گاهشمار
لایحه اجباری شدن آبله کوبی
گروه تاریخ و اقتصاد: سال ۱۲۷۰هـ/ ۱۸۵۴م، آغاز یک دوره پیشرفت بیماری وبا در شهرهای مختلفی چون اصفهان، شیراز و. . . بود که، تا سال ۱۲۸۴هـ، همچنان جان بسیاری از مردم قحطی زده را میگرفت. پیشرفت این بیماری، که کم کم حصبه نیز به آن افزوده میشد، در سراسر ایران بهخصوص در مناطق جنوبی کشور نیز مشهود بود و این یعنی تهدید جدی برای سلامت منطقه خلیجفارس. این بار سفیر بریتانیا در تهران با توجه به عمق فاجعه، حکومت مرکزی را مجبور کرد تا اقداماتی انجام دهد. از حاکم بوشهر خواسته شد تا همه لباسهای آلوده را سوزانده و اموات را خارج از شهر دفن کنند، اما این گام کوچک، بیماری را ریشهکن نمیکرد.
گروه تاریخ و اقتصاد: سال ۱۲۷۰هـ/ ۱۸۵۴م، آغاز یک دوره پیشرفت بیماری وبا در شهرهای مختلفی چون اصفهان، شیراز و... بود که، تا سال ۱۲۸۴هـ، همچنان جان بسیاری از مردم قحطی زده را میگرفت. پیشرفت این بیماری، که کم کم حصبه نیز به آن افزوده میشد، در سراسر ایران بهخصوص در مناطق جنوبی کشور نیز مشهود بود و این یعنی تهدید جدی برای سلامت منطقه خلیجفارس. این بار سفیر بریتانیا در تهران با توجه به عمق فاجعه، حکومت مرکزی را مجبور کرد تا اقداماتی انجام دهد. از حاکم بوشهر خواسته شد تا همه لباسهای آلوده را سوزانده و اموات را خارج از شهر دفن کنند، اما این گام کوچک، بیماری را ریشهکن نمیکرد. زیرا، عدم نظارت بر بهداشت عمومی، وجود آب و هوای گرم و نبود روشهای نوین پزشکی همچنان زمینه تسریع این بیماری را فراهم میکرد.
در ۲۶ ربیع الثانی ۱۲۹۸هـ، دکتر تولوزان سرپزشک بانفوذ شاه، که از ۱۲۷۵هـ/ ۱۸۵۹م به جای دکتر پولاک به استخدام دولت ایران درآمده بود، اقدام به تاسیس دفتر مرکزی بهداشتی، که عهدهدار حفظ و سلامت داخلی مملکت باشد، کرد. این دفتر بهداشتی، که به نامهای مجلس حفظ الصحه یا حافظ الصحه و یا مجلس صحت و شورای بهداشتی ایران و نهایت اداره کل صحیه مملکتی شناخته میشد، هفتهای یک بار در دارالفنون به ریاست دکتر تولوزان و زیر نظر وزارت معارف برای بررسی امور بهداشتی و طبی و بیماریها مسری و چگونگی شیوع آنها در ولایات ایران تشکیل جلسه میداد. تصمیمات گرفته شده در این جلسات برای اجرا ابتدا باید به دولت ابلاغ میشد.
اولین جلسه مجلس حفظ الصحه، در یکشنبه ۲۶ ربیعالثانی ۱۲۹۸هـ، با حضور علی قلیخان وزیر علوم و معارف، رئیس و ناظم دارالفنون، دکتر تولوزان حکیم باشی، دکتر دیکسن (پزشک سفارت انگلیس)، دکتر آرنو (مامور مجلس حفظ الصحه استانبول) و دکتر بگمز (محمد حسنخان، عمادالاطباء) و عدهای دیگر از معلمان ایرانی دارالفنون تشکیل شد.
پس از کودتای ۱۲۹۹ و عبور از دوران کابینههای متعدد عاقبت رضاخان به مقام ریاست وزرایی رسید. وی در ۱۳۰۳ش، تصمیم گرفت تا «کلیه موسسات و تشکیلات صحیه مملکت غیر از آنچه که مربوط به بلدیه بود، در یک جا متمرکز» کند. به همین دلیل «به موافقت وزارت جلیله معارف و اوقاف و تصویب هیات دولت» این مجلس با نام صحیه کل مملکت از تابعیت این وزارت خارج شد. ریاست وزرا همچنین دکتر امیراعلم را موظف کرد تا وظایف و تکالیف و تشکیلات این موسسه را به عهده گیرد.
