روابط ایران و آلمان و شکلگیری کارخانههای صنعتی تبریز از اواخر دوران قاجار تا پایان پهلوی اول
دستاوردهای تمدن غرب
به دنبال این اقدامات کارخانههای متعددی با سرمایه خارجی یا داخلی در دوره قاجار ساخته شد. در واقع، اگرچه روند تاثیرپذیری از کشورهای اروپایی بهویژه فرانسه، آلمان و شوروی از دوران صفویه آغاز شده بود، در دوران قاجار این نوع روابط به صور گوناگون رشد و پرورش یافت. این روند با شروع موج تولید و ساخت انبوه ساختمانهایی برای تولید و فرآوری مصالح خام و اولیه و لزوم ساخت کارخانههای صنعتی برای تولید کالا در مقیاس گسترده در اواسط دوران قاجار و اوایل دوران پهلوی نیز به ایران منتقل شده است و با کمک اتباع و نمایندگان اروپایی رونق یافت؛ نشانه های فرآیند صنعتیشدن در دوران قاجار و به دنبال آن ساختوساز و شروع به فعالیت حجم عظیمی از کارخانههای صنعتی در دوره پهلوی به واسطه تغییر نگرش دولت و در راستای توسعه نوسازی و تغییرات بنیادین در بسیاری از شهرهای ایران قابل ردیابی است، تبریز از یکسو بهعنوان یکی از شهرهای مهم از لحاظ جغرافیای سیاسی در ایران و یکی از دروازههای ارتباطی این کشور با قاره اروپا و از سویی دیگر بهعنوان شهری با فرصتهای تولیدی و تجاری قوی بهویژه در حوزه چرم و دباغی، نساجی و رنگرزی، صنایع و مصنوعات شیمیایی و محصولات چوبی از جمله شهرهایی بود که ساخت کارخانهها و صنایع مدرن در آن رواج داشت.
آلمانیها از جمله اتباع ساکن در تبریز بودند که در رشد و پیشرفت صنایع این شهر طی سالهای مختلف نقش ویژهای داشتند. شروع روابط ایران با آلمان در شهر تبریز به ایجاد بنگاه دارویی آلمانی تحت عنوان «داروخانه آذربایجان» متعلق به شرکت آلمانی «سیایرایت» بازمیگردد. بررسی اسناد و مدارک تاریخی اواخر دوران قاجار تا اواسط دوران پهلوی دوم، حد فاصل سالهای ۱۲۸۹ تا سال ۱۳۲۹ش (۱۹۱۰ تا ۱۹۵۰م) نشان از تاثیر قابل توجه اتباع آلمان در پیشرفت صنایع و کارخانهها در تبریز دارد. این مطالعه بهطور کلی به نقش و تاثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم مهندسان و کارفرمایان آلمانی در ساخت ابنیه شهری و صنعتی ایران میپردازد و بهطور ویژه از نخستین کارخانههایی سخن میگوید که به کمک آلمانیها در تبریز افتتاح شدهاند.
به همین سبب نیز این پژوهش به دنبال شناسایی مشابهتهایی در زمینه ویژگیهای معماری میراث معماری صنعتی تبریز و آلمان طی بازه ۴۰ساله از سال۱۲۸۹ش (۱۹۱۰م) به بعد در راستای تاثیر معماری صنعتی آلمان به ایران است تا علاوه بر شناسایی وجود یا عدموجود شباهتهایی در معماری کارخانههای صنعتی شهر تبریز که در آن مهندسان آلمانی نقش داشتهاند چنانچه وجود ویژگیهای مشترک میان این دو حوزه اثبات شود زمینه این تاثیرات را مشخص کند.
