خاطرات چارلز براور از ۶دهه فعالیت در دیوان بینالمللی دادگستری – لاهه
داوری شمشیر
پس از بیش از ۶۰سال کار بهعنوان وکیل، قاضی و داور، نگاه من به دوران حرفهایام چگونه است؟ اولین نکته این است که من هرگز خودم را صاحب شغلی ندیدهام! هرگاه از من خواسته میشود که سرگرمیهایم را برشمارم، میگویم که کار من همان سرگرمی من است؛ من نمونهای زنده از این ضربالمثل قدیمیام که میگوید اگر کاری را که انجام میدهید دوست داشته باشید، هرگز روزی کار نخواهید کرد. اینکه برای کاری که عاشقش بودم پول دریافت میکردم، واقعا شیرین بود.
به هر حال، به نظر میرسد که من حتما کارها را درست انجام دادهام؛ زیرا تا زمان نوشتن این متن، من ۶جایزه دستاورد عمر (یا معادلهای آن) را جمعآوری کردهام، از جمله مدال منلی او.هادسون از جامعه آمریکایی حقوق بینالملل برای «دانش برجسته و دستاورد در حقوق بینالملل...بدون توجه به ملیت».
من بینهایت افتخار میکنم به سهمی که در توسعه یک سیستم کارآمد برای حل اختلافات بینالمللی داشتهام. قانون اهمیت دارد. قانون نظم را به زندگی میبخشد و در عرصه بینالمللی، نظم به معنای صلح است. بنابراین من این گزارش را در همان جایی به پایان میبرم که شروع کردم -واقعا، جایی که داوری بینالمللی مدرن آغاز شد- با مورد CSS آلاباما. زمانی که هیات داوری رای قابل توجهی صادر کرد، جریانهای سیاسی بریتانیا ویلیام اوارت گلدستون -یکی از برجستهترین دولتمردان کشورش- را به قدرت رساندند. گلدستون طرفدار این رای نبود؛ اما او تشخیص داد که صدور آن توسط دولتش بخشی ضروری از یک شهروند خوب جهانی بودن است.
در پارلمان، نخستوزیر با تعقل سخن گفت: هرچند ممکن است احساس کنم که حکم صادرشده بیش از حد سخت و از بنیان ناعادلانه بود، من جریمهای را که به این کشور وارد شده است، ناچیز میدانم؛ در مقابل ارزش اخلاقی این نمونه که نشان داده شد، زمانی که دو کشور بزرگ انگلستان و آمریکا -که بهشدت بر سر مسائل مربوط به حیثیت ملی حساس و رقابتی هستند- به جای روی آوردن به زور شمشیر، با صلح و هماهنگی به دادگاه قضایی مراجعه کردند. اینها کلماتی هستند که ارزش زندگی کردن را دارند.
منبع: کتاب در دست انتشار، «قضاوت درباره ایران»
نوشته قاضی چارلز براور
ترجمه دکترحمید قنبری