یکسال بعد در پی تغییرات کابینه، رضاخان تصمیم گرفت تا قسمت صحی وزارت داخله را منحل کرده و با تمرکز همه موسسات بهداشتی کشور اداره مستقلی تشکیل دهد. به موجب این تغییر، در تاریخ ۱۳ بهمن ماه ۱۳۰۵ش، براساس قانون تمرکز موسسات صحی مملکتی، که به تصویب مجلس شورای ملی رسید، «کلیه موسسات صحی مملکتی و بلدی صحیه و نظمیه و موسسات پاستور در اداره کل صحیه متمرکز خواهد شد» همچنین مقرر شد «رئیس کل صحیه در تحت هدایت قانونی وزارت داخله با رعایت اصل مسوولیت وزرا کلیه امور صحیه را برعهده خواهد داشت- مشارالیه در تحت نظارت قانونی و تصویب وزیر داخله اختیار تام خواهد داشت که بودجه تفصیلی صحیه را تهیه کرده تشکیلات اداره کل صحیه و تمام شعب آن را بدهد» و دیگر اینکه «رئیس اداره کل صحیه سمت معاونت وزارت داخله را داشته و به این سمت در مجلس هیات وزرا حضور و شرکت در مذاکرات مطالب مربوطه خواهد داشت». بعد از این تغییر سعیدخان لقمان الملک به ریاست اداره کل مملکتی منصوب شد.
با تاسیس اداره مستقل بهداشتی و نظارت بر همه مراکز صحی امید میرفت تا با حمایت دولت اوضاع بهداشت روند مطلوبتری پیش رو داشته باشد. چنانکه در خرداد ۱۳۰۸ش، اداره صحیه کل مملکتی از آن جایی که « طبقات سوم و دهاقین، که اکثریت سکنه مملکت را تشکیل میدهند، در کوبیدن آبله اطفال خود بیعلاقه و غافل و گاهی نیز مقاومت شدیدی میکنند که عمل تلقیح اجرا نشود و به همین دلیل برای هرچند سال یک مرتبه مرض آبله بهطور عمومی بروز و موجب تلفات سنگینی میشود» توانست لایحه آبله کوبی اجباری را در سراسر مملکت به قید فوریت به تصویب ریاست وزرا برساند. به موجب این لایحه، «آبله کوبان ثابت و سیار به ایالات و ولایات و بلوک و قصبات و قراء فرستاده شدند و در ادامه دستور داده شد تا از ثبت نام دانش آموزانی که به امر آبله کوبی مبادرت نورزیدهاند جلوگیری کنند.»
به همین منظور توجه و نظارت بر اماکن عمومی، رسیدگی به بهداشت و نظافت شهرهای کشور و اعزام طبیب به نواحی آلوده و به بیماریهای مسری بیشتر شد، تلاش برای جلوگیری از بیماریها مسری که هنوز جان بسیاری را تهدید میکرد، سرلوحه کار قرار گرفت. اداره کل صحیه مملکتی همچنین موظف بود تا نظارت بر نظافت شهر عملکرد دکانها و مغازهها به ساماندهی امور پزشکان و بررسی صحت تصدیقنامه اطبا برای ادامه کار طبابت بپردازد، به علاوه، اطبا موظف بودند تا گزارشهای هفتگی از مریضها و معالجات انجام شده را به اداره کل ارسال کنند.
تا این دوره، انجمن صحیه توانست با تاسیس قرنطینههای متعدد در مرزهای پرخطر، واکسیناسیون، توجه به وضعیت عمومی شهرها، و مدارس و مراکز نظامی معلومات بهداشتی را به سرعت در بین مردم گسترش دهد، اما برای رسیدن به جامعهای پاکیزه راه درازی در پیش بود. عاقبت، از سال ۱۳۱۱ش، اداره کل صحیه، مملکتی به اداره کل بهداری تغییر نام داد و به تدریج در شهرستانهای متعدد واحدهای بهداری برپا شد.
عملکرد انجمن حفظ الصحه را میتوان در این موارد خلاصه کرد:
در اواخر سال ۱۲۹۹ش و اوایل ۱۳۰۰ش تاسیس بنگاه پاستور ایران؛
تاسیس و تکمیل بیمارستان وزیری تهران؛
وضع مقررات برای محدودیت و ممنوعیت ادویه مخدره؛
در سالهای ۱۳۰۴ش و ۱۳۰۵ش استخدام و اعزام پزشکان به شهرستانها؛
در ۱۳۰۷ش تلقیح اهالی بنادر جنوب بر ضد وبا؛
در ۱۳۰۸ ش اصلاح و توسعه قرنطینههای سرحد؛
بنای قرنطینه مکمل در ۱۳۰۷ در قصر شیرین؛
- خرید کشتی موسوم به ابن سینا برای امور صحی در خلیجفارس و ضدعفونی کردن کشتیهای وارده به آبهای ایران.
منبع: شمس اردکانی، محمدرضا؛ عظیمی، رقیه سادات؛ قاسملو، فرید؛ (۱۳۸۹)، روند تحول پزشکی نوین ایران، از دارالفنون تا تاسیس دانشگاه تهران، تهران: چوگان با همکاری دانشگاه علوم پزشکی تهران
ارسال نظر