آلمانیها در تبریز در دوره قاجار و پهلوی
انقلاب صنعتی موجب تاسیس بسیاری از کارخانهها و کارگاههای صنعتی در اروپا شد و این موج به سرعت سرزمینهای دیگر همچون ایران را درنوردید تبریز به علت موقعیت جغرافیایی-تاریخی و قرارگیری بر سر راه تجاری فلات مرکزی ایران با اروپا، بهعنوان یکی از نخستین شهرها تحت تاثیر این تحولات قرار گرفت. حضور اتباع آلمانی بنا به دلایل سیاسی - تجاری در تبریز بر تاثیر مستقیم آلمان در انتقال این موج موثر بود. هوگو گروته، جغرافیدان و قومشناس آلمانی در اوان گسترش فعالیت آلمان در ایران مینویسد: «اگر آلمان بخواهد در ایران، بیمارستان مدرسه و موسسات فرهنگی تاسیس کند بدون شک تبریز برای این کار مکان مناسبی خواهد بود.»
حضور اولیه آلمانیها در اسناد مکتوب مربوط به دوران مشروطه و مجاهدت ایشان گاه در جبهه مقاومت تبریزیها در برابر حکومت مرکزی و گاه بهعنوان مقام سیاسی رسمی در کنسولگری است. طبیعی است که به تدریج نفوذ نسبی فرهنگ آلمانی، تاثیراتی بر معماری داشته است. دولت آلمان که به دنبال افزایش نفوذ سیاسی و اقتصادی خود در پی آذربایجان بود سعی کرد تجار محل را نیز در این اقدامات سهیم کند. در نتیجه این فعالیتها تعداد اتباع آلمان در تبریز از چند نفر در سال۱۳۲۷ق (۱۲۸۷ش برابر با ۱۹۰۸م) ظرف حدود چهار سال به ۶۰نفر در سال ۱۳۳۱ ق (۱۲۹۳ش برابر با ۱۹۱۲م) افزایش یافت.
در ۱۳۲۹ ق (۱۲۸۹ش برابر با ۱۹۱۰م) یک کارخانه ریسندگی در تبریز با سرمایهگذاری حاج رحیم آقا قزوینی تاسیس شد که به گفته مهندس ترسکینسکی، مدیر راه وقت، تبریز توسط دو مهندس آلمانی به نام «شونمان» و «موسیک» ساخته شد. برخی از آلمانیهای حاضر در ایران علاوه بر نقش سیاسی، نقشهای تجاری و تخصصی دیگر نیز ایفا میکردند؛ همچون ماکس اتو شونمان (۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۱م)، صنعتگر و سر کنسول آلمان در ایران که نقش مهمی در ورود برخی صنایع کلیدی به ایران و تبریز داشته است. وی سرپرستی کارخانه مونتاژ سوسیک و یک کارخانه مبلسازی را در تبریز بر عهده داشت.
دو دوره کلی از حضور آلمانیها در تبریز قابل شناسایی است؛ دوره اول از اواخر قاجار شروع شده و تا اوان جنگ جهانی اول ادامه داشته است. دوره دوم نیز دهه دوم قرن چهاردهم هجری مقارن با شروع حکومت نازی و پیش از آغاز جنگ جهانی دوم را دربرمیگیرد. دوران شروع توجه آلمانیها به ایران و تبریز (دوره مورد تمرکز نوشتار حاضر)، دوره اول است که کارخانهها و واحدهای صنعتی متعددی با سرمایهگذاری و حضور مستقیم مهندسان آلمانی تاسیس شدند.
این دوره، نقطه اوج حضور شرکتهای اروپایی و بهویژه آلمانی و تاسیس کارخانههای صنعتی به کمک مهندسان آلمانی و تامین ماشینآلات آنها از این کشور است که با حضور شرکتهایی نظیر کراپ و زیمنس همراه بوده است. اسناد تاریخی موجود گواه از وجود سه کنسولگری آلمان در تبریز است که وجود روابط گسترده دیپلماتیک میان آلمان و تبریز را تایید میکند. یکی از این کنسولگریها که تا سال۱۹۰۴م (۱۲۸۳ش) دایر بوده در ضلع جنوبی ارگ علیشاه و در کوچهای به نام مستشار قرار داشته که امروزه آثار آن بهطور کامل از میان رفته است. دیگری نیز در جنوب غربی شهر و روبهروی کارخانه چرمسازی خسروی قرار داشته و سومی در شهرنو نزدیک به خانههای اتباع آلمانی بود. امروزه این ساختمان موسوم به دبستان سمیه و متروکشده و در حال تخریب است.
