گاهشمار
پیوستن ایران به ضد بلوک، نه بلوک
گروه تاریخ اقتصاد: در جریان سومین کنفرانس وزیران کشورهای غیرمتعهد که روز ۱۹ خرداد در پایتخت سریلانکا برگزار شد چند کشور از جمله ایران، پاکستان و بولیوی به عنوان اعضای رسمی این نهاد پذیرفته شدند. جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۶۱ (۱۳۴۰ شمسی) با تلاش رهبرانی چون جواهر لعل نهرو (هند)، احمد سوکارنو (اندونزی)، جمال عبدالناصر (مصر) و مارشال تیتو (یوگسلاوی) به عنوان نیرویی که به گفته نهرو «ضد بلوک و نه بلوک» بود، بنیان نهاده شد. نخستین تلاش برای ایجاد همگرایی میان کشورهایی که بعدها به غیرمتعهدها معروف شدند در آوریل سال ۱۹۵۵ در کنفرانس باندونگ انجام شد و این کنفرانس نگرانی عمیق خود را از تشنج بینالمللی و خطر جنگ اتمی اعلام داشت.
گروه تاریخ اقتصاد: در جریان سومین کنفرانس وزیران کشورهای غیرمتعهد که روز ۱۹ خرداد در پایتخت سریلانکا برگزار شد چند کشور از جمله ایران، پاکستان و بولیوی به عنوان اعضای رسمی این نهاد پذیرفته شدند. جنبش عدم تعهد در سال ۱۹۶۱ (۱۳۴۰ شمسی) با تلاش رهبرانی چون جواهر لعل نهرو (هند)، احمد سوکارنو (اندونزی)، جمال عبدالناصر (مصر) و مارشال تیتو (یوگسلاوی) به عنوان نیرویی که به گفته نهرو «ضد بلوک و نه بلوک» بود، بنیان نهاده شد. نخستین تلاش برای ایجاد همگرایی میان کشورهایی که بعدها به غیرمتعهدها معروف شدند در آوریل سال ۱۹۵۵ در کنفرانس باندونگ انجام شد و این کنفرانس نگرانی عمیق خود را از تشنج بینالمللی و خطر جنگ اتمی اعلام داشت.
ایران بهدلیل پیوستن رژیم پهلوی به پیمان نظامی بغداد نتوانست در نخستین اجلاس سران کشورهای غیرمتعهد (بلگراد ۱۹۶۱) حضور یابد و از آن تاریخ به بعد نیز مساله عضویت ایران در این جنبش مطرح نشد اما با وقوع انقلاب اسلامی در ایران، انقلابیون معترض به کاپیتالیسم و منتقد کمونیسم رسم بیطرفی را در طرفداری از غیرمتعهدها دیدند و درخواست عضویت در این سازمان را ارائه دادند.
در بیانیه کنفرانس باندونگ، از ملتها خواسته شد که در صلح زندگی کنند و به عنوان همسایگان خوب به توسعه همکاریهای دوستانه بر پایه اصول زیر بپردازند:
۱) احترام به حقوق اساسی و انسانی و احترام به هدفها و اصول منشور سازمان ملل متحد
۲) احترام به حاکمیت و تمامیت ارضی همه ملتها
۳) به رسمیت شناختن برابری همه نژادها و برابری همه ملتها صرفنظر از کوچکی و بزرگی آنها
۴) خودداری از مداخله در امور داخلی کشورهای دیگر
۵) احترام به حق ملتها در دفاع فردی یا جمعی، منطبق با منشور سازمان ملل متحد
۶) الف- خودداری از بهکارگیری نیروهای دفاعی جمعی بهمنظور خدمت به یک قدرت بزرگ
ب- خودداری از اعمال فشار به هر کشور از سوی کشور دیگر
۷) خودداری از تجاوز یا تهدید به تجاوز یا استفاده از زور علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر کشور
۸) حل و فصل همه اختلافات بینالمللی از طریق صلحآمیز از قبیل مذاکره، اجماع، داوری یا حل و فصل حقوقی
۹) ارتقای منافع متقابل و همکاریهای دو طرفه
۱۰) احترام به عدالت و تعهدات بینالمللی.
به دنبال این کنفرانس، در سال ۱۹۶۱ و با حمایت فیدل کاسترو و مارشال تیتو در کنفرانسی که در یوگسلاوی سابق برگزار شد، سازمان جنبش عدم تعهد موجودیت خود را اعلام کرد. جنبش غیرمتعهدها ۵۳ عضو از قاره آفریقا، ۳۸ عضو از قاره آسیا، ۲۶ عضو از آمریکای لاتین و یک عضو از اروپا (بلاروس) دارد.
