دنیایاقتصاد:
حکم ورشکستگی کارخانه چیتسازی بهشهر اوایل دهه۱۳۸۰ صادر شد؛ کارخانهای که در سال ۱۳۱۵ بنا نهاده شد و جزو نخستین دستاوردهای مدرنیته در ایران بود. شیوا خادمی، عکاس، نویسنده و پژوهشگر، در کتاب «خاک کارخانه»، سراغ کارگرانی رفته که با تعطیلی کارخانه، کاری را که شورمندانه دوست میداشتهاند و جایی را که به آنها هویت میداده، از دست دادهاند و طعم فقدانی بزرگ را چشیدهاند. در اینجا بخشهایی از خاک کارخانه را میخوانید که در نوع خود از مستندنگاریهای درخشان در حوزه تاریخ شفاهی است.
کتابخانه مخصوص کتب سلطنتی به دستور ناصرالدین شاه بنا شد. کتابها اعم از خطی و چاپی و مرقعات نفیس در آنجا جمعآوری و زیرنظر مستقیم خود وی اداره میشد. ناصرالدینشاه خود ناظر و چشم مراقب این کتابخانه بود و آن را به شیوهها و عناوین مختلف مورد تفتیش و بررسی قرار میداد تا به آن دستبرد نزنند. بصیرالملک شیبانی در روزنامه خاطرات خود ذیل وقایع۱۳۰۶، چنین مینویسد: «ناصرالدینشاه... مواظب کتابخانه سلطنتی بود هر کتابی به هر عنوانی که از مجموعه خارج میشد، باید نسبت به ثبت دفتر استیفا شود و رسید اخذ شود.» از جمله اقدامات ناصرالدینشاه برای حفظ و حراست از کتابخانه سلطنتی علاوه بر وجود «دفتر استیفا» و دادن «رسید» در قبال هر کتاب، «تسویه بعد از تحویل» بود و اینکه بر اکثر کتابها «مهر مخصوص» زده میشد که این مهر بعدها باعث شد برخی کتابهای سرقتی از دربار و کتابخانه سلطنتی، پیدا و به کتابخانه بازگردانده شود. بنابر گفتههای لسانالدوله، میزان کتابهای موجود در کتابخانه زمانی که کتابخانه را تحویل گرفت پنج الی ششهزار جلد کتاب بود و چیدمان کتابخانه سلطنتی هم بر اساس «حروف الفبا» بوده است.
امین الضرب در نامههایی که منجر به تشکیل مجلس وکلای تجار شد، به مقامات رسمی به خاطر سوءاستفاده از مقامشان و اخاذی پول از بازرگانان حمله کرد و در این مساله تا آنجا پیش رفت که حتی پسر بزرگ و قدرتمند شاه، مسعود میرزا، ظلالسلطان حاکم اصفهان را نیز هدف انتقادهایش قرار داد.