ویلهلم لیتن، سرکنسول آلمان در تبریز در سال۱۹۰۴م (۱۲۸۳ش)، در سفرنامه خود از به صدا در آمدن زنگ کارخانههای آلمانی در تبریز به مناسبت استقبال از وی خبر میدهد: «هنگامی که کالسکه... وارد شهر شد دستهجات موزیک شروع به نواختن موزیک کردند و زنگهای کارخانههای ایرانی و آلمانی به صدا درآمدند. غروب اتباع آلمان در کلوب آلمانها ضیافتی ترتیب دادند و نطقهای زیادی هم ایراد شد.» علاوه بر این اسناد مکتوب و سفرنامهها مدارک بسیاری در رابطه با مداخلات صنعتی و تجاری آلمانیها در ایران در اختیار قرار میدهد.
نکته حائز اهمیت به اذعان لیتن غلبه حضور آلمانیها و زبان آلمانی در تبریز در بین خارجیها برخلاف تهران است که غلبه با فرانسویها بوده است. پس از آن با شروع جنگ جهانی و وضعیت نابسامان اقامت ایشان در ایران و بهطور اخص در تبریز، رکودی در گسترش این تعاملات ایجاد شد تا اینکه با روی کار آمدن رضاشاه و اقبال فرهنگی و سیاسی گسترده نسبت به آلمان نفوذ تاثیرات معماری غرب و بهطور خاص آلمان، بیشتر و پیچیدهتر شد در دوره دوم علاوه بر معماری صنعتی بناهای حکومتی و اداری نیز تحث تاثیر معماری آلمان قرار گرفت.
کارخانههای صنعتی در تبریز
دولت پهلوی در سالهای نخست سده ۱۳۰۰شمسی با تاکید بر انقطاع تاریخی و تجددطلبی، تلاش بر آن داشته تا چارچوبهای جدیدی را برای تغییرات ارائه دهد. به دنبال تاثیرپذیری از غرب که آغاز آن به سالهای میانی حکومت دوره قاجار بازمیگردد، در دوره پهلوی این روند تاثیرپذیری شدت یافت. از مظاهر این تاثیرپذیری کاربرد فناوریهای جدید تحول در ساختار معماری و شهرسازی در ایران و توجه به گسترش صنایع و کارخانهها در شهرهای مختلف ایران نظیر تهران، مشهد، اصفهان، شیراز و تبریز است. در این دوران به واسطه روابط دیپلماتیک گسترده با کشورهای غربی برخی از معماران و طراحان اروپایی در معماری و طراحی ابنیه و استفاده از فنون و مصالح جدید معماری نقش عمده داشتند.
موقعیت جغرافیایی شهر تبریز و ارتباط آن به کمک راههای ترانزیتی از جمله راهآهن تبریز - جلفا که در سال (۱۹۱۳م۱۲۹۲ش) احداث شد به مناطق مختلف از جمله شوروی و اروپا این شهر را به یکی از قطبهای صنعتی ایران در دوران پهلوی تبدیل کرد. قدمت دیرینه صنعت چرم و استفاده از روشهای نوین کار روی چرم در تبریز سبب ساخت کارخانههای ساخت و تولید چرم از جمله کارخانههای چرمسازی خسروی (تاسیس ۱۳۱۰ش/ ۱۹۳۱م)، چرمسازی امید و سالامبورسازی شد که در غرب شهر تبریز بهعلت نزدیکی به قناتها و مسیرهای آبی احداث شده بودند، صنعت پارچهبافی در تبریز یکی دیگر از صنایع پرکاربرد این شهر بود. این صنعت را در تبریز میتوان به دو بخش ریسندگی و بافندگی دستهبندی کرد. احداث کارخانههای نخریسی و ریسندگی بهصورت پیشرفته در این شهر به دوران پس از مشروطیت بازمیگردد.