جنبش عدم تعهد این تعریف را از خود به دست میدهد: «عدم تعهد نمادی است از جستوجوی بشر برای صلح و امنیت ملتها و تلاش برای ایجاد یک نظام سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جدید در جهان. عدم تعهد نیرویی حیاتی است برای نبرد علیه امپریالیسم در همه صور و مظاهر آن و همه اشکال سلطه خارجی، عدم تعهد تاکیدی است بر حقوق ملتها برای دنبال کردن استراتژیهای مستقل خود در جهت عمران و توسعه، مشارکت در حل و فصل مسائل بینالمللی.» پیروی از سیاست همزیستی مسالمتآمیز، پشتیبانی از جنبشهای آزادیبخش، عدم پیوستگی به هیچیک از پیمانهای نظامی در چارچوب اختلافات قدرتهای بزرگ از جمله دیگر سیاستهای کشورهای غیرمتعهد است.
بنیانگذاران جنبش عدم تعهد و جانشینان بعدی آنها بر این باور بودند که با توجه به تنوع جغرافیایی و ایدئولوژیکی کشورهای عضو، در صورت ایجاد ساختارهای رسمی همچون اساسنامه و دبیرخانه داخلی، احتمالا این جنبش از هم فرو خواهد پاشید، زیرا یک سازمان فراملی متشکل از کشورهایی با ایدئولوژیها و اهداف مختلف هرگز قادر به ایجاد ساختاری اداری و منطقی برای اجرای سیاستهایی که مورد توافق کشورهای عضو باشد، نخواهد بود. به همین سبب، نوع منحصربهفردی از ساختار اداری در این جنبش شکل گرفت. بر این اساس، ساختار اداری جنبش عدم تعهد مانند سایر سازمانهای معمول، چندان دارای سلسله مراتب منطقی و حساب شده نیست و همه کشورهای عضو فارغ از اندازه و اهمیت خود از این فرصت برخوردارند تا در تصمیمسازی و سیاستگذاریهای جهانی نقش ایفا کنند.
شاید بتوان گفت جنبش عدم تعهد یکی از مهمترین سازمانهای بینالمللی است که ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به عضویت آن درآمده است. پس از تثبیت اوضاع سیاسی کشور از سال ۱۳۶۰، ایران بر حضور خود در این جنبش افزود و این جنبش نیز متقابلا اقدامات مثبتی به سود ایران انجام داد که از آن جمله میتوان به تلاش برای پایان دادن به جنگ ایران و عراق، محکوم کردن حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران در تیر ۱۳۶۷، حمایت از اجرای قطعنامه ۵۹۸ و سایر موضعگیریهایی که با سیاستهای جمهوری اسلامی ایران انطباق داشتهاند، اشاره کرد. موضوعاتی چون فلسطین، مخالفت با مذهبستیزی و نژادپرستی، تقاضا برای گشودن بازار کشورهای شمال به روی صادرات کشورهای جنوب از جمله این اقدامات بوده است.
در سالگرد پیوستن ایران به جنبش عدم تعهد یکی از اعضای همان جنبش (عراق) جنگی هشتساله با ایران را کلید زد. غیرمتعهدها میداندار شدند تا بلکه آتش جنگ دو همسایه را بخوابانند؛ اولین تلاششان که تشکیل یک کمیته حسن نیت مرکب از نمایندگان دولتهای کوبا، یوگسلاوی، الجزایر، زامبیا، هند، پاکستان و سازمان آزادیبخش فلسطین بود با مخالفت نخستوزیر وقت ایران ناکام ماند که در آبان ۱۳۵۹ گفته بود تا وقتی نیروهای عراقی خاک ایران را ترک نکردهاند تهران هیچ آتشبسی را قبول نخواهد کرد. بعد از گذشت چند روز رئیسجمهور وقت ایران در نامهای خطاب به سران کشورهای غیرمتعهد خواستار موضعگیری آنها در مقابل تجاوز عراق شد.
مهمترین اقدام حمایتی جنبش غیرمتعهدها در قبال ایران بعد از جنگ تحمیلی، تلاش برای محکوم نشدن ایران در آژانس بینالمللی انرژی اتمی بود. چنانکه در نشستهای شورای حکام آژانس که بهمنظور بررسی فعالیتهای هستهای ایران برگزار میشد غیرمتعهدها با موضعگیری خود از این شورا خواستند به دور از فشارهای سیاسی به بررسی دقیق وضع تسلیحاتی همه کشورهای عضو بپردازد.
منبع: تاریخ ایران
- پایگاه مجازی جنبش عدم تعهد
ارسال نظر