گیل‌گمش؛ حماسه پیشرفت و تقسیم کار حفاری در نینوا، اثر لایارد، (۱۸۵۲)

این پایدار‌سازی به فعالیت انسان و کارانسان نیز مربوط می شود. انسان‌ها در کاری که تخصص دارند عملکرد بهتری دارند و اگر بتوانند برای رفع نیازهای دیگر خود به کار دیگران تکیه کنند، جامعه ثروتمندتر می‌شود. دیگر آن روزگار دیری است سپری شده که هر فرد ناچار بود لباس و کفشش را خودش درست کند، شکار کند، کشت کند یا غذای خود را تهیه کند، منبع آب آشامیدنی بیابد و خانه بسازد. این نقش‌ها را نهاد تخصصی بازار بر عهده گرفته است که طبعا بسیار پیش از آنکه آدام اسمیت آن را یکی از منابع اصلی ثروت ملل بنامد، نقش خود را ایفا می‌کرد.

بنابراین هر کس در کاری که آن را ارزشمندترین چیز برای جامعه می‌شمارد تخصص یافته و برآوردن دیگر نیازهای پر شمار خود را به دیگران سپرده است. این حماسه یکی از گام های بسیار بزرگ در پیشرفت تقسیم کار را ثبت می‌کند. خود اوروک کهن‌ترین همه شهرهاست و در حماسه گامی تاریخی به سوی تخصصی شدن را نشان می‌دهد؛ در جهت برپایی یک شهر اجتماعی تازه. مردم شهر به سبب باروی شهر می‌توانند خود را وقف چیزهایی جز نگرانی برای امنیتشان کنند و تخصص بیشتری کسب کنند، جاودانگی شهر در حصار باروها نیز جلب‌توجه می‌کند. زندگی انسان در شهر بعد تازه‌ای می‌یابد و ناگهان پرداختن به مسائلی که عمر فرد برای پرداختن به آنها کفاف نمی‌دهد، طبیعی‌تر به نظر می‌رسد. باروی شهر نماد و بناکننده جاودانگی شهر همچون نهادی است که تا ابد خواهد پایید و ساکنانش را از امنیت بی‌حد مطمئن خواهد ساخت و به آنها امکان خواهد داد تا با چشم‌اندازی که بسیار فراتر از مرزهای زندگی فردی می‌رود، سرمایه‌گذاری کنند. رونق و ثروت اوروک را صلابت باروهایش در پناه خود می‌گیرد روستاییان به راستی شگفت‌زده می‌شوند و شاید به حال آنان غبطه بخورند.

از نگاه اقتصادی بنای شهری با برج و بارو تغییرات مهمی ایجاد می‌کند؛ سوای تخصصی شدن، برای بیشتر ساکنان شهر امکان ایجاد پیشه‌ها و تجارت نیز به وجود می‌آید و می‌توان با اشاره دست، ثروتمند -  و البته فقیر- شد و امکان معیشت کسانی که زمین نداشتند، پسران جوان‌تر، خانواده، تبعیدیان، دلالان و ماجراجویانی از هر جا از سراسر جهان نیز به‌وجود می‌آمد.

اما هر چیزی بهای خود را دارد و هیچ چیز به رایگان داده نمی‌شود حتى مسیر پیشرفت که تخصصی شدن برای ما پدید آورده است. بهایی که برای رهایی از هوس‌های طبیعت می‌پردازیم، وابستگی جوامع و تمدن‌های ماست. هر چه جامعه‌ای در کل تخصصی‌تر باشد، امکان بقای اعضای آن در مقام فرد بی‌تکیه بر جامعه کمتر خواهد شد. هر چه جامعه تخصصی‌تر باشد شمار کسانی که به آنها وابسته می‌شویم، بیشتر خواهد بود. تا حدی که وجود ما به آن وابسته می‌شود.

منبع: کتاب «از اقتصاد خیر و شر گیلگمش تا وال استریت»، نوشته توماش زدلاچک، ترجمه: احمد علیقلیان، فرهنگ نشر نو، ۱۳۹۷.صص ۴۵-۴۳

 

توضیح: گیل‌گمش، یکی از قهرمان‌های اسطوره‌های بین‌النهرین باستان و شخصیت اصلی حماسه گیل‌گمش است؛ حماسه‌ای که به زبان اکدی در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد مکتوب شد.

وی پادشاه اسطوره‌ای-تاریخی دولت‌شهر سومری اوروک بود. داستان دلاوری‌های افسانه‌ای گیل‌گمش در پنج شعر سومری بازمانده روایت شده است. قدیمی‌ترین آنها احتمالا «گیل‌گمش، اِنکیدو و جهان زیرین» است.

استفنی دلی، پژوهشگر باستان شناسی خاورمیانه می‌گوید که «زمان دقیقی نمی‌شود برای گیل‌گمش تعیین کرد؛ ولی عموما موافقند که دوره زندگی او ۲۸۰۰ تا ۲۵۰۰پ.م بوده است.»