یکی از کارخانههایی که تا سالهای ۱۳۴۰ش (۱۹۶۱م) در این زمینه برپا بود، کارخانه چینیسازی علی مسیو است. علاوه بر دو صنعت مذکور، صنایع ساخت کبریت و تختهبری و فرآوردههای چوبی و کورههای آجرپزی از جمله اقدامات صنعتی پررونق تبریز در دورانهای تاریخی مختلف بهشمار میآیند. در تبریز کارخانههای کبریتسازی با کارخانههای کبریتسازی توکلی، صدقیانی و ممتاز شهرت فراوان داشت کارخانه کبریتسازی ممتاز بهعنوان یکی از نخستین کارخانههای کبریتسازی ایران در سال۱۳۰۰ش (۱۹۲۱م) به کمک ماشینآلات نیمه خودکار خریداریشده از آلمان حدود ۷۰کبریت مصرفی کشور را تامین میکرد.
در نهایت نیز صنعت ساخت آجر بهعنوان یکی از پرکاربردترین مصالح ساختمانی در تبریز ساخت کورههای آجرپزی متعدد در حواشی شهر را ضروری میساخت. از جمله مهمترین کورههای آجرپزی دوران پهلوی اول در تبریز میتوان به کورههای خطیب، لاله و منطقهای نزدیک به سرچشمه در تبریز اشاره کرد که در حال حاضر به غیر از یک دودکش در محله شنبغازان مابقی کورهها تخریب و به مناطق دیگر انتقال داده شده است.
ویژگیهای معماری کارخانههای صنعتی
بررسی معماری دوران پهلوی و نقش متخصصان مهندسان و معماران خارجی بهویژه متخصصان آلمانی در معماری آن دوره نشان میدهد که اندیشه متخصصان آلمانی به سبب وجود روابط گسترده با ایران میان اواخر دوران قاجار تا اواسط دوران پهلوی دوم به وضوح در معماری صنعتی ایران تاثیر بسزایی داشته است. ویژگیهای معماری کارخانههای صنعتی ساختهشده نشان از آن دارد که عمده گرایش معماران و مهندسان آلمانی دوره پهلوی اول در ایران در ساخت ساختمانهای صنعتی با اتکای بر سبک آرت دکو بنا شده است. این رویکرد معماری که بهصورت گسترده در ابنیه استفاده شده است در متون آلمانی نیز با عنوان «سبک کارخانهای» شناخته میشود.
این سبک تلفیقی از عناصر محلی و تاریخی با اصول معماری مدرنیسم و سبک رایج ساخت و معماری کارخانهها و ابنیه صنعتی بود. آرت دکو بهعنوان سبکی صنعتگرایانه، به معنای رجوع به گذشته در کنار بهرهگیری از مواد صنعتی، تکنیکهای مدرن و پیشفرضهای معماری عملکردی-صنعتی است. هانس مولر و هانس هرتلاینس از جمله دو طراح واسط انتقال این گرایش با جزئیات آجری به ایران بودند. پیش از این گفته شد که دو دوره اصلی حضور آلمانیها و تاثیرگزاری ایشان بر معماری و شهرسازی تبریز قابل مشاهده است؛ دوره اول صنعتی و تجاری (قبل از جنگ جهانی اول) و دوره دوم پس از آن بود که بیشتر معطوف به تاثیرات فرهنگی و ایدئولوژیک و سیاسی است و مصادف با حکومت پهلوی اول؛ همین تقسیمبندی کمابیش درباره پهنه ایران نیز صادق است.
در دوره آغازین شاهد گسترش حضور آلمانیها در ایران در زمینههای بازرگانی و تاسیس کارخانهها و مدارس صنعتی هستیم؛ بهطوریکه معماری صنعتی ایران بیشترین تاثیر را در بین کشورهای اروپایی از آلمان گرفته است از همان زمان تبلیغاتی از جانب دو حکومت ایران و آلمان در جهت اشتراک نژادی و ایجاد احساس قرابت در سطح افکار عمومی شروع شد. در ایران شالودههای ابتدایی برخی از کارخانهها در دوران قاجار ریخته شده بود، لیکن بنا به اوضاع بیثبات این دوران به ثمر ننشست و تکمیل و ساخت گسترده آنها به دوران پهلوی اول موکول شد در ساخت این بناها نقش غالب معماران محلی و ایرانی نیز قابل پیگیری است.
