. به همین خاطر است که در اینجا قانون استثنایی به این قاعده کلی قائل می‌شود که می‌‌‌گوید تخریب‌‌‌کننده مسوول است.