سالروز آغاز قیام شیخمحمد خیابانی
روز ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ قیام مسلحانه شیخمحمد خیابانی علیه دولت وثوقالدوله در تبریز آغاز شد. وی از جمله مبارزانی بود که در سالهای پایانی حکومت قاجار در نقاط مختلف کشور به مقابله با استعمار و استبداد پرداخت. خیابانی در ۱۲۵۶ شمسی در خامنه ـ از توابع تبریزـ متولد شد. او پس از چند سال کار و تحصیل مقدماتی در روسیه که محل اقامت پدرش بود به تبریز بازگشت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی علاوه بر فقه و اصول، ادبیات عرب را فرا گرفت و به کسوت روحانیت درآمد. مدتی امام جماعت مسجد جامع تبریز شد و سپس به دوره دوم مجلس شورای ملی که در آبان ۱۲۸۸ آغاز به کار کرد، راه یافت.
روز ۱۷ فروردین ۱۲۹۹ قیام مسلحانه شیخمحمد خیابانی علیه دولت وثوقالدوله در تبریز آغاز شد. وی از جمله مبارزانی بود که در سالهای پایانی حکومت قاجار در نقاط مختلف کشور به مقابله با استعمار و استبداد پرداخت. خیابانی در ۱۲۵۶ شمسی در خامنه ـ از توابع تبریزـ متولد شد. او پس از چند سال کار و تحصیل مقدماتی در روسیه که محل اقامت پدرش بود به تبریز بازگشت و به تحصیل علوم دینی پرداخت. وی علاوه بر فقه و اصول، ادبیات عرب را فرا گرفت و به کسوت روحانیت درآمد. مدتی امام جماعت مسجد جامع تبریز شد و سپس به دوره دوم مجلس شورای ملی که در آبان ۱۲۸۸ آغاز به کار کرد، راه یافت. هنگام اولتیماتوم روسیه تزاری برای بیرون راندن مستشاران خارجی و ادامه اقامت مستشاران روسی در ایران که با موافقت احمدشاه روبهرو شد و به تعطیلی مجلس دوم انجامید، شیخ محمد خیابانی به مبارزه علیه حضور بیگانگان ادامه داد. او طی نطقهای پرشوری در مجلس، نمایندگان را از تسلیم شدن در برابر روسها بر حذر داشت.
شیخ محمد خیابانی پس از نطق آتشین و معروف خود در جریان بررسی موضوع اولتیماتوم روسیه برای عزل مورگان شوستر در مجلس مشهور شد. او پس از انحلال مجلس دوم به تبریز بازگشت و روزنامه تجدد را منتشر کرد. شبی با دوستان خود فیوضات، عبداللهزاده، امیرخیزی و رفعت تصمیم گرفتند که علیه استبداد، اجرای کامل قانون اساسی و برای تبلیغ عدالت و برابری حقوق روزنامهای بهعنوان ارگان حزب دموکرات با نام «تجدد» منتشر کنند. این روزنامه در آن زمان تا جایی پیش رفت که برای اولین بار در ادبیات فارسی (در سال ۱۲۹۹ خورشیدی) از واژه فمینیسم استفاده کرد. در تجدد چندین نویسنده زن نیز فعال بودند.
او پس از بازگشت به تبریز مبارزات سیاسی خود را سامان تازهای بخشید. مهمترین بخش این مبارزات، قیام وی در برابر پیمان ۱۹۱۹ وثوقالدوله بود. پس از پایان جنگ جهانی اول که با تخلیه مناطق شمالی ایران از نیروهای روس همراه بود، دولت انگلیس ـرقیب دیرینه روسـ به بهانههای مختلف، از جمله مبارزه با یکی از دولتهای متحدین (عثمانی) یا مبارزه با نفوذ بلشویسم به ایران، به تقویت روزافزون نیروهای خود در ایران پرداخت و برای تسلط بیشتر و بسط نفوذ سیاسی و اقتصادی خود دولت وثوقالدوله را برای انعقاد قراردادهای گوناگون تحت فشار قرار داد. یکی از پیمانهایی که موجب افزایش قابل ملاحظه سلطه سیاسی انگلیسیها در ایران شد، قرارداد ۱۹۱۹ بود. به موجب این قرارداد که در مرداد ۱۲۹۸ با دولت وثوقالدوله منعقد شد، امتیاز راهآهن و راههای شوسه در سراسر کشور به انگلیس واگذار شد و ارتش و دستگاه مالیه ایران زیر نظر مستشاران سیاسی و اقتصادی بریتانیا قرار گرفتند. کابینه وثوقالدوله به دنبال تحمیل این قرارداد با موج مخالفتهای عمومی و اعتصابات صنفی و کارگری در کشور سقوط کرد. روحانیون مبارز از جمله شیخمحمد خیابانی و سیدحسن مدرس در جریان مخالفتها و اعتراضات عمومی مردم علیه پیمان ۱۹۱۹، به وثوقالدوله که عاقد این پیمان بود، به شدت اعتراض کردند.
خیابانی در آستانه انتخابات دوره چهارم مجلس، مردم را از رای دادن به سیاسیون وابسته به انگلیس یا روسیه بر حذر داشت. او قرارداد ۱۹۱۹ را مضر به حال مملکت و ناقض حاکمیت ملی و استقلال ایران خواند و در تهران با وعظ، خطابه و نگارش مقاله به تشریح ابعاد خطرناک این پیمان پرداخت. او برای واداشتن وثوقالدوله به لغو معاهده، در بهار ۱۲۹۹ به مبارزه مسلحانه روی آورد و در ۱۷ فروردین همان سال در برنامهای از پیش طراحیشده، تمامی ادارات و مراکز دولتی تبریز را تصرف کرد. وی با گسترش این قیام به دیگر شهرهای آذربایجان، توانست این خطه را از حاکمیت دولت وثوقالدوله خارج سازد.
در کشاکش قیام شیخ محمد خیابانی، دولت وثوقالدوله سقوط کرد و کابینه مشیرالدوله زمام امور را به دست گرفت. مشیرالدوله برای پایان دادن به قیام خیابانی، مخبرالسلطنه حاکم تبریز را مامور فرونشاندن این قیام کرد. مخبرالسلطنه پس از چند دوره مذاکره بیحاصل با شیخ محمد خیابانی، سرانجام به کمک قوای قزاق عملیات نظامی بزرگی را علیه نیروهای وفادار به خیابانی به راه انداخت. در جریان این نبرد نیروهای شیخ سرکوب شده و خیابانی نیز در ۲۲ شهریور ۱۲۹۹ شهید شد.
منبع: تاریخ ایرانی
ارسال نظر