نقطه اوج تاریخ عکاسی در ایران
تجددگرایى که از مشروطه کلید خورد، در درون خود، طبقهاى متشکل از ثروتمندان، فارغالتحصیلان فرنگرفته، مقامات دولتى و حکومتى، تجار، اشرافزادگان، افسران نظامى و خانوادههاى آنها را با نام طبقه متوسط پرورش داد. بنابراین، دوره رضاشاه را مىتوان دوره شکلگیرى «طبقه متوسط » و شهرنشین محسوب کرد؛ طبقهاى که مخاطبان اصلى رژیم پهلوى نیز بودند.
تفکرات تجددطلبانه، مدرن و غربگرایانه، شالوده ذهنى این طبقه را بهعنوان شهروندان جدید شکل مىداد. اگر در ساختار سنتى جوامع، خانه و روستا هسته مرکزى را تشکیل مىداد، در ساختار نوین جوامع، شهر و خیابان مرکزیت مىیابند.خیابانهاى شهر به همراه انواع مغازههاى کوچک و بزرگ، بوتیک یا پاساژ، آتلیه و سالنهاى نمایش، پارک و فضاى سبز، به فضایى عمومى براى انجام روزمرگى، پیادهروى، خرید و از همه مهمتر عرض اندام مردم بدل مىشوند. خیابان، جایى است که زندگى در آن در حال جریان است و همه اتفاقات در آنجا مىافتد. حال دیگر چیزى بهعنوان اوقات فراغت معنا دارد که باید صرف شود. پایان کشمکشهاى مشروطه و جنگ جهانى اول و تبعات آن و همچنین تشکیل حکومت جدید، فرصتى براى مردم ایجاد کرد تا به خودشان بپردازند، خود را ببینند و موجودیت خود را به گونههایى دیگر نشان دهند.
در سیل عظیم کالاهاى وارداتى، دوربین نیز همانند تلویزیون وارد سبد کالاى خانوادههاى طبقه متوسط شد. بنابراین اگر تا پیش از این دوربین در دست افراد معدودى بود، اینک در دست طبقهاى خاص قرار مىگیرد و افراد زیادترى مىتوانند در روند تولید و انباشت عکس شرکت کنند. حجم بالاى عکسهاى یادگارى و آلبومهاى شخصى و خانوادگى به جا مانده از دو دهه پایانى حکومت پهلوى، حاکى از غلبه گفتمان اجتماعى در تاریخ عکاسى و نقطه اوجى در تاریخ اجتماعى عکاسى ایران است.
کتاب «درآمدی انتقادی بر تاریخ عکاسی ایران»
نوشته حسن زینالصالحین