در حقیقت معماری صنعتی ایران تلفیقی از ویژگیهای معماری غرب و سبک مدرنیسم است که به واسطه حضور نیروهای خارجی با ویژگیهای معماری سنتی ایران از طریق معماران و بنایان محلی تلفیق شده و نوعی معماری که عمده خصوصیت آن ارتباط میان فرم و عملکرد است، ساخته شده است. استفاده از فرمهای ساده و چهارگوشه در پلان، بهرهگیری از مصالح محلی هر منطقه با نقش قالب آجر بهویژه آجرهای قرمز، نمای پلکانی، ریتموار و متقارن ساخت بازشوهایی با فرمهای چهارگوش و تاقدار، نورگیرهایی با عرض کم و نقوش آجری رایج در سایر بناهای معماری در شهرها از جمله شاخصههای مهم این سبک در ایران هستند.
ویژگیهای معماری کارخانههای صنعتی در تبریز
پراکندگی کارخانههای صنعتی در تبریز تحت تاثیر عواملی مختلف نظیر منابع آبی، شیب زمین، امکانات زیربنایی آب و هوا و عناصر اقلیمی نوع کاربری و عوامل زیستمحیطی و طبیعی بوده است مطابق با بررسیهای انجامشده به غیر از کارخانههای پشمینه و ساختمان اولیه کارخانه کبریتسازی توکلی که در بخش شرقی تبریز جای گرفته بودند، بقیه مجموعههای صنعتی و بهطور ویژه صنایع مربوط به چرمسازی به علت نزدیکی به منابع و قناتهای آب وزیرآباد و توماس از یکسو و از سوی دیگر به علت نزدیکی به راهآهن بهعنوان راه ارتباطی با کشورها و شهرهای پیرامون در غرب تبریز ساخته شده بودند.
در حال حاضر از مجموعه کارخانههای احداثشده در تبریز از اواخر دوران قاجار تا دهه۱۳۵۰ ش تنها هشت بنای کارخانه در داخل شهر تبریز و تنها بخشی از کارخانه روشنایی آذر الکتریک در خارج از شهر و در کنار جاده تبریز صوفیان پابرجا مانده است. از میان این مجموعهها دو واحد کارخانه کبریتسازی توکلی در محله شتربان تبریز و کارخانه آرد اتحاد در نزدیکی راهآهن در حال فعالیت هستند و دو مجموعه چرم خسروی و ریسندگی و بافندگی پشمینه در سالهای دهه۱۳۷۰ ش تغییر کاربری داده و مورد استفاده مجدد قرار گرفتهاند. پنج کارخانه دیگر بدون فعالیت و بهصورت متروک قرار گرفته و در حال تخریب و ویرانیاند.
چنین وضعیتی موجب آن شده است تا مطالعه مستند برداری و بررسی ویژگیهای کالبدی و معماری این مجموعه کارخانهها به علت نبود دسترسی به مجموعه و مدارک آن با مشکلات بسیار مواجه شوند. باوجوداین مدارک و اسناد برخی از واحدهای تخریبشده نظیر کارخانههای ریسندگی و بافندگی حاج ابوالقاسم جوان در مجاورت سیلوی تبریز و کارخانه ریسندگی و بافندگی کلکتهچی و نقشههای محوطه کارخانه روشنایی واقع در خارج از شهر تبریز علاوه بر دو مجموعه تغییرکاربرییافته چرم خسروی و پشمینه در دسترس قرار دارد. درخصوص سایر کارخانههای تاریخی تبریز نظیر کارخانه چرمسازی امید، کارخانه آردسازی میهن، آردسازی آراکلیان و سیلوی تبریز، مطالعات و تحلیل ویژگیهای معماری مبتنی بر عکسهای هوایی سالهای ۱۳۳۵ش و ۱۳۴۶ش و مجموعه تصاویر باقیمانده از این ابنیه انجام شده است.